طرح کش. [ طَ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) مغلوب. زبون. || مصور. نقاش. ( آنندراج ) : سالک همیشه طرح کش عشق ظالمم آن جان و دل که میدهم امروز باج نیست.سالک قزوینی.وصال شاهد معنی بوقت خود دریاب مباش طرح کش نظم آبدار عبث.میرزا رضی دانش ( از آنندراج ).و رجوع به مجموعه مترادفات ص 43 شود.
طرح کشتن سلیمانی، از زمان حملات به نفتکشها و تأسیسات عربستان بهطور جدیتر مطرح شد و از شهریور/ مهر ۱۳۹۸، مهرههایی از فرماندهی مرکزی آمریکا از جمله مسئول عملیات بمباران آمریکایی در سوریه و عراق، وارد ماجرا شدند. آمریکا نگران بود که قاسم سلیمانی به همراه یک مهره ارشد حزبالله همراهی کند که در صورت ترور هردو، امکان تقابل نظامی حزبالله با اسرائیل ممکن میشد.
که آنچه طرح کشیدست مفسدی بغرض ک هظاهرش همه کذبست و باطنش بهتان