معنی کلمه طرب شکار در لغت نامه دهخدا طرب شکار. [ طَ رَ ش َ / ش ِ ] ( نف مرکب ) که شادی شکرد. که ایجاد طرب کند : آن جام طرب شکار بر دستم نه وآن ساغر چون نگار بر دستم نه.حافظ.
معنی کلمه طرب شکار در فرهنگ عمید آنچه طرب بیاورد، آنچه ایجاد شادی و طرب کند: آن جام طرب شکار بر دستم نه / وآن ساغر چون نگار بر دستم نه (حافظ: ۱۱۱۱ ).
جملاتی از کاربرد کلمه طرب شکار آن جام طرب شکار بر دستم نه وان ساغر چون نگار بر دستم نه چمنیست عالم بیبری ز طرب شکاری عافیت چو چنار رو زکف تهی همه بهله برکمر آفرین بیهده عنکبوت شد مضطرب شکار خود صید مگس نمیکند هرگز شاهباز من