طراری

معنی کلمه طراری در لغت نامه دهخدا

طراری. [ طَرْ را ] ( حامص ) عیّاری. کیسه بری. || گربزی.

معنی کلمه طراری در فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (حامص . ) ۱ - کیسه - بری . ۲ - حیله گری .

معنی کلمه طراری در فرهنگ فارسی

۱ - کسیه بری . ۲ - دزدی . ۳ - گربزی .
عیاری کیسه بری یا گریزی

معنی کلمه طراری در ویکی واژه

کیسه - ب
حیله گ

جملاتی از کاربرد کلمه طراری

چو خوف از خوف او گم شد خجل شد امن از امنش به پیش شمع علم او فضیحت گشته طراری
صدام در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۰ م. طی یک ملاقات اضطراری با ایپریل گلاسپی، سفیر آمریکا در عراق تمایل خود به ادامهٔ گفتگوها را ابراز داشت. با همین هدف بود که جرج بوش پدر و جیمز بیکر اظهار داشتند که نمی‌خواهند در این میان از زور استفاده شود، و آن‌ها نسبت به اختلافات مرزی عراق و کویت بی‌طرف می‌مانند و خود را وارد ماجرا نخواهند کرد. کمی بعد، مذاکرات سران عراق و کویت به شکست انجامید. سپس صدام فرمان پیش‌روی نیروهای خود به داخل خاک کویت را داد.
به دنبال این آتش‌سوزی تخلیه اضطراری پتروشیمی بندر امام و پتروشیمی تندگویان در دستور کار مسئولان قرار گرفت. مأموران آتش‌نشانی توانستند بالاخره پس از ۳ روز تلاش آتش را به‌طور کامل مهار کنند.
خط و خال و مژه و زلف تو با هم گفتند دزد از این سلسله آموخته طراری را
بردی دلم را وین زمان گویی: نمیدانم چه شد؟ در طره پنهان کرده‌ای، بنمای و طراری مکن
یک اعلامیه اضطراری در ۸ اوت امضا شد که چندین اقدام از جمله فعال کردن گارد ملی هاوایی، اقدامات مناسب توسط مدیر آژانس مدیریت اضطراری هاوایی و مدیر مدیریت اضطراری، و هزینه بودجه عمومی درآمد ایالتی برای امداد رسانی به مردم را صادر کرد. شرایط ایجاد شده در اثر آتش‌سوزی تا ۹ اوت، دولت ایالتی هاوایی وضعیت اضطراری را برای کل ایالت صادر کرد. در ۱۰ اوت، جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، یک اعلامیه فاجعه بزرگ فدرال صادر کرد.
برد زلفت دلم از دست هزاران طرار ای عجب طره که دیده است بدین طراری
به گاه عرض ادب همچنان ادیب ترا به یاد داده همین چابکی و طراری
غمزه جادوش چو غمازیست طره هندوش چو طراریست
به غیر دوست هر چش هست طراران همی‌دزدند به معنی کرده او زین فعل بر طرار طراری
نیست درعهد شه روی زمین ناصر دین به جز از طره ات ار رهزن و طراری هست
گناه کردم و با روی تو ز زلفت گفت قیامتی تو به خوبیّ و او به طراری
فکر آزادی و عیاشی از اوست علم طراری و قلاشی از اوست