طبیعیات
معنی کلمه طبیعیات در فرهنگ عمید
معنی کلمه طبیعیات در فرهنگ فارسی
معنی کلمه طبیعیات در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه طبیعیات در دانشنامه اسلامی
قضایای به کار رفته در صناعت جدل باید از مشهورات باشند. آنچه در صناعت جدل برای کاربرد یک قضیه ملاک جواز و عدم جواز قرار می گیرد، شهرت یک قضیه است، اما صرف نظر از شهرت، قضایای مشهوره می توانند به ملاک های مختلف، دسته بندی های متعددی پیدا کنند.
اصناف مقدمات صناعت جدل
بعضی منطق دانان بنابر یک ملاک، تمام مقدمات و مسائل صناعت جدل را در سه صنف منطقیات، خُلقیات و طبیعیات محصور کرده اند. محقق طوسی در اساس الاقتباس پس از نسبت سنجی میان مطلوب در جدل و مطلوب در برهان، به سه صنف مذکور اشاره می کند. وی معتقد است مطلوب جدلی، گاهی مشارک برهان است و گاهی مباین آن. مشارکت در صورتی است که مطلوب مورد نظر را هم از طریق مبادی برهان بتوان اثبات کرد و هم از طریق مبادی جدل؛ مانند: حدوث عالم. مباینت در جایی است که یا خاص به برهان باشد؛ مثل: اثبات حال زوایای قائمه، و یا خاص جدل باشد؛ مثل: اثبات سعادت و نحوست کواکب. وی بعد از بیان مطلب فوق، تمامی مقدمات و مسائل صناعت جدل را در سه صنف محصور می کند: ۱. منطقیات: آرا و گزاره هایی که در سایر آرای نظری یا عملی نافع است؛ مثل اینکه حدود و تعاریف اضداد در یکدیگر داخل اند یا نه. ۲. خُلقیات: آرا و گزاره هایی که به نوعی با افعال ما انسان ها ارتباط دارند؛ مثل اینکه لذت، پسندیده است یا نه و تبدیل اخلاق ممکن است یا نه و عدالت قابل شدت و ضعف است یا نه. ۳. طبیعیات: آرا و گزاره هایی که به اعیان موجودات عالم (غیر مرتبط با افعال انسانی) ارتباط دارند؛ مثل اینکه عالم، قدیم است یا حادث، و نفس بقا دارد یا نه.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
...
جملاتی از کاربرد کلمه طبیعیات
ابن هیثم بر آن بود که تنها راه رسیدن به حق دانشی است بر پایهٔ امور حسی و عقلی — یعنی طبیعیات و الهیات و منطق.
فن اول در سماع طبیعی است و دارای چهار مقاله میباشد که مقاله اول آن در اسباب و مبادی طبیعیات است و دارای پانزده فصل میباشد. مقاله دوم در حرکت میباشد و سیزده فصل دارد. مقاله سوم در اموری است که دارای کم بوده و از چهارده فصل تشکیل یافته است. چهارمین مقاله فن اول، در عوارض این امور طبیعی و مناسبات بعضی با بعض دیگر است که فصولی پانزدهگانه دارد.[پاورقی ۹]
گرچه مورخان برای ابن طفیل آثار بسیاری در فلسفه و طبیعیات و الهیات و نیز رسالهای در نفس و نامههایی که میان او ابن رشد رد و بدل شده ذکر کردهاند اما بجز رسالهٔ حی بن یقظان چیزی به جای نماندهاست. رسالهٔ حی بن یقظان خلاصه آراء و عقاید فلسفی اوست و گویا نام اصلی آن رسالة حی بن یقظان فی اسرار الحکمة المشرقیه میباشد که آن را با الهام از رسالهٔ حی بن یقظان ابن سینا به رشته تحریر درآوردهاست.
ابن سینا در فصل هفتم از کتاب اشارات و تنبیهات پس از ذکر افرادی از مشائیان که به اتحاد عاقل و معقول باور داشتهاند، استدلال این افراد بر اتحاد عاقل و معقول را رد میکند. او در نمط نهم کتاب اشارات پس از اشاره به فرفوریوس و کتاب وی در باب اتحاد عقل و معقول، شدیداً سخن وی را رد میکند و تمام کتاب وی را امور مهمل میخواند. او علاوه بر این در طبیعیات شفاء نیز آشکارا اتحاد عاقل و معقول را رد میکند. ملاصدرا این تعبیرات را به دو دسته عام و خاص تقسیم کردهاست. در دسته عام، اتحاد میان دو چیز بهطور کلی و مطلق نفی شدهاست ولی در ردهبندی خاص صرفاً اتحاد میان عاقل و معقول را رد میکند و نه هر اتحادی را.
کتب علمی: طبیعیات، درباره آسمان، در کون و فساد، علم کائنات جو، تاریخ طبیعی، درباره نفس، تاریخ جانوران، تولد جانوران، و اعضای جانوران.
به گفته فارابی، علم طبیعی (طبیعیات) خواص موجودات جسمانی را میکاود و از مسائلی از این دست سخن میگوید:
او از میان انجیلها، انجیل یوحنا را برای ترجمه انتخاب کرد، زیرا طبق سنت مسیحیان، این انجیل آخرین روایت از زندگی مسیح(ع) به حساب میآید و از معقولیت و استدلال بیشتری نسبت به سایر روایتها برخوردار است. اریژن چهار عنصر خاک، آب، هوا و آتش را در تفسیر انجیل یوحنا مبنا قرار میدهد. برای او، آب و خاک مربوط به علم تاریخ و خلقیات است. هوا نیز مربوط به طبیعیات میشود. آتش نیز با الهیات مرتبط است
زمنطق و ز ریاضی و از طبیعیات نجوم و هندسه و علم طب و موسیقار
آنچه مشت فلسفهٔ یونانی را باز میکند بخش طبیعیات آن میباشد. چه آنان دربارهٔ آسمان و زمین و چیزها نیز … پنداربافیها کردهاند: زمین مرکز گیتی میباشد. گرد آنرا چهار کره از پشت هر فلک پایینی با شکم فلک بالاتر بهم میساید. در هر فلکی یک ستارهٔ گردنده جا گرفته در فلک هشتم ستارههای دیگر میخکوب شدهاند. فلک نهم ساده است و هیچ ستاره ندارد. کنون از دانشمندان علم هیئت بپرسید ارزش این پندارها چیست؟.
فارابی در انواع علوم بیهمتا بود. چنانکه دربارهٔ هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت و از کتابهای وی معلوم میشود که در علوم زبان و ریاضیات و کیمیا و هیئت و علوم نظامی و موسیقی و طبیعیات و الهیات و علوم مدنی و فقه و منطق دارای مهارت بسیار بودهاست.