معنی کلمه طبی در لغت نامه دهخدا
طبی. [ طُ / طِ ] ( ع اِ )سر پستان مادیان و سِباع و خر و اسب و ناقه و جز آن. ج ، اَطباء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و فی المثل : جاوَزَالحزام ُ الطبیین ؛ ای اشتد الامر و تفاقم. ( منتهی الارب ). پستان چارپا. ( غیاث اللغات ). پستان سباع. ( دهار ). پستان گوسفند و اشتر و سباع. ( مهذب الاسماء ).
طبی. [ طَ بی ی ] ( ع ص ) خِلف ُ طَبی ٌ؛ سر پستان مجیب که همواره شیر آید. ( منتهی الارب ).
طبی. [ طِب ْ بی ] ( ص نسبی ) منسوب به «طِب » . لغت طِبی ، کتاب فرهنگ کلمات مربوط به طب.