طبقه کارگر

طبقه کارگر

معنی کلمه طبقه کارگر در دانشنامه عمومی

طبقهٔ کارگر یک طبقه اجتماعی است که از افرادی تشکیل می شود که در پیشه هایی کار می کنند که نیاز به نیروی بدنی و کار دستی دارد. طبقه کارگر را بر پایه سطح مهارت تقسیم بندی می کنند.
طبقه کارگر بالا، شامل کارگران ماهر و متخصص، که اعضایش از دید درآمد، شرایط کار و تأمین شغلی بر دیگر کارگران برتری دارند. اگر چه برخی مهارت ها در جریان اتوماسیون و پیشرفت های فناوری اهمیت خود را از دست داده است؛ شرایط اقتصادی کارگران ماهر بیش از دیگر کارگران است. کارگران ماهر، معمولاً از ثبات شغلی برخوردارند و دوره بیکاری آن ها کوتاه تر است.
طبقه کارگر پایین از افرادی تشکیل شده که در مشاغل غیرماهر و نیمه ماهر، که به آموزش اندکی نیاز دارد، اشتغال دارند. تأمین شغلی در بیشتر این مشاغل کمتر از مشاغلی است که نیاز به مهارت دارند. این کارگران معمولاً از ثبات شغلی برخوردار نیستند و طول مدت بیکاری آن ها بیشتر است.
مشاغل طبقه کارگر از لحاظ تمام وقت یا پاره وقت بودن و میزان تأمین شغلی که کارگران از آن برخوردارند؛ فرق می کنند. بخش ها و حوزه های مرکزی قسمت هایی هستند که کارگران در آن ها به مشاغل تمام وقت اشتغال دارند، درآمد نسبتاً بالا کسب می کنند و از تأمین شغلی درازمدت برخوردارند. بخش های پیرامونی، بخش هایی هستند که در آن جا تأمین شغلی وجود ندارد، دستمزدها پایین است، و نسبت کارگران پاره وقت زیاد است. کارگران ماهر، و بخشی از کارگران نیمه ماهر و غیرماهر در بخش های مرکزی فراوان تر هستند که اغلب در اتحادیه های کارگری نیز متشکل گردیده اند. بقیه کارگران در بخش های پیرامونی راه می یابند، که در آن جا سطح تشکل در اتحادیه ها نیز پایین است.
خط فاصل عمده ای در درون طبقه کارگر بین اکثریت قومی و اقلیت های محروم که یک طبقه زیرین را تشکیل می دهند وجود دارد. اعضای طبقه زیرین؛ شرایط کار و سطح زندگی آشکارا پایین تری نسبت به اکثریت جمعیت دارند. اکثر اعضای طبقه زیرین؛ کارگرانی هستند که مدت طولانی بی کارند یا به طور متناوب شاغل و بیکار می شوند. در بریتانیا؛ سیاهان و آسیایی ها معمولاً در طبقه زیرین قرار دارند. در بعضی کشورهای اروپایی، کارگران مهاجری که بیست سال پیش در دوران رونق اقتصادی کار می کردند؛ اکنون قسمت بزرگی از این بخش طبقه کارگر را تشکیل می دهند.

معنی کلمه طبقه کارگر در دانشنامه آزاد فارسی

طبقۀ کارگر (working class)
کسانی که در جامعه ای صنعتی به کارهای یدی اشتغال دارند. در امریکا آنان را کارگران یقه آبی می نامند (در مقابل کارمندان بخش دولتی و خصوصی که یقه سفید نامیده می شوند). این طبقۀ اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم، با ظهور فناوری های جدید و فروپاشی اجتماعات سنتی براثر نوسازی و تحولات نوین شهرها، مشخصۀ فرهنگی و سیاسی خود را از دست داده است. در اصطلاح مارکسیسم، پرولتاریا، که کم و بیش معادل با طبقۀ کارگر است، عبارت است از کارگران (یدی یا غیر یدی) که بورژوازی در ازای دستمزدی که به آنان می دهد نیروی کارشان را می خرد و از آنان بهره کشی می کند.

معنی کلمه طبقه کارگر در ویکی واژه

proletariato

جملاتی از کاربرد کلمه طبقه کارگر

به دلایل تاریخی و اجتماعی، همچون همهٔ دیگر کشورهای اسپانیایی‌زبان، در مکزیک نیز گونه‌های متفاوتی از زبان و لهجه وجود دارد. شناخته شده‌ترین گونهٔ این زبان، گویش بخش‌های تحصیل کرده و طبقه کارگری مکزیکو سیتی است، که بیشتر رسانه‌های گروهی کشور را در خود جای داده است. به این لحاظ، آنچه از آن به «اسپانیایی مکزیکی» یاد می‌شود معمولاً این گونهٔ مرکز مکزیک است.
آنتونیو نگری در ۱ اوت ۱۹۳۳ در پادووا در شمال ایتالیا و در نزدیکی ونیز زاده شد. پدر او از طبقه کارگر و یکی از بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا در کنگره لیورنو در سال ۱۹۲۱ بود که برای جنبش کارگری این کشور کنگره‌ای سرنوشت‌ساز به شمار می‌رفت.
آلن پارکر در ۱۴ فوریهٔ ۱۹۴۴ در خانه‌ای سازمانی در منطقهٔ ایزلینگتون لندن، در خانواده‌ای از طبقه کارگر، زاده و بزرگ شد. این ریشه کارگری، در شکل‌گیری سینمای او نقش چشمگیری داشت.
استاین‌بک در سال ۱۹۶۲ برنده جایزهٔ نوبل ادبیات شد. مشهورترین آثار او موش‌ها و آدم‌ها (۱۹۳۷) و کتاب برنده جایزه پولیتزر، خوشه‌های خشم (۱۹۳۹) هستند که هردو نمونه‌هایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ هستند.
کتاب مشارکت سیاسی طبقه کارگر منتشر شده توسط انتشارات کویر از نوشته های او است .دو ‌‌قطبی سیاسی با محوریت حق و خیر از دیگر پژوهش های او در رساله دکترا است .
یک کله‌پوستی یا جُولَق عضوی از خرده‌فرهنگی است که از جوانان طبقه کارگر در لندن، انگلستان در دههٔ ۱۹۶۰ نشأت گرفته و به زودی به دیگر جاهای بریتانیا پراکنده شده‌است. یک جنبش طبقهٔ کارگری دوم کله پوستی در دهه ۱۹۸۰ به سراسر جهان پراکنده شده‌است. کله‌پوستی‌ها که ازخودبیگانگی انگیزه بخش آنان است، را موی بسیار کوتاه یا سرهای تراشیده و پوشش طبقه کارگری مانند چکمه‌های دکتر مارتنز، بند شلوار، شلوار جین، و پیراهن‌های ساده متمایز می‌کند. اوج این جنبش در جریان یک نوزایی در دهه ۱۹۸۰ بود ولی از آن زمان در زمینه‌های متعدد در سطح جهان ادامه یافته‌است.
طبق قانون «افزایش فقر طبقه کارگر» تراکم سرمایه همراه با تمرکز آن و رشد سطح تولید واقعی باید منجر به کاهش سهم نسبی دستمزد در محصول کل و افزایش برابر در سهم سود گردد؛ ولی نکته مهم این است که آیا سرمایه‌داران می‌توانند ازین سود بهره‌برداری نمایند؟ جواب مارکس در این باره منفی است چون علل افزایش فقر طبقه کارگر در درجه اول ناشی از ناتوانی دستمزد واقعی در ترقی با درآمدهای حاصل از قابلیت تولید در فرایند تراکم سرمایه و در درجه دوم ناشی از بیکاری عظیمی است که در نتیجه ترقی فنی به وجود می‌آید. بر اثر این عوامل محصول کل بخاطر عدم کفایت تقاضای کل به فروش نمی‌رسد. این وضع تا زمان شورش کارگران علیه سرمایه‌داری ادامه می‌یابد.