طبس
معنی کلمه طبس در لغت نامه دهخدا

طبس

معنی کلمه طبس در لغت نامه دهخدا

طبس. [ طَ ] ( ع ص ) سیاه از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ) ( شمس اللغات ).
طبس. [ طِ ] ( ع اِ ) گرگ. ( منتهی الارب ). ج ، طُبوس. ( دزی ج 2 ص 21 ).
طبس. [ طَ ب َ ] ( اِخ ) از بلوکات ولایت سبزوار خراسان ، عده قری ( 27 ) مرکز طبس ، حد شمالی جوین ، شرقی نیشابور جنوبی قصبه ، غربی بواکره. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 203 ). قصبه مرکزی دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، واقع در 41 هزارگزی جنوب باختری صفی آباد، سر راه اتومبیل رو صفی آباد به طبس. هوای آن کوهستانی و سردسیر، دارای 1062 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه سار. محصولات آن غلات ، پنبه و باغات کنجد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. پاسگاه ژاندارمری و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). و نیزمؤلف کتاب مزبور آرد: نام یکی از دهستانهای بخش صفی آباد شهرستان سبزوار و محدود است از شمال به دهستان حکم آباد، از جنوب به کوه طبس و اندقان ، از خاور به دهستان سلطان آباد و از باختر به دهستان کهنه. موقعیت کوهستانی هوا معتدل آب اغلب قراء از چندین رودخانه محلی تأمین میشود و راههای آن پیاده رو صعب العبور است. این دهستان از 26 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل و مجموع نفوس آن در حدود 13537 نفر میباشد. محصول عمده آنجا غلات ، ارزن ، بنشن ، کنجد، پنبه و انواع میوه و ابریشم است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالیچه وکرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
طبس. [ طَ ب َ ] ( اِخ ) شهرستانی است در خراسان ، اعجمی است. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ). نام قصبه ای ، در معجم البلدان آورده : اصطخری گفته است طبس شهری است کوچک و از قاین کوچکتر و از گرمسیرات محسوب است درخت خرما در آنجا میروید حصاری دارد، ولی دارای قهندز نیست ، بنای آنجا از گل است ، و آبش از کاریز و نخلستان آنجا از نخلستان قاین بیشتر است. عرب آنجا را دروازه خراسان میخواند، زیرا در روزگار خلافت عثمان بن عفان که آهنگ فتح خراسان کردند، نخستین فتحی که آنان را نصیب شد، فتح طبس بود. ( معجم البلدان ج 6 ص 27 ). و نیز یاقوت گوید: طبس را پارسیان به لفظ مفرد استعمال میکنند و تازیان بلفظ تثنیه و طبسان میخوانند. ابوسعد گفته است :طبس شهری است واقع در صحرائی بین نیشابور، اصفهان وکرمان و آن عبارت است از دو طبس ، یکی طبس گیلکی ، و دیگری طبس مسینان که هر دو را طبسان گویند. ( معجم البلدان چ مصر ج 5 ص 28 ). و سمعانی آرد: طبس شهری است در فلات که هرگاه از آن خارج شویم بهر سوی روی آوریم ناگزیر باید فلات را بپیمائیم. و آن شهر میان نیشابور، اصفهان و کرمان واقع است و در روزگار عمر فتح شده است و در زمان وی جز این شهر ناحیه دیگری در ایران فتح نشده است. و در آنجا دو طبس است : یکی طبس گیلکی و دیگری طبس مسینان و آنها را طبسین گویند. ( انساب سمعانی برگ 367 ب ). و بهمنیار آرد: طبس ، نام دو محل است ، یکی شهرستان طبس در جنوب خراسان که مرکز آن هم طبس است ، و دیگر بخش طبس از توابع سبزوار که قصبه آن نیز موسوم به طبس است ، طوائف عرب که در زمان عثمان به ریاست عبداﷲبن عامربن کریز به تسخیر خراسان آمدند، نخست دو محل موسوم به طبس را فتح کردند، آن دو محل را طبسان و طبسین گفتند.و این نام به صیغه تثنیه اشتهار یافت ، و بعدها در بعض کتب تاریخ و جغرافیای عربی نیز به همین صیغه ضبطشد، لکن در فارسی جز بصیغه مفرد ( طبس ) استعمال نمیشود. یاقوت در معجم البلدان در ذیل طبسان گوید: یکی از دو طبس را طبس تمر و دیگری را طبس عناب گویند. و در ذیل طبس گوید: آن دو طبس است یکی طبس مسینان و دیگری طبس گیلکی. ناصرخسرو در سفرنامه خود در آنجا که طبس تمر را وصف میکند، میگوید: و در آن وقت امیر آن شهر گیلکی ابن محمد بود، و بشمشیر گرفته بود. از این عبارت چنین مستفاد میشود که طبس گیلکی و طبس تمر یکی است ، و آنرا نسبت بدین امیر طبس گیلکی گفته اند. ( تعلیقات احمد بهمنیار بر تاریخ بیهق ص 340 ). نام قصبه ای در 318000گزی جویمند، و در 477000گزی یزد که دارای پستخانه و تلگرافخانه میباشد. گُلشن امروزه که درسابق به نام طبس معروف بوده است از توابع خراسان و دارای معدن فیروزه است. این شهر مرکز حکومت تون ( فردوس ) و طبس سابق ، ( گلشن امروزه ) در 556 متر ارتفاع بین دو کوه واقع شده که شرقی آن موسوم به شتری و غربی آن موسوم به شوراب است ، و در کنار جاده یزد به مشهدقرار گرفته ، حاصل آن انقوزه ، تنباکو، خرما، مرکبات و غلات است. آب و هوای طبس ( گلشن ) برخلاف مشهور چندان گرم نیست و فقط بواسطه دوری از نقاط آباد و راههائی که از کویر گذشته به آن متصل میشود، به بدی مشهور شده است. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 203 ). آثار تاریخی آن عبارت است از مناره مدرسه و دو مناره دیگر متعلق به عهد سلجوقی. رجوع به تاریخ صنایع ایران شود. و صاحب قاموس الاعلام آرد: نام قصبه ای است در خطه ولایت خراسان از کشور ایران در 385هزارگزی جنوب غربی مشهد،در دامنه غربی کوهی بنام شوراپست به ارتفاع 3100 گز و ارتفاع ناحیه مزبور 561 گز است. طبس در 33 درجه و 33 دقیقه و 33 ثانیه عرض شمالی و 54 درجه و 36 دقیقه و 54 ثانیه طول شرقی واقع است. جمعیت آن قریب 10000 تن مرکب از ایرانی و عرب است و صحرای لوط اکثر اطرافش را فراگرفته و در نقطه میان خراسان و قهستان بر طریقی که از اصفهان ، یزد، شیراز و کرمان بسوی خراسان امتداد یافته واقع است. عربها این جایگاه را باب خراسان خوانده اند، از این رو که بسال 29 هَ. ق. درزمان عثمان نخستین نقطه ای که به دست مسلمین افتاد اینجا بود، و آن را طبسان نامیده اند، میاه جاریه و باغ ها و باغچه های فراوان دارد. در طرف مشرق قصبه در دامنه کوه و در مسافتی قریب به یک هزار و پانصد گزی باغها و ییلاقات دیده میشود. سور و خندقی گرداگرد قصبه را فراگرفته و قلعه ای هم در اینجا هست. محصولات آن عبارت است از: خرما، انگور، انار، شفتالو، گلابی ، سیب ،پرتقال و میوه های فراوان دیگر. صادراتش تنباکو، ماده طبی به نام انگزه «انغوزه » و محصولات کرم ابریشم میباشد. گوسفند و شتر بسیار دارد. هوایش بسیار گرم است و مسقط رأس بعضی از مشاهیر علما بوده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و در فرهنگ جغرافیائی ایران آمده است : دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس از 37 آبادی تشکیل یافته و مجموع نفوس آن در حدود 11513 تن است.موقع آن جلگه و هوای آن گرمسیر است. آب کلیه قراء از قنوات تأمین میشود. محصول عمده آنجا غلات ، برنج ،خرما و مرکبات است. شغل اهالی زراعت و کسب می باشد. راه آن اتومبیل رو است. و نیز مؤلف آن آرد: طبس نام یکی از بخشهای سه گانه شهرستان فردوس محدود است از شمال به بخش بردسکن و کویر نمک ، از خاور به بخش بشرویه و بخش بجستان و خوسف و از باختر و جنوب به کویر لوت. این بخش از دو طرف به کویر ( کویر نمک و دشت لوط ) محدود و دارای تابستان ممتد و طولانی و زمستان کوتاهی میباشد. قسمتهای جلگه آن گرم و سوزان و هوای آن مانند هوای منطقه مکران است. کوهستانها نسبتاً معتدل ؛بطوری که میوه های سردسیری در آنجا یافت میشود. بخش طبس در استان خراسان تنها محلی است که خرما و مرکبات بعمل می آید. این بخش از هفت دهستان بنام مرکزی ، کریت ، سنگردان دیهوک ، جوخواه دستگردان ، اصفهک که دارای 191 آبادی بزرگ و کوچک است ، تشکیل می یابد و مجموع نفوس آن در حدود 27786 تن است. آب کلیه قراء از قنوات تأمین میشود. محصول عمده آنجا خرما، غلات ، ذرت ، میوه جات و مرکبات است. در بعضی از نقاط آن برنج بعمل می آید. بخش طبس از نظر اداری تابع فرمانداری و ژاندارمری فردوس و از قسمت مالی تابع شهر گناباد است. و نیز آرد: قصبه مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس که در 215کیلومتری فردوس سر راه مشهد و یزد واقع است و مختصات جغرافیائی آن عبارت از طول 59 درجه و 56 دقیقه عرض 36 درجه و 33 دقیقه قسمتهای شمال خاوری و باختر آن کوهستانی قسمت جنوب آن جلگه به دشت لوط منتهی میشود. موقعیت آن جلگه و هوای گرمسیر است. سکنه آن 8114 تن است. شغل اهالی زراعت ، کسب ، تجارت ، قالیچه بافی ، چراغ سازی و گیوه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. آب آن ازقنات است و بواسطه گرمی هوا محصول دیمی بعمل نمی آید، و چون آب کم دارند محصولی که به دست می آید کفایت چهار ماه آنها را نمیکند. ادارات دولتی بخشداری ، دارائی ، آمار ثبت اسناد، ژاندارمری ، دبیرستان و دبستان دارد. از آثار باستانی مسجدی است و چندین باب دکاکین مختلف دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). رجوع به تاریخ سیستان ص 234، 296، 369، 385، 389، تاریخ یمینی ص 173، تاریخ بیهقی چ ادیب ص 556، مجمل التواریخ گلستانه ص 108، 109، 110، 308، 312، 322، 327، 328، ایران باستان ج 3 ص 2190، المعرب جوالیقی ص 229، فیه مافیه ص 289، تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 25، سفرنامه ناصرخسرو ص 140 و 141، تاریخ گزیده ص 437 و 543، مجالس النفایس ص 80 و تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 71 شود.

معنی کلمه طبس در فرهنگ فارسی

۱-دهستانی است از بخش صفی آباد (شهرستان سبزوار ) و آن محدود است از شمال بدهستان حکم آباداز جنوب طبس و اندقان از مشرق بدهستان سلطان آباداز مغرب بدهستان کهنه موقع کوهستانی هوا معتدل : آب اغلب قری از چند رودخانه محلی تامین میشود. این دهستان از۲۶ آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و مجموع نفوس آن حدود ۱۳۵۳۷ تن است . محصول عمده غلات ارزن بنشن کنجد پنبه و انواع میوه و ابریشم است. شغل اهالی زراعت قالیچه بافی و کرباس بافی است . ۲ - قصبه مرکزی دهستان طبس واقع در ۴۱ کیلومتری جنوب غربی صفی آباد سر راه اتومیبل رو صفی آباد به طبس : کوهستانی و سردسیر : ۱٠۶۲ تن سکنه : آب از رودخانه چشمه سار: محصول غلات پنبه کنجد : شغل اهالی زراعت قالیچه بافی و کرباس بافی است .
از بنادر قدیم ومعتبر بوده است و به مرور دهور خراب و معدوم الاثر شده بود.

معنی کلمه طبس در دانشنامه عمومی

طبس (سبزوار). طبس، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی ایران.
قدمت این روستا به دوهزار سال می رسد ولی با توجه به آنچه که از تاریخ طبس به صورت مستند موجود است قدمت آن به زمان سلطان سید مسعود خان - از نوادگان سجاد - یعنی ۳۵۰ سال پیش برمی گردد که در منطقه فعلی اسکان یافته است. [ نیازمند منبع]
اولین مدرسه ی این روستا در سال ۱۳۱۸ تأسیس شد که تاکنون دایر می باشد. [ نیازمند منبع] تلفن مغناطیسی روستا نیز اولین بار در سال ۱۳۳۶ راه اندازی شد و هم زمان با آن دفتر پست وتلگراف هم در طبس دایر شد. [ نیازمند منبع]
روستای طبس به دلیل واقع شدن درمنطقه کوهستانی، به یک منطقه خوش آب و هوا و سرسبز با استعدادهای فراوان در زمینه باغداری، زراعت و گردشگری تبدیل شده است. وجود ۱۷ دهنه چشمه سار، ۱۵ رشته قنات، رودخانه ای به طول ۴ کیلومتر و ۴ حلقه چاه عمیق باعث شده است تا قریب به ۳۰۰ هکتار زمین درقسمت دشت و جلگه حصار روستا به صورت دیم و آبی زیر کشت قرار بگیرد.
از جاده تهران - مشهد: تهرانی ها از مسیر سمنان و شاهرود و مشهدی ها از مسیر نیشابور، به سبزوار می رسند. وارد سبزوار که شدید به بلوار دانشگاه در شمال شهر بروید و مسیر مستقیم را به طرف شمال ادامه دهید. تقریباً ۲۰ کیلومتر بعد از شهرک توحید شهر به روستای طبس سبزوار می رسید.
از بجنورد: اگر از بجنورد به روستای طبس می آیید نیازی نیست که تا خود سبزوار بروید. به طرف اسفراین رفته، اسفراین را هم رد کنید. اندکی بعد از حکم آباد که خروجی «جوین» و «نقاب» را آنجا می بینید، خروجی طبس را در سمت چپ خود خواهید دید و از آن جا کمتر از ۳۰ کیلومتر راه تا روستای طبس سبزوار خواهید داشت.
وسایل نقلیه عمومی: به جز اتوبوس های مسیر تهران - سبزوار - مشهد ( و گرفتن تاکسی دربست از سبزوار به طبس ) ، امکان استفاده از قطار را هم دارید. اگر در ایستگاه راه آهن نقاب پیاده شوید، می توانید تاکسی به مقصد روستای طبس سبزوار بگیرید.
این روستا در دهستان قصبه شرقی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۹۳ نفر ( ۲۶۱ خانوار ) بوده است.

معنی کلمه طبس در ویکی واژه

از شهرهای قدیمی استان خراسان که اکنون در خراسان جنوبی قرار گرفته است. طبس ممکن است از نقاط بسیار کهن خراسان باشد حتی به سبب قلعه‌ای استراتژیک و سوق‌الجیشی متعلق به ملاحده، این شهر به هزاره اول پیش از میلاد یا پیشتر متعلق است و مفهوم کلمه شاید طُباس بوده که معنی فعل و فاعل و مفعول دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه طبس

ابراهیم‌آباد بالا، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان طبس استان خراسان جنوبی ایران.
امامزاده علی، روستایی از توابع بخش دیهوک شهرستان طبس در استان خراسان جنوبی ایران است.
عباس واعظ طبسی به همراه علی خامنه‌ای و هاشمی نژاد روحانیونی بودند که هستهٔ مرکزی فعالیت‌های انقلابی در مشهد با محوریت حرم علی بن موسی الرضا را مدیریت می‌کردند. وی شدیداً تحت تأثیر نواب صفوی بود و در طول سال‌های ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۴ در سخنرانی‌های خود به مخالفت با رژیم پهلوی برخاست و سرانجام در سال ۱۳۳۴ مجدداً ممنوع‌المنبر شد و این منع تا هنگام سقوط رژیم پهلوی ادامه یافت.
صباح نشابور و شام طبس زخوبی آن مرز فرخنده بس
گر ز یک قطبست عالم را قرار در جهان تو دو قطبست آشکار
اصفهک، روستایی از توابع بخش دیهوک و در شهرستان طبس استان خراسان جنوبی ایران است.
امیر چون این نامه بخواند غمناک شد و استادم را گفت: چه گویی تا حال بوسهل و سوری چون شود و کجا روند و حال آن مالها چون گردد؟ گفت: خداوند داند که بوسهل مردی خردمند و با رای است و سوری مردی متهوّر و شهم‌، تدبیر خویش بکرده باشند یا بکنند، چنانکه دست هیچ مخالف بدیشان نرسد. و اگر ممکن‌شان گردد، خویشتن را بدرگاه افگنند از راه بیابان طبسین‌ از سوی بست، که‌ بر جانب روستای بست رفته‌اند. پس اگر ضرورتی افتد، نتوان دانست که بکجا روند امّا بهیچ‌ حال خویشتن را بدست این قوم‌ ندهند، که دانند که بدیشان چه رسد. امیر گفت: بهیچ حال بر جانب ری نتوانند رفت. که آنجا پسر کاکوست‌ و ترکمانان و لشکر بسیار.
بیست و هشتم صفر بیرون آمدیم، به دیهی رسیدیم که آن را هیثم‌آباد گویند و از آن جا به راه صحرا و کوه مسکیان به قصبه نایین آمدیم و از سپاهان تا آن جا سی فرسنگ بود، و از نایین چهل و سه فرسنگ برفتیم به دیه گرمه از ناحیه بیابان که این ناحیه ده دوازده پاره دیه باشد و آن موضعی گرم است و درخت های خرما بود و این ناحیه کوفجان داشته بودند در قدیم و در این تاریخ که ما رسیدیم امیر گیلکی این ناحیه از ایشان بستده بود و نایبی از آن خود به دیهی که حصارکی دارد و آن را پیاده گویند بنشانده و آن ولایت را ضبط می‌کند و راه‌ها ایمن می‌دارد و اگر کوفجان به راه زدن دوند سرهنگان امیر گیلکی به راه ایشان می‌فرستد و ایشان را بگیرند و مال بستانند و بکشند و از محافظت آن بزرگ این راه این بود و خلق آسوده، خدای تبارک و تعالی همه پادشاهان عادل را حافظ و ناصر و معین باد و بروان های گذشتگان رحمت کناد. و در این راه بیابان به هر دو فرسنگ گنبدک‌ها به سبب آن است تا مردم راه گم نکنند و نیز به گرما و سرما لحظه ای در آن جا آسایشی کنند. و در راه ریگ روان دیدیم عظیم که هر که از نشان بگردد از میان آن ریگ بیرون نتواند آمدن و هلاک شود. و از آن بگذشتیم زمینی شوره پدید آمد برجوشیده که شش فرسنگ چنین بود که اگر از راه کسی یک سو شدی فرو رفتی. و از آن جا به راه رباط زبیده که آن را رباط مرا می‌گویند برفتیم و آن رباط را پنج چاه آب است که اگر رباط و آب نبودی کس از آن بیابان گذر نکردی و از آن جا به چهارده طبس آمدیم به دیهی که آن را رستاباد می‌گفتند. و نهم ربیع الاول به طبس رسیدیم و از سپاهان تا طبس صد و ده فرسنگ می‌گفتند.
۴. ۱۰ آگوست ۲۰۱۴، یک هواپیمای آنتونوف-۱۴۰ که از فرودگاه مهرآباد تهران به سمت طبس در حال پرواز بود که در شمال فرودگاه مهرآباد و در ناحیه شهرک آزادی، سقوط کرد و ۳۹ نفر از مسافران کشته شدند و ۹نفر دیگر مجروح شدند.
فرودگاه بین‌المللی بیرجند در سال ۱۳۱۲ (به عنوان سومین فرودگاه رسمی کشور) افتتاح گردیده و پروازهای هفتگی و روزانه به شهرهای تهران، مشهد، جده، مدینه، دمشق و بغداد در آن انجام می‌شود. به علاوه شهر طبس نیز دارای فرودگاه می‌باشد.
آب‌انبار دامنه کوه چک چک مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان اردکان، جاده طبس به چک چک واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۳۱۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
او پس از درگذشت واعظ طبسی در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ با حکم سید علی خامنه‌ای به عنوان نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی انتخاب شد.
اسپید روستایی در دهستان طبس مسینا بخش گزیک شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۷۰ نفر (در ۱۳ خانوار) بوده است.
خلف الصدق فیض علی شاه طبسی رحمة اللّه بوده و اصل ایشان از رقهٔ طبس است و سلسلهٔ ایشان از نجباء ارباب کمال و علمای آن ولایت بوده‌اند و میرزا عبدالحسین والد ایشان که به فضل علیشاه مشهور است با فرزند خود به اصفهان و شیراز آمدند و طالب سلوک شدند. بالاخره پدر و پسر هر دو مرید سید معصوم علی شاه هندی بودند و سید مذکور به اذن جناب شاه علی رضای دکنی به ایران آمده بود و طالبان را ارشاد می‌نمودو طریقت نعمة اللّهی داشت. گویند سیدی پاکیزه خصال و کاملی صاحب حال بود. غرض، در بدو دولت زندیه در شیراز توقف کرد. جمعی از در اقرار درآمدند و جمعی منکر شدند. آخرالامر کریم خان زند حکم به اخراج ایشان از شیراز داد. لهذا سید با مریدان قدم از شهر بیرون نهاد. در بلاد ایران پای سیاحت گشاد.
ملحدان سنی شوند اندر طبس گر مدح تو راوی بازار خوان خواند ببازار طبس
قد خود داند و چون بینم نخل رطبست روی خود داند و چون بینم برگ سمنست
گشاده‌طبع تو همواره همچو دریایی است که موج او ز طبس تا در فلسطین است
مدار شمس ولایت بدست ذره اوست که ذره در قطبست آفتاب مدار
شکر است آن نه تکلم رطبست آن نه دهان نمکست آن نه تبسم عسل است آن نه لب است
حسین بن موسی ملقب به سید علاء الدین حسین و معروف به حسین کوچک فرزند موسی کاظم برادر علی بن موسی الرضا و احمد ابن موسی می‌باشد او در سال ۲۰۲ (قمری) (اواخر قرن دوم هجری) از مدینه راهی توس بود که در شیراز به قتل رسید. بنا بر نقل بعضی از علمای انساب مرقد وی در طبس بنام امامزاده حسین بن موسی کاظم مشهور است.