طایفه
معنی کلمه طایفه در لغت نامه دهخدا

طایفه

معنی کلمه طایفه در لغت نامه دهخدا

( طایفة ) طایفة. [ ی ِ ف َ ] ( ع اِ ) رجوع به طائفه شود.

معنی کلمه طایفه در فرهنگ معین

(یِ فِ ) [ ع . طائفة ] ۱ - (اِفا. ) مؤنث طایف . ۲ - تیره ، دسته . ۳ - پاره ای از چیزی . ج . طوایف .

معنی کلمه طایفه در فرهنگ عمید

۱. جماعتی از مردم که آداب و اخلاق یا مذهب آنان یکی است، قوم، تیره.
۲. گروه، دسته.

معنی کلمه طایفه در فرهنگ فارسی

مونث طائف، گروه، جماعت، پارهای ازچیزی، تیره، جماعتی ازمردم که آداب یامذهب آنان یکی باشد، دسته
۱ - مونث طایف . ۲ - جماعتی از مردم دسته گروه . ۳ - پارهای از چیزی جمع : طایفات ( طائفات ) طوایف ( طوائف ) .

معنی کلمه طایفه در فرهنگستان زبان و ادب

{tribe} [زیست شناسی] یکی از رتبه های فرعی رسمی در آرایه شناسی موجودات زنده، بالاتر از سرده و پایین تر از تیره

معنی کلمه طایفه در دانشنامه عمومی

طایفه ( به انگلیسی: Clan ) به گروهی از افراد گفته می شود که با هم خویشاوندی یا هم خونی داشته باشند. و نیاکان آنان یکی باشد. حتی اگر جزئیات نسب ناشناخته باشد. اعضای طایفه ممکن است حول یک نسب مشترک یا اجدادی از یک نژاد سازماندهی شوند. در جوامع بومی، طایفه ها تمایل به درون همسری دارند، به این معنی که اعضای آن ها فقط می توانند با هم طایفه ای خود ازدواج کنند. اعضا ممکن است با یک نشان یا نماد هویت خود را نشان دهند تا نمایانگر این موضوع باشد که آن ها طایفه ای مستقل و جداگانه هستند. پیوندهای مبتنی بر خویشاوندی نیز ممکن است دارای جد نمادین باشند، به این ترتیب که طایفه دارای یک جد مشترک «مشروط» هستند که نمادی از وحدت قبیله است. هنگامی که این «جد» غیرانسانی باشد، از آن به عنوان توتِم یاد می شود، که اغلب حیوان است. در جامعه عشایری ایران عبارت از یک واحد اجتماعی ـ سیاسی متشکل از چند تیره عشایر است و در سلسله مراتب رده های ایلی، مهم ترین و مشخص ترین رده به شمار می رود. در سلسله مراتب سازمان اجتماعی عشایر ایران، اکثر طوایف بین ایل و تیره قرار می گیرند اما طوایفی نیز وجود دارند که به هیچ ایلی وابسته نبوده و طایفه مستقل نامیده می شوند.
در فرهنگها و موقعیتهای مختلف، یک طایفه معمولاً معنای متفاوتی نسبت به سایر گروه های وابسته به خویشاوندان، مانند قبایل و گروه ها دارد. اغلب، عامل متمایز کننده این است که یک طایفه بخش کوچکتر و جدایی ناپذیر از یک جامعه بزرگتر مانند قبیله، یا یک دولت است. در برخی جوامع، طایفه ها ممکن است دارای یک رهبر رسمی مانند رئیس، مادرسالار یا پدرسالار باشند. یا چنین نقش رهبری توسط بزرگان انجام می شود. در برخی دیگر، ممکن است مجبور به دستیابی به موقعیت های رهبری باشید. به عنوان مثال می توان به طایفه های ایرلندی، اسکاتلندی، چینی، کره ای و ژاپنی اشاره کرد که به عنوان گروه خویشاوندی در ملل مربوطه وجود دارند. اما توجه داشته باشید که قبایل و گروه ها نیز می توانند اجزای جوامع بزرگتر باشند.
ریشه از واژه عربی طایفة می باشد. مذکر این کلمه طایف است.
طایفه (فیلم). طایفه ( به فرانسوی: La Horde ) عنوان فیلمی فرانسوی در ژانر وحشت است که توسط بنجامین روشر و یانیک دهن کارگردانی و در ۲۸ آگوست سال ۲۰۰۹ در فرانسه توزیع گردید.
نبرد دراز مدت و خونبار دو طایفه، به کشتارهای عظیمی ختم شده است. گروه شکست خورده در پی انتقام خون عزیزان خود، شبانه به مقر دشمن حمله می کنند و چند تن از آنان را می کشند اما در پی یک غفلت، ورق برگشته و اسیر دشمن می شوند. آنها در یک قدمی مرگ هستند که ناگهان خود را در برابر لشکری از زامبی ها می بینند. چندین تن از هر دو گروه در برابر حملات زامبی ها کشته می شوند. سرانجام هر دو طایفه تصمیم می گیرند تا برای مدتی آتش بس کرده و در برابر زامبی های خون آشام باهم متحد شوند. در کشمکش و نبرد با زامبی ها، میان سردسته هر دو گروه دوستی ایجاد می شود. اما در این میان، یک نفر قسم خورده است تا به هر طریق انتقام خود را بگیرد . . .
ژان - پیر مارتینز
کلود پرون
دویودویو ماستا
اریک ابویانی
جو پرستیا
بوکی اسشایلر
کارگردانان  : بنجامین راچل و یانیک داهن
تهیه کننده  : رافائل راچر
موسیقی  : کریستوفر لینیترز
فیلمبردار  : جولین میوریسی
تدوین  : دیمیتی آماد
مدت زمان فیلم  : ۹۶ دقیقه / رنگی
زبان فیلم  : فرانسوی
توزیع در فرانسه  : ۲۰۰۹
توزیع در امریکا  : ۲۰۱۰
طایفه (مجموعه تلویزیونی). طایفه ( لهستانی: Klan ) یک مجموعه تلویزیونی احساسی لهستانی است که از ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۷ تاکنون در حال پخش است. این مجموعه بیش از ۴٬۰۹۸ قسمت داشته و طی روزهای دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۶ بعداز ظهر پخش می شود.
وقایع سریال دربارهٔ خانوادهٔ چند نسلیِ «لوبیچ» در ورشو است.
• زیگمونت کنستوویچ
• آگنیشکا وُسینسکا
• لِـسواف ژورک
• ایزابلا ترویانوفسکا
• سوزانا فون ناتوزیوس
• پائولینا هولتز
• تادئوش رُس
• آگنیشکا کوتولانکا
• رادوسواف کائیم
• استانیسواف باناشوک
• وویچیخ کالاروس
• داریوش شیاستاچ
• مونیکا گوژجیک
• آندژی نیمیرسکی
• کاتاژینا تلائوکا
• بئاتا اُلگا کووالسکا
• مونیکا آمبروژاک
• یان مونچکا
• ماگدالنا امیلیانوویچ
• کریستینا رودکوفسکا - اوله ویچ
• یاتسک بورکوفسکی
• پاوئو توخولسکی
• پیوتر بوروفسکی
• یوآنا کوپینسکا
• ماچئی کویافسکی
• باربارا وائوکوونا
• میخاو رولنیتسکی
• آندژی پیشچاتوفسکی
• هوبرت زدونیاک
• آرتور یانوشاک
• ماچئی دانتسویچ
• پشمیسواف کاچینسکی
• پیوتر شِـیکا
• یانوش بوکوفسکی
• ماچئی میکووایچیک
• داریوش کوردِک
• کریستینا کوئوجِـیچیک
• گژگوش کووالچیک
• ماگدالنا کوتا
• ماوگوژاتا اوستروفسکا - کرولیکوفسکا
• ادیتا خِربوش
• روبرت چبوتار
• کاژیمیش مازور
• آنا وویتون
• باربارا لائوکس
• وویچیخ چروینسکی
• امیلیان کامینسکی
• آرتور جورمان
• ایلونا خوینوفسکا
• داریوش یاکوبوفسکی
• میخاو لِشِنیه
• یوآنا ژووکوفسکا
• مارتینا کلیشفسکا
• لئون خارِویچ
• مارتا کلوبوویچ
• کاتاژینا پیرشچونیک
• میخاو برایتن والد
• کشیشتف تینیـِتس
• میخاو شفچیک
• میخاو کولا
• هالینا روویتسکا
• استانیسواف برودنی
• کاژیمیش ویسوتا
• یان پیه خوچینسکی
• داریوش بیسکوپسکی
• تادئوش بروفسکی
• یولانتا ژوئوموفسکا
• آنا گورنوستای
• یاتسک کاوالتس
• مارچین سُسنوفسکی
• لخ واتوتسکی
• دوروتا ناروشویچ
• یژی بونچاک
• کارولینا پُرکاری
• آگنیشکا روبوتکا - میخالسکا
• کاتاژینا ژلینسکا
• بئاتا بوچک - ژارنتسکا
• یوآنا بندا
• یژی کاماس
• والدمار چیشاک
• ماچئی اوروئوش
• کامیلا سالوروویچ
• یوآنا مورو
• پاوئو کلشچ
• کشیشتف یانچار
• میه چیسواف مورانسکی
• وویچیخ متسفالدوفسکی
• مونیکا کشیفکوفسکا
• ماگدالنا گناتوفسکا
• استانیسواف نیوینسکی
• رناتا پنکول
• رناتا برگر
• کارول اشتراسبورگر
• مارچین ترونسکی
• یولانتا مروتک
• لخ دیبلیک
• کاتاژینا وانیفسکا
• کارولینا آدامچیک
• میکلای کراوچیک
• ماریوش زانیفسکی
• گراژینا ماژتس
• آگنیشکا ماتیسیاک
• سیلویا ویسوتسکا
• باربارا ژیلینسکا
• الژبیتا کیوفسکا
• اِوا کوزیک - فلورچاک
• ماگدالنا مازور
• میلنا لیشتسکا
• مارک لواندوفسکی
• گژگوش وُنس
• کاتاژینا وانیفسکا
• دوروتا کامینسکا
• آندژی استژلتسکی
• ایزابلا کونا
• لائورا وونچ
• هانا بینیشوویچ
• مایا بارئوکوفسکا
• مونیکا اوبارا
• آنا چیترو
• ماگدالنا وُوِیکو
• رافائو کرولیکوفسکی
• تاتینا سوسنا - سارنو
• میخاو میلوویچ
• پشمیسواف سادوفسکی
• سزاری مورافسکی
• مونیکا مروزوفسکا
• آدا فی یاو
• مونیکا دریل
• اِوا کانیا
• یوآنا کوروفسکا
• آنا بوروویتس
• آنا ایبرسر
• کاتاژینا ژاک
• رافائو زاویروخا
• سزاری ژاک
• یوآنا پوکویسکا
• کاتاژینا بارگیه ووسکا
• کاتاژینا زاوادسکا
• آگنیشکا شینکیه ویچ
• الکساندر میکووایچاک
• ماگدالنا گورسکا
• گابریلا اوبربک
• کایا پاسخالسکا
• کاتاژینا کووِچک
• بئاتا خروشچینسکا
• آگنیشکا کاویورسکا
• گژگوش میشتال
• سواوومیرا وژینسکا
• پیوتر رنکاویک
• یان ویچورکوفسکی
• رافائو چیه شینسکی
• پیوتر میازگا
• الژبیتا یاروشیک
• آلدونا اورمان
• ویتولد دنبیتسکی
• ایزابلا دونبروفسکا
• یولیا وینیاوا
• دومینیکا کلوژنیاک
• کاتاژینا کویاتکوفسکا
• بئاتا فیدو
• یرژی ماتاووفسکی
• یاتسک روزنک
• پیوتر پرنگوفسکی
• کارولینا پیخوتا
• اُلگا ساژینسکا
• مارتا والشیاک
• دانوتا کووالسکا
• دانوتا بورسوک
• الکساندرا نیشپیلاک
• الژبیتا یندژیفسکا
• سیلویا گلیوا
• آنتونی پاولیتسکی
• تادئوش خودتسکی
• اِوا شیکولسکا
• الکساندرا وژنیاک
• زبیگنیف وودتسکی
• سیلوستر ماچیفسکی
• الکساندرا چِـیِک
• ماریا مامونا
• اُلگا بوریس
• کاتاژینا گلینکا
• یاتسک کاوُتسکی
• ماریا کِـلِـیدیش
• آندژی گرابارچیک
• آندژی آندژیفسکی

معنی کلمه طایفه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طایفه، به گروهی از مردم گفته می شود که با هم زندگی می کنند.
از آن به مناسبت در باب حدود سخن گفته اند.
طایفه در قرآن
قرآن کریم درباره اجرای حدّ زنا می گوید:وَلْیَشْهَد عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ المُؤمِنینَ؛ و باید عذاب آن دو (بدکار) را گروهی از مؤمنان مشاهده کنند».
اقوال در مصادیق طایفه
در این که طایفه بر چه تعداد صادق است، دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ یک نفر، سه نفر، و ده نفر برخی گفته اند: ملاک عرف است و باید به عرف رجوع کرد.

معنی کلمه طایفه در ویکی واژه

افرادی که با یکدیگر نسبت فامیلی یا خویشاوندی دارند؛ تیره، دسته، قوم، طائفة. طایفه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش طای - فِه قابل تجزیه باشد؛ که فِه ممکن است همان پسوند عیلامی پِه باشد.
مؤنث طایف. مفردِ طوایف.
پاره‌ای از چیزی.

جملاتی از کاربرد کلمه طایفه

آقامیرزایی شاخه‌ایی از ایل جودکی است که شامل ۱۰ طایفه مختلف می‌باشد.
چند کس از تو و یارانِ تو، آزرده شود؟ دوزخ از سردیِ این طایفه، افسرده شود
من طایفه‌ای بر سر آن کوی ندیدم کز دست غمش جامهٔ جان چاک نکردند
گر چشم خدابین دهد این طایفه را حق ترسم بخدایی بپرستند بتان را
هنوز طایفهٔ قنقرات‌ را قهرت ز بیم جان تب و لرز اندر استخوان دارد
سخن حکمت از حجت بپذیری گر تو از طایفهٔ حیدر کراری
دسته، رمه، گله، سپاه، طایفه، لشکر، خانواده، ملت و جامعه.