طاقه

طاقه

معنی کلمه طاقه در لغت نامه دهخدا

طاقه. [ ق َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زیلائی بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز در 26هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان و 4هزارگزی خاور مسجدسلیمان به لالی. سکنه آن 50 نفر است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
طاقه. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز در 28هزارگزی باختری قلعه زراس. کنار شوسه مسجدسلیمان به هفت چشمه. جلگه. گرمسیر. مالاریائی با 140 تن سکنه. آب آن از چاه وقنات. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه طاقه در فرهنگ معین

(ق ) [ ع . طاقة ] (اِ. ) ۱ - یک تار از ریسمان . ۲ - واحدی برای شمارش پارچه یا جامه .

معنی کلمه طاقه در فرهنگ عمید

واحد شمارش جامه، پارچه، و مانند آن: یک طاقه عبا، یک طاقه شال.

معنی کلمه طاقه در فرهنگ فارسی

تا، لا، تار، یک تارازریسمان، یک دسته ازموی، یک دسته ریحان، یک عددازجامه یایک قواره پارچه
( اسم ) ۱ - قدرت توانایی تاب توان . ۲ - تحمل . ۳ - حد اکثر مالیاتی که می توان از یک زمین گرفت .
ده کوچکی است از دهستان زیلائی بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز . دهی از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز - ۲۸ هزار گزی باختری قلعه زارگرس کنار شوسه مسجد سلیمان به هفت چشمه جلگه - کرم سیر - مالاریائی سکنه ۱۴٠ شیعه لری و بختیاری .

معنی کلمه طاقه در دانشنامه عمومی

طاقه ( به عربی: ولایة طاقة ) یکی از شهرها و شهرستان های استان ظفار در کشور پادشاهی عمان است.
جمعیت آن در حدود ۱۷۲۷۰ هزار نفر می باشد.

معنی کلمه طاقه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی طَاقَةَ: طاقت - منتهای تحمل
ریشه کلمه:
طوق (۴ بار)
طوق و طاقت هر دو به معنی قدرت است . گفتند ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و لشکریانش نیست. * . فکر می‏کنیم مراد از اصر و تکلیف شاق همان است که در اثر نا فرمانی به بنی اسرائیل آمد چنانکه فرموده: . و نظیر قتل نفس در توبه از عبادت گوساله که موسی فرمود . ظاهراً مراد از «ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ» عقوبات معاصی است که بر گذشتگان رسید چنانکه در جوامع الجامع فرموده یعنی گفتند: خدایا تکلیف شاقّ بر ما نفرما چنانکه بر گذشتگان فرموده‏ای و نیز عقوباتی را که قدرت آنها را نداریم بر ما تحمیل نکن و گرنه در صدر آیه فرموده «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً اِلّا وُسْعَها». در بعضی از تفاسیر شیعه و سنّی از قبیل جوامع الجامع و کشّاف در تفسیر این آیه نقل شده که در شریعت پیشینیان اگر به بدن یا لباس کسی نجاستی می‏رسید لازم بود آن محل را قطع کنند. در وسائل کتاب طهارت باب اول از تهذیب از امام صادق علیه السلام نقل شده: «قالَ کانَ بَنُو اِسْرائیلُ اِذا اَصابَ اَحَدَهُمْ قَطْرَةٌ مِنَ الْبَوْلِ قَرَضُوا لُخُومَهُمْ بِالْمَقاریضِ وَ قَدْ وَسَعَ اللّهُ عَلَیْکُمْ بِاَوْسَعِ ما بَیْنَ السَّماءِ وَ الْاَرْضِ وَجَعَلَ لِکُمُ الْماءَ طَهُوراً فَانْظُرواکَیْفَ تَکُونُونَ». این سخن در ضمن حدیثی در تفسیر برهان و در تفسیر بیضاوی به لفظ «قطع موضع النجاسة» نقل شده و اللّه العالم و شاید مراد از «لحوم»گوشت بدن نباشد. * . به احتمال قوی مراد از اطاقه در آیه اتیان شی‏ء با مشقت کثیره است و ضمیر «یُطیقُونَهُ» به صوم راجع است یعنی بر آنانکه روزه را به زحمت و مشقّت کثیره می‏گیرند روزه نیست بلکه فدیه و طعام مسکین است. و این حکم ساخوردگان و غیره است که روزه بر آنهاسخت و طاقت فرسا است. در المیزان فرموده: اطاقه چنانکه بعضی گفته‏اند صرف تمام قدرت در فعل است و لازمه آن وقوع فعل با مشقت است. در المنار گوید: اطاقه پائین‏ترین قدرت بر شی‏ء است عرب «اطاق الشی‏ء» نمی‏گوید مگر آنگاه که قدرتش بر شی‏ء در نهایت ضعف است به طوری که با طاقت فرسائی متحمل می‏شود. کلام راغب نیز در معنی «طاقة» قریب به این مضمون است و چون اطاقه از باب افعال است قهراً شخص خودش را به تحمل وادار می‏کند و آن توأم با مشقّت است. علی هذا احتیاج نداریم به‏آن که گفته‏اند: خداوند کسانی را که قدرت روزه دارند بین روزه و فدیه مخیّر کرده و آن در صورتی بود که روزه تازه واجب شده بود و مردم عادت نداشتند سپس این حکم با جمله «فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ» که در آیه بعدی است نسخ گردید. و در نسخ نیز گفته‏اند: که فقط حکم غیر عاجزان نسخ گردید و عاجزان در تحت عموم باقی ماندند. ملاحظه آیات 183 تا 187 بقره نشان می‏دهد که در یک سیاق و در بیان حکم اند داعی نداریم که بگوئیم: آیه دوم اولی را نسخ کرده است، اشتباه از آن جاست که «یُطیقُونِهُ» را به معنی قدرت گرفته‏اند روایتی نیز در تأیید گفته ما داود است در تفسیر عیاشی از حضرت باقر علیه السلام نقل شده: فی قوله «وَ عَلَی الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکین» قالَ: الشَّیْخُ الْکَبیرُ وَالَّذی یَأْخُذُهُ الْعِطاشُ» در حدیث دیگری «هُوَ الشَّیْخُ الْکَبیرُ لا یَسْتَطیعُ وَ الْمَریضُ»در روایت سوم: «الشَّیْخَ الْکَبیرُ وَ الَّذی یَأْخُذُهُ الْعَطاشُ» در حدیث چهارم: «اَلْمَرْءَةُ تَخافُ عَلی وَلَدَها وَ الشَّیْخُ الْکَبیرُ». روایت پنجم نیز قریب به آنها است . * . طوق آن است که در گردن گذاشته شود خلقتاً مثل طوق کبوتر یا صنعتاً مثل طوق طوق طلا و نقره (راغب) یعنی آنچه را بخل کرده و در راه خدا نداده‏اند روز قیامت با آن طوق زده شوند و آن طوقی در گردنشان می‏شود در روایت مراد از آیه مانع الزّکوة است در بعضی احادیث است که مال زکوی و در بعضی زمین آن، در گردن مانع الزّکوة طوق می‏شود و در بعضی مار اقرع طوق می‏شود. ظاهراً همان مال به مار مبدّل خواهد شد. رجوع شود به «کنز».

معنی کلمه طاقه در ویکی واژه

طاقة، گویا معرب تاست.
یک تار از ریسمان.
واحدی برای شمارش پارچه یا جامه.

جملاتی از کاربرد کلمه طاقه

قوله: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ ای الزمنا و سبّبنا لهم من حیث لا یحتسبون، کقوله: نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً. یقال: هذا قیضه، ای مثله. و قیل معناه: بدّلنا لهم شیاطین بدل هدی اللَّه و الطاقه. و القیض البدل، و منه قولهم: قایضت فلانا بکذا اذا بادلته. و قیل: هذا التقییض هو احواجه بعضهم الی بعض کالمرأة الی الرجل و الرجل الی المرأة و الغنی‌ الی الفقیر و الفقیر الی الغنی یستعین بعضهم ببعض. و قیل معناه: هیّأنا لهم فی الدنیا اولیاء من الشیاطین و قرناء السوء من الانس حتی ضلّوهم و سوّلوا لهم اعمالهم السیّئة، و هو قوله: فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ من امر الدنیا حتی آثروه علی الآخرة وَ ما خَلْفَهُمْ من امر الآخرة فدعوهم الی التکذیب به و انکار البعث، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ ای وجب علیهم العذاب. و قیل: حق علیهم القول انهم یکفرون فیعذّبون، فِی أُمَمٍ ای مع امم قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ ای من قبل اهل مکة مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ کانوا فی الدنیا عملوا بمثل معاصیهم، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ مثلهم.
خیمه درویش اگر نباشد برپا طاقه نه طاق را بلرزد بنیان
گمان کرد از خداوندان مال است اقلا میزرش ده طاقه شال است
همه طاقها بود بسته ازار ز خز و سمور از در شهریار
هرچه در کائنات جزو کل‌اند در ره عشق طاقهای پل‌اند
دل قه‌قنه‌س ئاسان‌، جه ئیشتیاقت طاقه‌ت تاق بیه‌ن په‌ی ئه‌بروی طاقت
گنبد مزبور در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن ۸۰ گز است. هشت مناره نیز در اطراف گنبد دارد؛ و قدیمی‌ترین گنبد دوپوش موجود در ایران است. رنگ گنبد آبی است. بر روی این اضلاع گنبد بلندی قرار دارد. ارتفاع بنا ۴۸٫۵ متر و قطر دهانه داخلی آن ۲۵٫۵ متر می‌باشد در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اتاق‌ها و غرفه‌گرفته. خود گنبد از کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ پوشیده و سقف داخل اتاق‌های بالا با گچ‌بری‌ها و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته‌است. در حاشیه طاقها آیات قرآنی و اسماالله با خط جلی نوشته شده‌است. حکاکی‌هایی در آجرهای دیوارها و سقف‌های رنگین بنا نیز دیده می‌شود.
یکی از مشتریان وی زنی بود که شیفته جمالش شده بود، روزی چند طاقه پارچه خرید و به بزاز گفت من نمی‌توانم پارچه‌ها را بیاورم، به شاگردت بگو آنها را برایم بیاورد. ابن‌سیرین پارچه‌ها را به خانه زن آورد و زن به او گفت پارچه‌ها را داخل بیاور. همین که داخل آمد، زن در را بست و خود را با بی‌حیایی در مقابل ابن سیرین قرار داد و گفت که اگر با من نباشی فریاد می‌زنم که تو می‌خواستی با من عمل منافی عفت انجام دهی.
اللهم نبهنا من نومه الغافلین ربنا لا تواخذنا بسوء اعمالنا و لا تسلط علینا من لایرحمنا «ربنا و لاتحملنا ما لا طاقه لنابه واعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولینا فانصرنا علی‌القوم الکافرین».
ز چوگان بازی آمد زلف بر رخسار آشفته اطاقه باد جولان خورده و دستار آشفته
ای پیش رواق تو به خم طاقهٔ نه طاق زیر فلک قوسی ابروی کجت طاق
بر روی زایران ز کرم طاقهاش را ابرو گشاده پشت تواضع بود دو تاه
امامزاده طاقه گوره مربوط به دوره قاجار است و در سنندج، محله جور آباد، خیابان شهدا، پشت مسجد ابوالحسن واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۶۱۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.