طاعات

معنی کلمه طاعات در لغت نامه دهخدا

طاعات. ( ع اِ ) ج ِ طاعة، طاعت. رجوع به طاعت شود. رسول را بر جمله طاعات بازگردانید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 40 ).

معنی کلمه طاعات در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِ. ) جِ طاعت ، بندگی ها، عبادات .

معنی کلمه طاعات در فرهنگ فارسی

جمع طاعت
( اسم ) جمع طاعت بندگی ها عبادات .

معنی کلمه طاعات در ویکی واژه

جِ طاعت ؛ بندگی‌ها، عبادات.

جملاتی از کاربرد کلمه طاعات

گناهت را کند تسبیح و طاعات که در توبه پذیری بی‌نظیریست
عابدی کاو اجرت طاعات خواست گر تو ناعابد نهی نامش، رواست
آقشین مهدی‌اف موالف کتب «آذربایجان در شورای اروپا» (منتشر شده در سال ۲۰۱۱) و «آذربایجان در شورای امنیت سازمان ملل متحد در میان سال‌های ۲۰۱۲–۲۰۱۳» و نیز نگارش‌ها، مقاله‌ها و مطاعات فراوانی در زمینه روابط بین‌الملل است.
«وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ» ای جاهدوا فی سبیل اللَّه اعداء اللَّه، «حَقَّ جِهادِهِ» هو استفراغ الطاقة فیه قاله ابن عباس: و عنه ایضا انّه قال: لا تخافوا فی اللَّه لومة لائم فهو حق الجهاد کما قال: «یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»، و قیل حقّ الجهاد ان یکون بنیّة صادقة خالصة للَّه عز و جلّ، و قال ابن المبارک: هو مجاهدة النفس و الهوی و هو الجهاد الاکبر، و هو حقّ الجهاد، و قد روی انّ رسول اللَّه لمّا رجع من غزوة تبوک قال: «رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر»، و قیل جاهدوا فی اللَّه حق جهاده ای جاهدوا فی دین اللَّه کما یجب ان یجاهد فی دینه فتدخل فیه جمیع الطاعات و هو نظیر قوله: «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ».
جانا بیا و تکیه به طاعات خود مکن کاین بیت بهر بینش اهل زمانه بود
طاعات و مراعات ترا فرض شناسم جان و دل و دین وقف مراعات تو دارم
رندی: قطع نظر است از انواع اعمال و طاعات. (رساله اصطلاحات، عراقی)
گفت آنکه مرا دید ز طاعات بعید کاندیشه نمیکنی تو از وعد و وعید
طاعت خود را همی بیند صواب خواندش طاعات و زان جوید ثواب
نفس چون بختی مست است بر او بار گناه تحفه این است نداریم که طاعات بریم
مجرد کردی از دنیا به طاعات چو عیسی راه یابی در سموات
او چه داند روزه و طاعات عید و حج و غزو عید او هر روز باشد روزه او را در چه کار