ضاجع. [ ج ِ ] ( اِخ ) رودباری است در پائین حره بنی سلیم. ( منتهی الارب ) ( معجم البلدان ). || موضعی است. ( منتهی الارب ). ضاجع. [ ج ِ ] ( ع ص ، اِ ) جای خم وادی. ج ، ضواجع. || گول. ( منتهی الارب ). نادان. ( منتخب اللغات ). || ستاره مایل بغروب. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ). || مرد بر پهلو خوابیده. || کاهل بسیار خسبنده و ملازم خانه و مقیم در آن بجهت عجز یا بزرگی. ( منتهی الارب ). ج ، ضواجع.
معنی کلمه ضاجع در فرهنگ معین
(جِ ) [ ع . ] (اِفا. )۱ - مرد بر پهلو خوابیده . ۲ - کاهل بسیار خسبنده . ج . ضواجع .
معنی کلمه ضاجع در ویکی واژه
مرد بر پهلو خوابیده. کاهل بسیار خسبنده. ضواج
جملاتی از کاربرد کلمه ضاجع
یبیت یجافی جنبه عن فراشه اذا استقلّت بالمشرکین مضاجع
امجادز تو مبتشر اندر بارائک اجداد بتو مفتخر اندر بمضاجع
وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ ای علمت و رأت، مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً یعنی: یبغضها و یترک مضاجعتها و مباشرتها، و یعرض بوجهه عنها، و یقلّ مجالستها و محادثتها.
مَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ. ای و بال کفره وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ، ای یوطّئون لانفسهم منازلهم فی الآخرة لیسلموا من عقاب ربّهم. و قیل یسوّون المضاجع فی القبور علی ما یؤمنون به من عذاب اللَّه فیها. و اصل المهد اصلاح المضجع للصّبیّ ثم استعیر لغیره.
قال النبی (ص): «ابشروا یا معشر صعالیک المهاجرین بالفوز التّام یوم القیامة تدخلون الجنّة قبل اغنیاء النّاس بنصف یوم و ذلک مقدار خمس مائة سنة»، اما آنچه ربّ العزّه گفت: «فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ» صفت روز قیامتست علی الخصوص، و عن ابن عباس فی جماعة: انّ کل یوم من الایّام الستة الّتی خلق اللَّه فیها السّماوات و الارض کالف سنة ممّا تعدون. قرأ حمزة و ابن کثیر و الکسائی «یعدون» بالیاء هاهنا لقوله: «یَسْتَعْجِلُونَکَ»، و قرأ الباقون بالتاء لانّه اعم لانّه خطاب للمستعجلین و للمؤمنین و اتفقوا فی سورة المضاجع انّه بالتّاء.
یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ یعنی: فی قلوبهم، ما لا یُبْدُونَ لَکَ در دلهای خویش چیزی پنهان میدارند که پیدا نمیکنند بزبان. آن گه تفسیر بر عقب گفت: یَقُولُونَ لَوْ کانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا، این «یقولون» همان «یخفون» است، یعنی یخفون قولهم، در دل خویش با نفس خویش میگویند پنهان، که اگر ما را خرد بودی با محمد (ص) بیرون نیامدیمی تا سران ما را نکشتندی. ربّ العالمین گفت بجواب ایشان: قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلی مَضاجِعِهِمْ أی مصارعهم. در این آیت ردّ قدریه و معتزله است که میگویند: قتل بر کس نه نوشتهاند، و آن کس را که کشتند نه باجل مرد. و این مخالفت نصّ قرآنست که گفت عزّ و علا: لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ. و ازین جاست که مفسّران گفتند درین آیت مضمر است که: و حانت آجالهم الی مضاجعهم.
مضاجع پدرانت غریق باد به رحمت که چون تو عاقل و هشیار پرورند بنین را
وجه دهم امر است بمعنی وحی، کقوله فی سورة المضاجع: «یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَی الْأَرْضِ» یعنی ینزّل الوحی من السّماء الی الارض، و فی الطلاق: «یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ» ای الوحی.
لقوله صلّی اللَّه علیه و سلّم: «مرّوهم بالصّلاة اذا بلغوا سبعا و اضربوهم علیها اذا بلغوا عشرا و فرّقوا بینهم فی المضاجع»
پانزدهمین آیه این سوره آیه سجده واجب دارد. این سوره مشهور به مکی بودن است اما برخی آیات ۱۸ تا ۲۰ را مدنی میدانند، گرچه سیاق این آیات نشاندهندهٔ مدنی بودن آنان نیست. این سوره الم تنزیل و مضاجع (به خاطر آیهٔ ۱۶ آن) نامیده شدهاست.