صیقل

معنی کلمه صیقل در لغت نامه دهخدا

صیقل. [ ص َ ق َ ] ( ع ص ) تیزکننده شمشیر و زداینده آن ج ، صیاقل ، صیاقله. ( منتهی الارب ). زداینده آینه و تیغ و جز آن و تیزکننده. ( غیاث اللغات ). آنکه آهن روشن کند. ( مهذب الاسماء ). آینه زدا. ( دهار ). روش گر. مهره زن. آینه افروز. موره زن. رجوع به نشریه دانشکده ٔادبیات تبریز سال اول شماره 6-7 شود. || ( اِ ) مجازاً آلت زدودن. ( غیاث اللغات ) :
نور هگرز اندر آینه نفزاید
تا تو ز صیقل بر آینه نفزائی.ناصرخسرو.رنگ ظلمت به صیقل خورشید
همچو آیینه پاک بزدایند.مسعودسعد.تیغها صیقل خورشید سپرکش گردند
تیرها دامن گردون زره ور گردند.سیدحسن غزنوی.چهره آیینه است و صیقل حق
رانده بر وی ز آفرین رنده.سوزنی.جان زنگ آلوده در صدرش به صیقل داده ام
زآن چنان رسم آهنین تیغ یمان آورده ام.خاقانی.کز آه دل بسوزم هر جا که آهنی است
تا هیچ صیقلی نکند دیگر آینه.خاقانی.با خود گفت آخر مرد صیقل به تثبت و تأنی از جوهر آهن ظلمانی ، به روزی چند آینه می کند. ( سندبادنامه ص 52 ).
بدانست کآن طاق افروخته
به صیقل رقم دارد اندوخته.نظامی.آهنی را که موریانه خورد
نتوان برداز او به صیقل زنگ.سعدی.هیچ صیقل نکو نیارد کرد
آهنی را که بدگهر باشد.سعدی.شد ز رنگ سینه من ناخن صیقل کبود
سعی خاکستر چه با آیینه تارم کند؟صائب.
صیقل. [ ص َ ق َ ] ( اِخ ) وی کنیز امام حسن عسکری ( ع ) و مادر امام دوازدهم است که المعتمد علی اﷲ بتحریک جعفر برادر امام از او مطالبه فرزند امام را کرد و صیقل منکر شد و دعوی حمل کرد. المعتمد او را در حرم خود نگاه داشت و زنان خلیفه و ابوالشوارب قاضی تعهد حال او میکردند تا بسال 263 هَ. ق. بر اثر قیام صاحب الزنج وقصد حمله یعقوب بن لیث به بغداد و مرگ عبیداﷲبن یحیی بن خاقان امور خلافت تزلزل یافت و بین طرفداران جعفرو صیقل خلاف افتاد. حسن بن جعفر نوبختی صیقل را در خانه خود پنهان کرد. سپس المعتضد صیقل را از خانه وی بیرون آورد و در قصر خود نگاه داشت و در همان قصر در عصر المقتدر درگذشت. ( خاندان نوبختی صص 108-109 ).
صیقل. [ ص َ ق َ ] ( اِخ ) ابن الحکم الغفاری ، مکنی به ابووحشیه. رجوع به ابووحشیه الصیقل شود.

معنی کلمه صیقل در فرهنگ معین

(صَ یا ص قَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - آن که شمشیر و مانند آن را بزداید و جلا دهد، جلا دهنده ، زداینده . ۲ - در فارسی : زدودگی زنگ از فلزات و مانند آن .

معنی کلمه صیقل در فرهنگ عمید

۱. زدودن زنگ.
۲. (اسم، صفت ) [قدیمی] زدایندۀ زنگ فلز یا آینه، جلادهنده: آهنی را که موریانه بخورد / نتوان بُرد از او به صیقل زنگ (سعدی: ۹۳ ).
۳. [قدیمی] = صیقلی
* صیقل خوردن (پذیرفتن، گرفتن ): (مصدر لازم ) زدوده شدن، جلا یافتن.
* صیقل زدن (دادن، کردن ): (مصدر متعدی ) [قدیمی] زدودن، جلا دادن.

معنی کلمه صیقل در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) آن که شمشیر و مانند آن را بزداید و جلا دهد جلا دهنده زداینده جمع : صیاقل صیاقله . ۲ - زدودگی چرک و زنگ از آیینه و فلزات و جز آنها : آهنی را که موریانه بخورد نتوان برد از او بصیقل زنگ . ( سعدی ) توضیح بدین معنی در عربی صقال آمده .
عقیلی مکنی

معنی کلمه صیقل در ویکی واژه

آن که شمشیر و مانند آن را بزداید و جلا دهد، جلا دهنده، زداینده.
در فارسی: زدودگی زنگ از فلزات و مانند آن.

جملاتی از کاربرد کلمه صیقل

در زمان‌های قدیم آیینه را از فلز صیقلی می‌ساختند. کلئوپاترا، ملکه زیبای مصر، هرگز خود را در آینه‌ای نظیر آنچه اکنون ما داریم، ندید.
به عنوان مواد و ابزار برش، صیقلی و حفاری و سنگ ظریف تزئینی مصرف می‌شود. از نظر ژیزمان فراوان است و بیشتر در آلمان، اتریش، چک، اسلواکی، آمریکا، ماداگاسکار، نروژ، هند، سری لانکا، افغانستان، ژاپن، برزیل، روسیه، تانزانیا و گروئنلند یافت می‌شود.
زآمد ورفت نفس آیینهٔ دل تیره شد موج صیقل آبیاری‌کرد بیدل زنگ را
نام تو صیقلی ست کز آئینه وجود بیرون برد به نور خرد زنگ اشتباه
غیر زنگ منت صیقل که می ماندبجا می روداز خاطر آیینه هرزنگ دگر
کم نسازد جامِ می زنگِ دلِ افگار را داس صیقل ندرود این سبزهٔ زنگار را
می گویم و دانم که ره و رسم ادب نیست نامی که بود صیقل زنگار ضمیرم
روش‌های متفاوتی برای آشکارسازی الگو ویدمن‌اشتاتن در فلزات شهاب‌سنگی وجود دارند. به‌طور معمول تکه‌ای از آن جدا می‌شود، صیقل می‌خورد، تمیز می‌شود، سطح آن توسط مواد شیمیایی مانند نیتریک اسید یا فریک کلرید خورده می‌شود، تمیز می‌شود و سپس خشک می‌شود.
بقعه آقا سید حسن مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان لاهیجان، روستای صیقل بنه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۴۰۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
صیقلی زن جان ظلمت دیده را تا گشائی بر رخ اودیده را
مهم‌ترین ویژگی آثار او در حجاری سنگ‌های طبیعت، به گفته خودش، اصل همسویی و غلبه نکردن بر طبیعت، دگرگون نکردن ماهیت و حفظ بافت و کلیت سنگ است که سادگی و رازآلودگی حجاری‌ها را به همراه دارد. بیشتر طرح‌هایی که او بر روی سنگ‌های صیقلی رودخانه حجاری می‌کند، طرح نمادین ماهی است. نادعلیان همچنین در زمینه هنر زمینی، با به‌کارگیری خاک‌های رنگی طبیعی، به طراحی چهره و دست انسان بر بستر سواحل می‌پردازد.
گنبد بر روی بالای لایه‌ای از قرنیز پیش‌آمده به صورت مخروطی و به ارتفاع ۱۸ متر، بنا شده در یک‌پوسته یا دوپوسته بودن این گنبد اختلاف نظر وجود دارد. به نظر می‌رسد این گنبد به‌صورت یک‌پارچه تراشیده و صیقل داده شده‌است. گمان می‌رود ماندگاریِ بسیار زیادِ این سازه تا اندازه‌ای به‌علت استفاده از آجر پیش‌بُر و ریشه‌دار باشد.
این دایره را با پرگاری بزرگ کشیده‌اند، که احتمالاً طنابی از جنس پوست گاو و متصل به شاخه‌ای چوبی در مرکز دایره بوده‌است. سازندگانِ شیار محیطِ دایره را با گچ مشخص کردند، آن را با ابزارهای چخماقی و شاخ گوزن یا گاو کندند، و خاک را در دو کنارهٔ آن گردآوردند. در کف این شیار نیز شاخ‌های گوزن و گاو و ابزارهای چخماقی — قدیمی‌تر و صیقلی‌تر از ابزارهایی که برای کندن به‌کار رفته — قرار داشته‌است.
آرمین هادی‌پور صیقلانی (زادهٔ ۲۱ مرداد ۱۳۷۳ رشت) تکواندوکار ایرانی است که در وزن اول مسابقه می‌دهد.
صیقل زنگ زدای است ز مرآت وجود روح بخشی که نسیمش حسدِ بادِ صباست
دلش از صیقل الهام روشن درو احوال هر کس پرتوافکن
ناخن زن داغ دل ارباب محبت صیقل‌گر آئینه صاحب‌نظران را
ابریشمچی بنایی است که در ضلع جنوب شرقی میدان صیقلان و در انتهای کوچه شاعری واقع شده است.
خورشید آسمان وزارت که روی ملک آئینه‌وش ز صیقل عدلش منور است