صیادی

معنی کلمه صیادی در لغت نامه دهخدا

صیادی. [ص َی ْ یا ] ( حامص ) عمل صیاد. شکار کردن :
هست آئین نیک صیادی
مرگ یا دانه گرنه آزادی.دهخدا.

معنی کلمه صیادی در فرهنگ فارسی

عمل و شغل صیاد شکار .

جملاتی از کاربرد کلمه صیادی

هر سو نظر افکنی اسیریم صیادی ما کمین ندارد
الصیادی (به عربی: الصیادی) یک روستا در سوریه است که در استان ادلب واقع شده‌است. الصیادی ۸۳۵ نفر جمعیت دارد.
این بندر قابلیت پهلوگیری بیش از ۱۶۰ فروند موتور لنج و افزون بر ۳۳۰ قایق موتوری صیادی را دارد.
تا به‌حال مواردی از قاچاق سوخت و قاچاق کالا در لنج‌های صیادی بوموسی گزارش شده است، که مورد توقیف قرار گرفته‌اند.
نازم استادی صیادی که زه بر کمان نابسته آنسان تیر زد
جمعیت این روستا حدود ۶۵ نفر است. ساکنان این روستا اهل سنت از شاخه مالکی هستند و به زبان‌های عربی و فارسی و گویش محلی صحبت می‌کنند. این روستا دارای مسجد و مدرسه است. پیشهٔ مردم این روستا صیادی و ماهی‌گیری است و از این راه امرار معاش می‌کنند.
طرفه صیادیست چشمان هر دم می‌کند از خدنگ سایه مژگان ناز خویش رم
بزرگ‌ترین بندر صیادی ایران در اروندکنار قرار دارد که در سال ۱۳۸۷ به بهره‌برداری رسید.
طره صیادی مرا در زلف خود زنجیر کرد تار مویش را به سحر غمزه طوق شیر کرد
در نظاره صید و صیادی شه کرده ترک صید و مرده در وله
ز دل بی‌رحم صیادی ز درس دانش استادی ز قامت سرو آزادی که حق باشد نگهدارش
از قفس راندی و گفتی روز که آزادی دگر تا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر
حیات ۲۵ درصد آبزیان مستقیم یا غیرمستقیم به این آب سنگ‌های مرجانی وابسته است و زندگی بیش از نیم میلیارد از مردم جهان که در مناطق ساحلی زندگی می‌کنند هم به این صخره‌ها متکی است. گردشگری، صیادی و همچنین جلوگیری از تخریب سواحل نیز مستلزم وجود این آب سنگهاست.
مرا بی دانه در دام خود آورده است صیادی که اشک شادی مرغان به دامش دانه می ریزد
چو صید دام خودی پس چگونه صیادی چو دزد خانه خویشی چگونه عیاری
هر دکان بنشسته صیادی کمین صید جویان از یسار و از یمین