معنی کلمه صوفیه در لغت نامه دهخدا
تعریف تصوف : تصوف یا عرفان عبارت از طریقه ای است مخلوط از فلسفه و مذهب که بعقیده صوفیان راه وصول به حق منحصر بدانست. پیروان این طریقه به صوفی و عارف و اهل کشف معروفند.
صوفی و علت تسمیه صوفیان بدین نام ، نظرهای مختلف موجود است. گروهی گفته اند: تصوف منسوب به اهل صفه است که جماعتی از فقرای مسلمانان صدر اسلام بودند و در صفه مسجد پیغمبر سکونت داشتند و از صدقات روزی میخوردند. لیکن این وجه تسمیه درست نیست ، زیرا نسبت صفه صفی است نه صوفی. سمعانی در الانساب نویسد: در این نسبت اختلاف کرده اند، بعضی گفته اند صوف به لبس صوف منسوب است و بعضی گویند از صفا است و بعضی آنرا نسبت به بنی صوفه دانند که جماعتی از عربند و با زهد بسر میبردند. بعضی گفته اند: نخستین کسی که خود را وقف خدمت خدا کرد مردی بود صوفةنام و اسم حقیقی وی غوث بن مر بود و زاهدان که از جهت انقطاع از ما سوی اﷲ بدو شبیه بودند صوفیه نامیده شدند. و بعضی گویند صوفی منسوب به صوفانه است که گیاه نازک کوتاهی است و چون صوفیه به گیاه قناعت میکردند، صوفی نامیده شدند. این وجه تسمیه نیز درست نیست ، چه در این صورت باید نسبت آن صوفانی باشد نه صوفی. بعضی گفته اند: صوفی منسوب است به صوفةالقفا، یعنی موهائی که در قسمت پشت سر می روید. چند تن از مستشرقان بخاطر شباهت صوتی که بین کلمه «صوفی » و لغت یونانی «سوفیا» موجود است و همچنین مشابهت دو کلمه «تصوف » و «تئوسوفیا» گفته اند: کلمه صوفی و تصوف مأخوذ از دو لغت یونانی «سوفیا» و «تئوسوفیا» است ، اما مستشرق آلمانی نولد که خطا بودن این تصور را اثبات کرده و نیکلسن و ماسینیون نیز این تخطئه را تأیید کرده اند. جمعی کثیر برآنند که صوفی به صوف ( پشم ) منسوب است از آن جهت که اینان پشمینه پوشند. ابونصر سراج در اللمع آرد: آنها را صوفی می نامیم ، زیرا پشمینه پوشند و پشمینه پوشی دأب انبیاء و صدیقان و حواریون و زُهّاد بوده است. قشیری از صوفیان اواخر قرن چهارم که تا نیمه قرن پنجم هجری بسر می برده ، در رساله قشیریه آرد: این طایفه غالباً صوفی نامیده می شوند و این لفظ جامدی است ؛ اما گفته آنانکه گویند: صوفی از صوف مشتق است چندان بی جا نیست ، ولی صوفیان به پوشیدن صوف مخصوص نیستند. بعضی گفته اند: صوفی از صفا آید، لیکن این اشتقاق بعید بنظر می رسد. و گروهی گفته اند: صوفی مشتق از صف است بدین جهت که این طائفه از جهت قلب در صف اولند... شاید بهترین فرض همان است که صوفی را کلمه عربی و مشتق از صوف بدانیم بدان جهت که زاهدان و مرتاضان قرون اول اسلام لباس پشمین خشنی می پوشیدند و معنی کلمه «تصوف » را پشمینه پوشیدن دانیم ، مانند آنکه تقمص بمعنی پوشیدن پیراهن است ، سپس این کلمه با لفظ عارف مرادف شده و همه عارفان را صوفی گفته اند، پشمینه پوشد یا نه.