صورت آرا

معنی کلمه صورت آرا در لغت نامه دهخدا

( صورت آرا ) صورت آرا. [ رَ ] ( نف مرکب ) صورت آراینده. صورت نگار. نقاش :
گفت منذر به کارفرمایان
تا به پرگار صورت آرایان...نظامی.رجوع به صورت آرائی شود.

معنی کلمه صورت آرا در فرهنگ عمید

( صورت آرا ) ۱. = آرایشگر
۲. [مجاز] = نقاش

جملاتی از کاربرد کلمه صورت آرا

مده به عشوه صورت عنان دل جامی که هست در پس این پرده صورت آرایی
همه صورتگران صورت آرای ز رویش نقش بردندی بهر جای
بجز از صورت آراسته چیزی دگر است که آفت اهل دل و فتنه صاحب‌نظر است
جایی که تودهٔ هوای گرم جایگزین تودهٔ هوای سرد شود و خود به هوا برود؛ جبههٔ گرم ایجاد می‌شود؛ در این صورت هوای گرم به صورت آرام؛ آرام در ارتفاع ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متری بالا می‌رود و پوشنی را ایجاد می‌کند که؛ در هنگام بارش محدودهٔ ۱۵۰ تا ۳۰۰ کیلومتری را در بر می‌گیرد.
نشان می‌دهیم. در این صورت آرایه ال‌سی‌پی
در روش آهنگری، قطعهٔ اولیه که لقمه نامیده می‌شود در میان دو نیمهٔ قالب قرار می‌گیرد و نیرویی زیاد به صورت آرام و گاهی ضربه ای به آن وارد می‌شود. به این ترتیب قطعهٔ گداخته در محیط قالب، شکل و فرم داخل قالب را به خود می‌گیرد و فلز اضافی به حفرهٔ فلاش وارد می‌شود که بعداً از قطعه جدا می‌شود و دور ریز قطعهٔ آهنگری شده محسوب می‌گردد.
چو دیواری از صورت آراسته جسد مانده و روح برخاسته
بس صورت آراسته همچون بت کشمیر بس خانه افراخته چون روضه رضوان
اهل معنی در او نه و مردان صورت آرای چون زنان در وی
ره تو معنی و این خلق صورت آرایند ز بهر کار تو اندر جهان مگر کس نیست
دلم رنجد حزین ازگفتگوی صورت آرایان اگر سنجد لب معنی، حدیثی ترجمان باشم
گفت منذر به کارفرمایان تا به پرگار صورت آرایان
این در جمال صورت آرایش دیاری وان از کمال معنی آسایش جهانی
در جامدات کریستالی اتم‌ها به صورت مرتب و با نظم مشخصی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند – نیرویی که اجزای یک ماده را در کنار هم نگه می‌دارد همان نیروی یکنواخت بین مولکولی و اتمی است – در حالی که اجزای جامدات آریخت به صورت آرایه‌های منظم در کنار هم مرتب نشده‌اند و نظم خاصی ندارند. شکل سه بعدی زیر دید زیبایی از چینش‌های منظم و نامنظم را به صورت سه بعدی به ما می‌دهد.