صنعتگر. [ ص َ ع َ گ َ ] ( ص مرکب ) هنرمند. افزارمند. صانع. دست ورز. آنکه صنعت داند : شأن صنعت بین و صنعتگر که در یک کارگاه از همان جنسی که سازد پنبه خارا ساخته.درویش واله هروی ( از آنندراج ).ج ، صنعتگران.
معنی کلمه صنعتگر در فرهنگ عمید
آشنا به اصول، شیوه، و روش های یک صنعت.
معنی کلمه صنعتگر در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که به صنعتی مشغول است صانع هنرمند . ۲ - دستورز .
معنی کلمه صنعتگر در دانشنامه عمومی
پیشه ور یا صنعتگر به افرادی گفته می شود که مهارت در ساخت اشیاء کاربردی دارند و وسایلی که می سازند به انواع مختلفی مثل مجسمه سازی ساخت وسایل منزل اشیاء دکوری زیورآلات طراحی لباس و غیره تقسیم می شود. وسایل خانه ابزارآلات و همچنین ماشین های ساده دستی نیز جزو این کارها به حساب می آیند. صنعتگری پیشه ای است که نیاز به تجربه و مهارت فراوان و تمرین زیاد دارد و شخصی که این پیشه را شغل خود میداند باید به تجربه و مهارت فراوان دست یابد تا بتواند از پس این کار برآید. صنعتگران قبل از انقلاب صنعتی تولیدکننده بودند. در قرون وسطی صنعتگر به کسانی گفته می شد که یا تولیدکننده بودند یا سرویس هایی را ارائه می دادند. تولیدکننده مانند قفل سازی و ارائه کننده سرویس مانند تعمیر اسلحه در آن زمان پیشه وران به دوگروه کلی تقسیم می شدند. استادان و شاگردان. استادان در قرون وسطی دارای موقعیت اجتماعی بهتری نسبت به شاگردان بودند. تصاویری از پیشه وران را مشاهده کنید.
معنی کلمه صنعتگر در ویکی واژه
artigiano
جملاتی از کاربرد کلمه صنعتگر
ارتباط مزبور ریشهای دراز در زمانهای قدیم دارد. در بازارهای بادغیس بازرگانان و صنعتگرانی وجود دارند که بیشتر اهل هراتاند یا هراتی بودن خود را بهطور کامل حفظ کردهاند.
رسم دوران است نیلوفر به زیر آب لیک عکس این کرد آن تن نازک زهی صنعتگری
دیدگاههای مختلفی دربارهٔ تاریخ تأسیس مدرسه وجود دارد. درحالیکه برخی از محققان ادعا میکنند که در هنگام بنای شهر ساخته شده، برخی دیگر بیان میکنند که در زمان شاپور دوم تأسیس شدهاست. اگرچه شواهد موجود اجازه نمیدهد که تاریخ تأسیس دانشگاه را با شهر مرتبط ساخت، بهراحتی میتوان گفت که فعالیتهای علمی که باعث شهرت گندیشاپور شد در همان دوران اولیه آغاز شد. طبق گفتهٔ منفرد اولمن، جمعیت گندیشاپور شامل بسیاری از دانشمندان و صنعتگران انطاکیه، ازجمله پزشکان و فیلسوفان بود که همانند امپراتور اسیر روم والریانوس بهاسارت گرفته شدهبودند؛ بنابراین میتوان فرض کرد که در آن زمان، گندیشاپور وارد دوران شکوفایی فرهنگی و فکری، بهویژه در علوم اثباتی مانند فیزیک، شیمی، زیستشناسی و ریاضیات، شد.
کجا صنعتگری بوده ره ملک تو پیموده ادیبان بر تو بگشوده زبان مدحخوانی را
وجود ارامنه در سوریه به پیش از درگیری آنان در ترکیه بازمیگردد. شهر حلب به علت فعالیتها و رونق اقتصادی گروهی از بازرگانان و صنعتگران ارمنی را به خود جذب کرده بود و پس از تحولات سال ۱۹۱۵ حضور آنان افزایش یافت و در خلال دهههای اولیه اقامت آنها در این منطقه در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فعالیتهای بارزی از خود نشان دادند، به طوری که در زمینه مسائل فرهنگی و تبلیغاتی تنها در حلب و در خلال سالهای ۱۹۷۸–۱۹۱۸ دهها روزنامه، ۱۱ هفتهنامه و ۳۲ ماهنامه منتشر میکردند و تعداد زیادی از مؤسسات و مراکز فرهنگی و سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تحت اشراف آنها اداره میشد.
ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی که وطن در دلش آن گوهر تابان دارد
در کانادا، حضور اتحادیهها در اوایل قرن نوزدهم تأیید شده است، به هر صورت در جنگ ۱۸۱۲ (جنگ انگلیس و آمریکا در سال ۱۸۱۲)، صنعتگران متخصص ایالت منطقه کرانهای کانادا ساختار اتحادیههای کارگری را ایجاد کردند.[۱]
نصف مردم هور از مسلمانان شیعه هستند، ا گروههای بزرگ از مردم آرامی زبان غیر عرب مندائی (بیشتر به عنوان سازنده قایق و صنعتگر و شکار مشغولند) در میان آنها زندگی میکنند. پیوستگی بومیان با قبایل عرب ساکن ایران ممکن است در گسترش مذهب تشیع در میانشان تأثیر گذاشته باشد. ویلفرد تزیجر گزارش میدهد که در حالی که تعداد کمی از مردم هورنشین را دیده که به حج رفته باشند، بسیاریشان برای زیارت به مشهد رفتهاند (که با عنوان زائر شناخته میشوند). یک تعداد از خانوادهها نیز خود را سید میدانند و چفیه سبز بر سر میبندند.
با توجه به توضیحات وی گروه صنعتگران در استفاده از هر نوع ابزاری مهارت دارند:هنری، فنی، جنگی. با آن که درونگرا هستند اما در اثرات متقابل نسبت به مردم و نفوذ اقتدارگرا هستند. آنها نسبت به وظایف متعهد و وفادارند و تمرکزشان روی به پایان رساندن وظایف است.
که در ترجمه تحتالفظی میتوان گفت: ماشین تخلیه الکتریکی رم، ماشین تخلیه الکتریکی حفره ساز، ماشین تخلیه الکتریکی حجمساز، ماشین تخلیه الکتریکی فرو رونده، ماشین تخلیه الکتریکی قالبی، ماشین تخلیه الکتریکی عمودی و ماشین تخلیه الکتریکی سنتی اما در زبان فارسی و در میان صنعتگران ایران معمولاً هر وقت نام «اسپارک» برده میشود منظور این دستگاه است.
حدود ده هزار ارمنی در طی جنگهای ممالیک بحری و پادشاهی ارمنی کیلیکیه که بین ۱۲۶۶ تا ۱۳۷۵ اتفاق افتاد اسیر شدند که این ارمنیها به عنوان مملوکها یا سربازان برده به مصر آورده شدند. آنها به عنوان کشاورز و صنعتگر به کار گماشته میشدند. جوان ترینها در اردوگاههای ارتش آموزش دیده و بر اساس نظام مملوکی یا برده داری بعدها در ارتش و قصر به کارگمارده میشدند.
تو نتوانی به کلک و تیشه سازی بدین صنعتگری گردن فرازی
نه آن صنعتگر است این تیشه فرسای که افتد در پی هر کار فرمای
معبد سلیمان نماد مرکزی فراماسونری است که بر این باور است که سه استاد بزرگ اول پادشاه سلیمان، پادشاه هیرام اول صور و هیرام ابیف - صنعتگر/معماری که معبد را ساختهاست. مراسم آغاز فراماسونری شامل اجرای مجدد صحنه ای است که در کوه معبد در حال ساخت بود؛ بنابراین، هر لژ ماسونی بهطور نمادین برای مدت درجه معبد است و دارای اشیاء آیینی است که معمار معبد را نشان میدهد. اینها ممکن است داخل سالن تعبیه شده باشند یا قابل حمل باشند. در میان برجستهترین آنها، کپیهایی از ستونهای بواز و جاشین وجود دارد که هر مبتدی باید از آن عبور کند.
شهنشه بفرمود با افسران که حاضر نمائید صنعتگران
پسرانش همه صنعتگر و فرزند کهین کاظمش نام و به دل طالب دانایی بود
پیکر گیهان اعظم نیز بیشک ذرهایست زان مهینپیکر که هم جزوی است زین صنعتگری
زهی صنعتگری احسنت احسنت زهی دُر پروری احسنت احسنت
تحقیق ز صنعتگری وهم مبراست از هرچه در آیینه نمایند بپرهیز