صناعی. [ ص ِ ] ( ص نسبی ) مصنوع. مقابل طبیعی. جعلی. مجعول : رود بر دو ضرب است : یکی طبیعی و دیگر صناعی. اما رود صناعی آن است که رود کده های او بکنده اندو آب بیاورده اند از بهر آبادانی شهری را یا کشت... ( حدود العالم ). نغمه صناعی نغمه ای است که مخرجش آلتی مصنوعه بود. ( خلاصةالافکار ). پادزهر صناعی. تریاق. - حمل شایع صناعی ؛ ( اصطلاح اصول ) حمل مفهوم است بر مصداق مانند زیدٌ انسان مقابل حمل اولی ذاتی که آن حمل مفهوم است بر مفهوم مانندالانسان انسان یا الانسان حیوان ناطق.
منسوب به صناعت، ساختگی، مقابل طبیعی ( صفت ) منسوب به صناعت صنعتی مصنوعی مقابل طبیعی .
معنی کلمه صناعی در ویکی واژه
منسوب به صناعت، صنعتی، مصنوعی.
جملاتی از کاربرد کلمه صناعی
محمدرضا حکیمی معتقد است که وی پیرو مکتب تفکیک بوده و به «سلوک شرعی» اعتقاد داشت، و از «سلوک صناعی» به دور بود.
گروه دارویی-درمانی: آنتیبیوتیک نیمه صناعی وسیع الطیف بتالاکتام
اسلیمی گونهای از نقش و نگار است شامل خطهای پیچیده و منحنیها و قوسهای دورانی مختلف که در تزئینات و کتیبهها و بعضی دیگر از کارهای نقاشی ترسیم میکنند. اسلیمی گاهی به صورت نقش اصلی و زمانی همراه با دیگر طرحها، در معماری، کتابآرایی و هنرهای صناعی بهکار رفتهاست.
بهطور رو به افزونی معمول شدهاست که نام انواع مختلفی از شبیهسازی شنیده میشود که به عنوان «محیطهای صناعی» گفته میشوند. این عنوان اتخاذ شدهاست تا تعریف شبیهسازی عملاً به تمام دستاوردهای حاصل از رایانه تعمیم داده شود.
و بعد از تقدیم این مقدمه گوییم چون تهذیب اخلاق و اکتساب فضائل که ما به صدد معرفت آن آمده ایم امری صناعی است در آن باب اقتدا به طبیعت لازم بود، و آن چنان باشد که تأمل کنیم تا ترتیب وجود قوی و ملکات در بدو خلقت بر چه سیاقت بوده است؛ پس در تهذیب، همان تدریج نگاه داریم.
چندین جراح این ویژگی خاص کوکائین را تشخیص دادند و این ماده بهطور وسیعی طی سالهای ۱۸۸۴ تا ۱۹۱۸ برای بیحسی موضعی، بیحسی نخاعی و مسدودسازی عصبی، به کار گرفته شد. پس از آن بود که پروکائین (نواکائین) به عنوان اولین داروی صناعی در این زمینه وارد بازار شد.