صفیه

معنی کلمه صفیه در لغت نامه دهخدا

( صفیة ) صفیة. [ ص َ فی ی َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث صفی. ج ، صفیات. رجوع به صفی شود. || خرمابن بسیار بار. || ناقه بسیار شیر. || گزیده از غنیمت. ج ، صفایا. ( منتهی الارب ). || آنچه برگزیند رئیس لشکر از غنیمت پیش از آنکه قسمت کنند از برای خود. ج ، صفایا. ( مهذب الاسماء ).
صفیة. [ ص ُ ف َی ْ ی َ ] ( ع اِ ) اول ایام سرما. ( منتهی الارب ).
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] ( اِخ ) وی یکی از مشاهیر محدثات و دختر یاقوت بن عبداﷲالحبشی و از شیوخ امام سیوطی بشمار میرود. به سال 804 هَ. ق. تولد یافت. ( قاموس الاعلام ترکی ).
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] ( اِخ ) دختر ابی العاص بن امیةبن عبدشمس و مادر ام حبیبه زوجه رسول خدا ( ص ) است. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 427 ).
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] ( اِخ ) دختر ابی عبیده ثقفی خواهر مختار، از صحابیات است و با عبداﷲبن عمر ازدواج کرد و محضر پیغمبر را درک نموده ولی بروایت حدیث از وی نایل نگشت. ( قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 137 شود. در عیون الاخبار آمده : عبداﷲبن عمر صداق صفیه را ده هزار درهم قرار داد. ( عیون الاخبار ج 4 ص 71 ).
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] ( اِخ ) دختر بجیر هذلی ، یکی از صحابیات است و حدیثی درباره آب زمزم روایت کرده است. ( قاموس الاعلام ترکی ).
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] ( اِخ ) دختر بشامه. وی یکی از صحابیات و خواهر اعوربن بشامه است. پیغمبر( ص ) می خواست وی را بزنی بگیرد. ( قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به امتاع الاسماع ص 439 شود.
صفیة. [ ص َ فی ی َ] ( اِخ ) دختر حُیَّی بن اخطب و یکی از ازواج مطهره حضرت نبوی است. اصلاً از بنی اسرائیل و اسرای خیبر و زوجه کنانةبن الحقیق بود و در فتح خیبر حضرت پیغمبر او را گرفته و آزاد کرد و بزمره ازواج درآورد. ( قاموس الاعلام ترکی ). مؤلف حبیب السیر آرد: وی از یهود بنی النضیر از سبط هارون است و مادر او ضرة نام داشت. دختر شموال و صفیه در آغاز زن سلام بن مشکم بود و بین ایشان جدائی افتاد و کنانةبن الربیعبن ابی الحقیق وی را بخواست و کنانة در غزوه خیبر بقتل رسید و صفیه اسیر شد و پیغمبر( ص ) او را آزاد فرمود و بعقد خود درآورد و صداق او را عتق قرار داد و در این هنگام صفیه هفده ساله بود. صاحب تاریخ گزیده وفات او را به سال 36نویسد و گویند به سال 50 و یا 52 درگذشت و بگورستان بقیع مدفون است. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 428 ). زرکلی در الاعلام ( ص 433 ) وفات او را به سال 52 نوشته است.

معنی کلمه صفیه در فرهنگ فارسی

خاتون دختر ملک عادل ابوبکر بن ایوب صاحب حلب امیره ای عاقل و صاحب حزم ( و. ۵۸۱ - ف. ۶۴٠ ه.ق . ). وی مدت شش سال در حلب پادشاهی کرد.
مونث صفی، ناقه بسیارشیر، درخت خرمای پربار
۱ - مونث صفی . ۲ - ( اسم ) گزیده از غنیمت که پیغمبر امام یا رئیس برای خود بردارد جمع : صفایا .
قرشیه

معنی کلمه صفیه در فرهنگ اسم ها

اسم: صفیه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: safiye) (فارسی: صَفيه) (انگلیسی: safiye)
معنی: خالص و یگانه ( دوست )، برگزیده، صاف، پاک، روشن، ( اَعلام ) نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام ) صفیه قرَیشی [قرن اول هجری] دختر عبدالمطلب، عمه ی پیامبر اسلام ( ص ) و مادر زبیر ابن عوام، نخستین بانوی اسلام، که در جنگ شرکت کرد، ) صفیه [قرن اول هجری] از همسران پیامبر اسلام ( ص ) دختری از یهودیان خیبر که در هنگام فتح آنجا به دست مسلمانان اسیر شد، پیامبر اسلام ( ص ) او را آزاد کرد و به عقد خویش درآورد، ( عربی ) ( مؤنث صفی )، صفی، ( در اعلام ) دختر اخطب زوجه ی رسول اکرم ( ص ) و نیز نام یکی از عمه های پیامبر ( ص )، مؤنث صفی، نام یکی از همسران پیامبر ( ص )

معنی کلمه صفیه در دانشنامه آزاد فارسی

صَفیّه ( ـ مدینه ۵۰ق)
دختر حُیَّیِ بن اخطب، از زنان پیامبر (ص). نوادۀ لاوی بن یعقوب و پدرش از بزرگان یهود بود، ابتدا با سلام بن مشکم و سپس با کنانة بن ابی حقیق ازدواج کرد، و در جنگ خیبر پدرش حُیَّی و شوهرش کنانه کشته شدند و خود به اسارت مسلمانان درآمد. پیامبر (ص) او را به اسلام فراخواندند، صفیه مسلمان شد، پیامبر (ص) او را آزاد و با او ازدواج کرد. عده ای از یهود به سبب این ازدواج مسلمان شدند. صفیه بانویی خردمند و خوش سیما بوده و احادیثی از پیامبر (ص) نقل کرده است.

معنی کلمه صفیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صفیه (ابهام زدایی). صفیه ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • صفیه بنت علی، از دختران امیرالمؤمنین (علیه السلام) و از حاضرین در کربلا و از جمله اسرای کربلا• صفیه بنت حیی بن اخطب، یکی از همسران پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)
...
[ویکی شیعه] صفیه (ابهام زدایی). صَفیّه، ممکن است به یکی از این موارد اشاره داشته باشد:

معنی کلمه صفیه در ویکی واژه

(قدیم): در تدارک صف، آماده برای صف کشیدن، بوی صف. صفیه به دو بخش صف - ئیه قابل تجزیه است و زمانی صرف می‌شد که احتمال قریب‌الوقوع تشکیل یک اتحاد، اجتماع یا صف جنگ عنقریب نزدیک بود.
صفیه نام عربی است و از واژه صفی به معنی دوست با وفا می آید و معنی اسم صفیه نیز همین است یعنی دوست با وفا و گفته میشود که هر کس این اسم بر او گذاشته شود آن شخص بسیار با وفا و مهربان و دلسوز خواهد بود.
از اسامی زنانه عربی.
(تاریخ): دختر عبدالمطلب بن‌هاشمی قریشی از عمه‌های پیامبر اسلام (ص). اسناد بالا مبین این واقعیت است که پیش اسلام یا حتی پیش از مسیح و یهود فرهنگ و زبان ایرانی، جزیرة‌العرب را در نوردیده بود.

جملاتی از کاربرد کلمه صفیه

و کفر بتحقیق آن است که بر آنچ از مادر و پدر بتقلید یافتند قناعت نکنند و رنج برند و مشقت کشند و بطلب دلیل بر خیزند و عمرها در تحصیل علوم کفر بسر برند و کتب تکرار کنند و بمجاهده و ریاضت مشغول شوند و در تصفیه نفس کوشند از بهر تفکر در ادله و براهین عقلی. تا شبهتها بدست آورند که بدان نفی صانع کنند یا اثبات صانعی ناقص.
صفیه خاتونی که ماه پرده بود جمعه‌ای قصد زیارت کرده بود
فصل هشتم در بیان تصفیه دل بر قانون طریقت و معرفت آن
مپوش کسوت قد خاب خواجه تصفیه کن تو یوسفستی و این خویهای زشت ذئاب
دیگر آنک دل را استعداد آن هست که چون تصفیه یابد بر قانون طریقت چنانک محل استوای صفت روحانیت بود محل استوای صفت رحمانیت گردد و چون در پرورش و تصفیه و توجه بکمال رسد محل ظهور تجلی جملگی صفات الوهیت گردد با آنک جمله کاینات از عرش و غیر آن در مقابله پرتو تجلی نوری از انوار صفتی از صفات حق نتواند آمد آنجا که تجلی بکوه طور رسید و کوه پاره پاره شد.
صفیه زادهٔ حی‌بن اخطب آنکه به حسن نبود در همه عالم چنو یکی اختر
و اگر عادل، بدیی از مسلمی نقل کند باید توقف کنی نه تکذیب آن عادل را کنی، و حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمودند که «هر که خود را در محل تهمت درآورد ملامت نکند کسی را که به او بدگمان شود» و از حضرت امام زین العابدین علیه السلام مروی است که صفیه دختر حی بن اخطب، حرم محترم حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم حکایت کرد که «وقتی حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد معتکف بودند من به دیدن او رفتم و بعد از شام از پیش آن حضرت مرخص شده روانه منزل شدم آن عالی جناب قدری راه همراه من آمد و تکلم می کرد، شخصی از انصار برخورد و گذشت، حضرت او را آواز داده فرمود: این زن من صفیه است آن شخص عرض کرد چه جای این سخن بود، حاشا که من به شما ظن بد برم حضرت فرمود: شیطان در رگ و خون بنی آدم جا دارد ترسیدم بر شما داخل شود و باعث هلاک شما شود» و در این فعل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم دو ارشاد عظیم از برای امت است: یکی اینکه باید نهایت احتراز از ظن بد کرد دوم اینکه هر کسی اگر چه مثل پیغمبر خدا باشد باید خود را از محل تهمت نگاه دارد.
و گفت: احوال خود بدو نمی‌بود چون باستاد حدیث نفس شد و ساختن طمع گشت و این سخن پسندیده است که هرچه نفس رادر آن مدخل پدید آید آن کدورت منی تصفیهٔ آنرا تباه کند.
چون در نظر تو یار و اغیاری هست در تصفیهٔ قلب، تو را کاری هست
فرایند گذرندگی وارون برای تصفیه آب نیاز به انرژی حرارتی ندارد. دبی جریان سیستم‌های گذرندگی وارونه را می‌توان با پمپ‌های فشار بالا کنترل کرد. بازیابی آب خالص بستگی به عوامل مختلفی، از جمله اندازه غشاء، اندازه سوراخ‌های غشاء، دما، فشار عملیاتی و مساحت جانبی غشاء دارد.