صفوف

معنی کلمه صفوف در لغت نامه دهخدا

صفوف. [ ص َ ] ( ع ص ) ناقة صفوف ؛ ناقه ای که چند قدح شیر دهد از یک دوشیدن یعنی از کثرت شیر صف اقداح می بندد یا به هر دو دست خود صف می بندد بوقت دوشیدن. ( منتهی الارب ). آن اشتر که دستها بهم باز نهد در حال دوشیدن. ( مهذب الاسماء ).
صفوف. [ ص ُ ] ( ع اِ ) ج ِ صف. رجوع به صف شود.

معنی کلمه صفوف در فرهنگ معین

(صُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ صف ، رده ها، رسته ها.

معنی کلمه صفوف در فرهنگ عمید

= صف

معنی کلمه صفوف در فرهنگ فارسی

جمع صف
( اسم ) جمع صف رده ها رسته ها .
صف

معنی کلمه صفوف در ویکی واژه

جِ صف ؛ رده‌ها، رسته‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه صفوف

ماده ۳۵ قانون اساسی جمهوری خلق چین ادعا می‌کند که: «شهروندان جمهوری خلق چین از آزادی بیان، مطبوعات، ملاقات، انجمن، صفوف و تظاهرات لذت می‌برند.»
پیامبر اسلام، به زنان اجازه شرکت در مساجد را می‌داد و زنان او نیز در نمازها به مسجد می‌رفتند؛ با این‌حال دستور داد که محل زنان از محل مردان جدا باشد و ورودی زنان نیز از در ورودی مردان مجزا باشد. همچنین، پیامبر اسلام دستور داد که پس از نماز، نخست زن‌ها و بعد مردها بیرون بروند و زنان در صفوف عقب نماز جماعت بنشینند.
نیروهای آخنجی توسط خانواده های خاصی هدایت می شدند. خانواده های معروف آکینجی مالکوچوغلو ، تورهانلی ، اومرلی ، اورنوسوغلو و میهالی بودند . این طوایف اکینجی عمدتاً متشکل از جنگجویان قبیله ای ترکمن از تبار غازی های جنگجو در زمان عثمان اول بودند. ماجراجویان ،مزدوران ، دراویش جنگجو و غیرنظامیان که به دنبال ماجراجویی یودند نیز به صفوف باندهای آکینجی می پیوستند.
ز هر سو ستاده صفوف ملایک گروهی مسبح گروهی مهلل
صفوف انبیا یکجا پس و پیش ستاده هر صفی در پایه خویش
تظلّهم طیر صفوف علیهم متی رفرفت من فوقهم لم تبتر
هنگامی که بلشویک‌ها قدرت را در شوروی به دست گرفتند وی سیزده سال بیشتر نداشت با این حال دو سال بعد داوطلبانه به صفوف ارتش سرخ شوروی پیوست و در جنگ داخلی آن کشور که میان روس‌های سفید و سرخ رخ داد، شرکت جست.
ترسم که کربلا چو به محشر قدم زند نگشوده لب صفوف قیامت بهم زند
چو در حضرت قدس صف ملایک صفوف سلاطین به صفّ سلامت
الکساندر پاپم، از یک خانواده پروتستان بود و خود از بزرگان کلیسا محسوب می‌شد. او از آرمان پارلمانی حمایت کرد و با درجه سرهنگی همراه با صفوف ارتش مجلس جنگید. وی در لیتلکوت هاوس، یک قرارگاه نظامی داشت. با این که پاپم، پروتستان بود اما در طول جنگ داخلی دوم با ارتش همدردی می‌کرد. همین امر باعث شد که او از پاکسازی‌های سال ۱۶۴۸، جان سالم بدر برد. پس از اعدام پادشاه چارلز اول توسط پارلمان و تشکیل شورای دولتی انگلیس که بعداً به شورای محافظ نیز معروف شد، الکساندر پاپم به خدمت شورا درآمد. در سال ۱۶۵۴ وی بار دیگر به نمایندگی مجلس انتخاب شد. وی در دوره بعدی نیز وارد مجلس عوام شد. اما حاضر به حمایت از جمهوری خواهان نبود؛ و کرسی مجلس عیان کرامول را در سال ۱۶۵۸ نپذیرفت.
اسماعیل شریف‌زاده (سمکو) در خانواده‌ای مرفه در شهر مهاباد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان رساند و در رشتهٔ مکانیک دانشکدهٔ فنی تهران به ادامه تحصیل پرداخت. دوران تحصیل اسماعیل همزمان با آغاز جنگ‌های چریکی در کردستان ایران و گسترش حرکات اعتراضی دانشجویان در جهان بود. وی با همفکری و همکاری دیگر دانشجویان کرد در تهران و تبریز، کوشش نمود تا تشکلی تحت عنوان اتحادیهٔ دانشجویان کرد را سازماندهی کند، اما فضای پلیسی و سرکوب شدید سیاسی حاکم بر جامعه آن زمان در ایران، اجازهٔ چنین فعالیت‌هایی را نمی‌داد؛ لذا برای تأمین و تحقق آرمان ملی ـ دمکراتیک کرد اسماعیل به کردستان عراق رفت و به صفوف حزب دمکرات پیوست.
پس از انقلاب ۱۹۵۲ مصر، دولت مسئولیت انتصاب مقامات مساجد و مدارس دینی را بر عهده گرفت. دولت اصلاحات دانشگاه الازهر را در اوایل سال ۱۹۶۱ اجباری کرد. این اصلاحات به مدیران بخش‌های مختلف اجازه می‌داد که از خارج از صفوف علمای مذهبی که به‌طور سنتی آموزش دیده بودند، انتخاب شوند.
رقابت‌های دو و میدانی وقایع می‌تواند واجد شرایط برای دور بعدی رقابت‌ها در دو روش. مقدماتی با حق درگیر رتبه‌بندی بالا به اندازه کافی در خود گرما و مقدماتی با نتیجه به معنای رتبه‌بندی بالا به اندازه کافی در رده‌بندی کلی. صفوف نشان داده شده است بنابراین کسانی که در درون هر یک از گرما و نه در رده‌بندی کلی.
درآمد از حصار افواج وصف بست صفوف کاینات از هر طرف بست
«عُرِضُوا عَلی‌ رَبِّکَ صَفًّا» ای صفوفا، کقوله: «نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا» ای اطفالا یعنی کلّ زمرة و امّة صفّ. و قیل «ًّا» ای قیاما، «َدْ جِئْتُمُونا» بلفظ عام است و بمعنی خاص، ای یقال للکفّار «َدْ جِئْتُمُونا کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»
بباد حمله بهم بر زنی مصاف عدو چنانکه باز بهم بر زند صفوف کلنگ
بردگان آفریقایی‌تبار آمریکا نیز ندای آزادی و رهایی را شنیدند. هزاران تن از بردگان، کشتزارهای جنوب و مزارع شمال را ترک کردند تا به صفوف سربازان بریتانیایی بپیوندند یا از فرصت به دست آمده در هرج و مرج جنگ استفاده کرده و بگریزند. بریتانیا به قول خود وفادار ماند و در روزهای پایانی جنگ هزاران سیاه‌پوست وفادار به نظام سلطنتی را آزاد کرد تا در نوا اسکاتیا، جامائیکا، یا انگلستان زندگی مجددی را این بار در آزادی کامل آغاز کنند. چهار تا پنج هزار سیاه‌پوست در خدمت ارتش آمریکا برای استقلال آمریکا جنگیدند. دولت انقلابی آمریکا سیاه‌پوستانی که به ارتش آمریکا پیوسته بودند را آزاد کرد؛ پنج درصد از سربازان جورج واشینگتن را آمریکاییان آفریقایی‌تبار تشکیل می‌دادند.
سابِقُوا إِلی‌ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ، ای سارعوا و بادروا الی عمل یوجب لکم، مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ، و هو الطاعة للَّه سبحانه و تعالی و التوبة الیه. قال انس بن مالک یعنی الی التکبیرة الاولی من الصلاة مع الامام و قیل الی الصف الاول و کان النبی (ص) یقول ان اللَّه و ملائکته یصلون علی المصلین فی الصفوف الاول.
از قطار زائران بر درگهش دائم صفوف وز صفوف دشمنان در لشگرش دائم قطار