صغار

معنی کلمه صغار در لغت نامه دهخدا

صغار. [ ص ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ صغیر. ( منتهی الارب ). مقابل کبار :
خلق ندانم بسخن گفتنش
در همه گیتی ز صغار و کبار.منوچهری.بدین صفات جهانی بزرگ دیدم و خوب
در این جهان دگربیعدد صغار و کبار.ناصرخسرو.همه داده گردن بعلم و شجاعت
وضیع و شریف و صغار و کبارش.ناصرخسرو.قیصر رومی بقصر مشرف او در
روز مظالم ز بندگان صغار است.ناصرخسرو.جزعی خاست از امیر و وزیر
فزعی کوفت بر صغار و کبار.مسعودسعد.اکابر همه عالم نهاده گردن طوع
بر آستان جلالش چو بندگان صغار .سعدی.
صغار. [ ص َ ] ( ع مص ) خوار شدن. ( منتهی الارب ) ( ترجمان علامه جرجانی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( مصادر زوزنی ). || مائل به غروب شدن آفتاب. ( منتهی الارب ). || ( اِمص ) خواری. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). || کوچکی. ( غیاث اللغات ). || ( اِ ) سقم. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ).
صغار. [ ص ُ ] ( ع ص ) خرد. ( منتهی الارب ) ( بحر الجواهر ) ( مهذب الاسماء ). صغیر. ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه صغار در فرهنگ معین

(ص ) [ ع . ] (ص . ) جِ صغیر، خردان .

معنی کلمه صغار در فرهنگ عمید

خوار شدن، خواری.
= صغیر

معنی کلمه صغار در فرهنگ فارسی

جمع صغیر
( صفت ) جمع صغیر خردان کودکان مقابل کبار .
خرد

معنی کلمه صغار در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی صَغَارٌ: کوچک کردن - خفـّت - ذلت و خواری
ریشه کلمه:
صغر (۱۳ بار)
(بر وزن فرس و عنب) کوچکی. مقابل کبر. وآن در مقایسه چیزی با چیز دیگر گفته می‏شود خواه به اعتبار زمان باشد مثل کوچکی سنّ. یا به اعتبار. جثّه باشد یا قدر و مرتبه. صغیر: کوچک. صغار: به فتح (ص) ذلّت و خواری. صاغر: به قول راغب کسی است که به پستی راضی است. طبرسی، ذیل معنی کرده است. ، . * . صغار در آیه به معنی ذلت و هوان است . * . صاغر در آیه ظاهراً به معنی خضوع و طاعت است که یکنوع خواری است چنانکه شیخ طوسی فرموده‏اند یعنی: تا جزیه را با دست بدهند در حالی که به حکومت اسلام خاضع و مطیع اند راجع به جزیه و معنی صاغرون در کتاب سیری در اسلام فصل «اهل کتاب» مفصلاً بحث کرده‏ام و معنی صاغر بعید است در آیه، آن باشد که بعضی از فقهاء در بحث جزیه فرموده‏اند. به نظر می‏آید که مراد از صاغرون سایر شرایط ذمّه است . در جریان حضرت سلیمان آمده . ذلیل بودن به واسطه رفتن عزّت و حکومت و استقلال و صاغر بودن در اثر اسارت و گرفتاری است (جوامع الجامع). در صاغر و صغار معنای اوّل ملحوظ و در نظر است که صاغر در اثر صغر قدر و منزلت ذلیل شده و صغار در نتیجه از بین رفتن و صغیر شدن حیثیّت و مقام شخص است.

معنی کلمه صغار در ویکی واژه

جِ صغیر؛ خردان.

جملاتی از کاربرد کلمه صغار

بزرگ طبعا گردن کشا خداوندا توئی که فضل تو عام است بر صغار و کبار
زهی بجود تو آسایش صغار و کبار زهی بجاه تو آرایش سنین و شهور
یقین که از همه کس مهتری بر تبت و شان شدی ز نیکدلی خوشتر از صغار و کبار
سایه پروردان پر جاه و اقبال تواند آل سعدالملک ماضی از صغار و از کبار
کمینه غازی تو بلکه بندگان صغار
ای شده قدوهٔ وضیع و شرف ای شده قبلهٔ صغار و کبار
ملک او زینت زمین و زمان صدر او کعبه صغار و کبار
می نهد بر خط نظام جهان سر اندیشه کبار و صغار
گر سر عزیزتر شمرم تا نهاده ام در روضه ی امام صغار و کبار پای
فروغ دیده آفاق شمس دنیی و دین که هست درگه او قبله صغار رکبار