صرع زده

معنی کلمه صرع زده در لغت نامه دهخدا

صرع زده. [ ص َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مصروع. غشی. کسی که مبتلی بصرع و دارای بیماری صرع بود. ( ناظم الاطباء ). قطرب. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه صرع زده در فرهنگ معین

( ~ . زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) غشی .

معنی کلمه صرع زده در فرهنگ فارسی

کسی که مبتلی به صرع است مصروع غش .

معنی کلمه صرع زده در ویکی واژه

غشی.

جملاتی از کاربرد کلمه صرع زده

بانگی بزد و به سر بغلطید از صرع زده بتر بغلطید
بذله‌گو از شاه تا بانو همه پیش یک مصرع زده زانو همه