صدا کردن
معنی کلمه صدا کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه صدا کردن در ویکی واژه
کسی را با صدا متوجه خود نمودن، یا کاری با کسی داشتن.
جملاتی از کاربرد کلمه صدا کردن
یا کمتر از آن متوقف میشود. در این روند، صدا کردن تابع
چو نیست قوّت انشا، چه حیلتست مرا بجزا عادت لفظ تو چون صدا کردن؟
گداز یأس در بارم مکن تکلیف اظهارم شنیدم سرمه است و سرمه نتواند صدا کردن