صدا کردن

معنی کلمه صدا کردن در لغت نامه دهخدا

صدا کردن. [ ص َ / ص ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام آواز دادن. || خواندن. دعوت کردن.

معنی کلمه صدا کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - آواز دادن آوازی از شیئی بیرون آمدن . ۲ - کسی را به نام خواندن و احضار کردن : حسن را صدا کرد و گفت ....

معنی کلمه صدا کردن در ویکی واژه

صدا زدن
کسی را با صدا متوجه خود نمودن، یا کاری با کسی داشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه صدا کردن

یا کمتر از آن متوقف می‌شود. در این روند، صدا کردن تابع
چو نیست قوّت انشا، چه حیلتست مرا بجزا عادت لفظ تو چون صدا کردن؟
گداز یأس در بارم مکن تکلیف اظهارم شنیدم سرمه است و سرمه نتواند صدا کردن