صبیه

معنی کلمه صبیه در لغت نامه دهخدا

( صبیة ) صبیة. [ ص َب ْ /ص ِب ْ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ صَبی. کودکان. ( منتهی الارب ).
صبیة. [ ص َ بی ی َ ] ( ع اِ ) دختر. ( غیاث اللغات ). مؤنث صبی است. ( منتهی الارب ). دخترینه. ( مهذب الاسماء ). کودک مادینه. کنیزک. دختربچه. ج ، صبایا.
صبیة. [ ص ُ ب َی ْ ی َ ] ( ع اِ مصغر ) تصغیر صَبیَّة است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه صبیه در فرهنگ معین

(صَ یَّ ) [ ع . صبیة ] (اِ. ) مؤنث صبی ، دختر بچه .

معنی کلمه صبیه در فرهنگ عمید

دختربچه.

معنی کلمه صبیه در فرهنگ فارسی

مونث صبی، دختر، دختربچه
( صفت اسم ) مونث صبی دختر دخترک جمع صبایا .
تصغیر صبیه است

معنی کلمه صبیه در فرهنگ اسم ها

اسم: صبیه (دختر) (عربی) (تلفظ: sabiyye) (فارسی: صَبيه) (انگلیسی: sabiyye)
معنی: به گونه احترام آمیز به معنی دختر، دختربچه

معنی کلمه صبیه در ویکی واژه

فرزند دختر، مؤنث صبی، دختر بچه.

جملاتی از کاربرد کلمه صبیه

مادر وی بی بی نساء از خاندان سادات و صبیه سید محمد حسینی دشتی بود
بعهد عدل تو شاید که توأمان نشوند صبیه و صبی اندر مشیمه ارحام
مُرجئه و ناصبیه نیز ز سویی اا‌ در ره دین خدا نهاده عوائق