صبور

معنی کلمه صبور در لغت نامه دهخدا

صبور. [ ص َ ] ( ع ص ) صابر و شکیبا و کسی که جلدی نکند درانتقام. ( غیاث اللغات ). شکیبا و حلیمی که عاصیان رابه عذاب مؤاخذه نکند بلکه ببخشد یا در گرفت آنها شتابی نکند. ( منتهی الارب ). شکیبا. ( دهار ). بی شتاب. ( مهذب الاسماء ) ( السامی فی الاسامی ) ( ربنجنی ). شکیبنده. بردبار. پرشکیب. آنکه نافرمانان را به کیفر چاره نکند. ( بحر الجواهر ). برغیس. ( منتهی الارب ) :
از ین زمانه جافی و گردش شب و روز
شگرف گشت صبور و صبور گشت شگرف.کسائی.بدانست رامشگرش را ز دور
ازآن درد بر جای شد ناصبور.فردوسی.ایشان مردمانی صبورترند و بجان درمانده و جان را میکوشند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 592 ).
در همه کاری صبور وز همه عیبی نفور
کالبد تو ز نور و کالبد ما ز لاد.منوچهری.گر بترسی ز ناصواب جواب
وقت گفتن صبور باش صبور.ناصرخسرو.بسته دو پای و دوخته دو دیده
تا کی بوم صبورکه نه بازم.مسعودسعد.پرده دری پیشه دوران بود
بارکشی کار صبوران بود.نظامی.صبوری از طریق عشق دور است
نباشد عاشق آنکس کو صبور است.نظامی.و در حلقه درویشان زاجرند و صبورند. ( گلستان ).
گفتی که صبور باش هیهات
دل موضع صبر بود، بردی.سعدی.چون نگفتی ای صبور و ای حلیم
کی بگفتی ای شجاع و ای کریم.مولوی.نیست انگارد پر خود را صبور
تا پرش درنفکند درشر و شور.مولوی.
صبور. [ ص َ ] ( اِخ ) نامی از نامهای خدای. || نام اسب نافعبن جبلة. ( منتهی الارب ).
صبور. [ ص َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان طیبی سرحدی بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان. 7هزارگزی جنوب قلعه ٔرئیسی مرکز دهستان. 125هزارگزی خاور راه اتومبیل رو باغ ملک. کوهستانی ، سردسیر. مالاریائی. سکنه 100 تن. آب از چشمه. محصول آن غلات ، پشم ، لبنیات. شغل اهالی زراعت و حشم داری ، صنایع دستی قالی بافی. ساکنین از طایفه طیبی می باشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
صبور. [ ص َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. 7هزارگزی جنوب ماسور. 7هزارگزی جنوبی اتومبیل رو خرم آباد به اندیمشک ، کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی ، سکنه 150 تن. آب از چشمه ها، محصول غلات ، تریاک ، حبوبات ، پشم ، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری ، راه مالرو. ساکنین از طایفه میر بهاروند میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه صبور در فرهنگ معین

(صَ ) [ ع . ] (ص . ) شکیبا، بردبار.

معنی کلمه صبور در فرهنگ عمید

صبر کننده، بردبار، شکیبا.

معنی کلمه صبور در فرهنگ فارسی

صبرکننده، شکیبنده، بردبار، شکیبا، صبوری: شکیبایی، بردباری
( صفت ) ۱ - صبر کننده بردبار . ۲ - نامی از نامهای خدای متعال .
نام وی حسین افندی و از متاخران شعرا و حطاطان و از مردم تبریز است

معنی کلمه صبور در فرهنگ اسم ها

اسم: صبور (دختر) (عربی) (تلفظ: sabur) (فارسی: صبور) (انگلیسی: sabur)
معنی: صبر کننده، شکیبا، از نام های خداوند، آن که در برابر سختی ها و رنج ها بردبار است

معنی کلمه صبور در دانشنامه آزاد فارسی

صُبور (shad)
صُبور
هر یک از چندین گونه ماهی دریایی، به ویژه از جنس Alosa. بزرگ ترین عضو خانواده شاه ماهی۱ است. طولی حدود ۶۰ سانتی متر، و وزنی حدود۲.۷ کیلوگرم دارد. این ماهیان، برای تولیدمثل، به صورت گروهی به رودخانه ها مهاجرت می کنند. ماهیان اقیانوس اطلس اند اما به اقیانوس آرام نیز آمده اند. صبور توایت۲، Alosa fallax در مدیترانه و شمال اروپا یافت می شود. از این خانواده نُه گونه ماهی در آب های ایران یافت می شود. انواع کیلکا، و انواع سگ ماهی از جمله ماهی های این خانواده اند که بیشتر در آب های دریای خزر زندگی می کنند. صُبور (زُبور یا برّک) در رودخانه های جنوب دیده می شود.clupeidaeshad twaite

معنی کلمه صبور در ویکی واژه

tollerante
paziente
شکیبا، بردبار.
‍‍

جملاتی از کاربرد کلمه صبور

صنم گفت ار چه جانت ناصبور است بیا امشب که فردا هم نه دور است
با لاف دوستی به فراق تو زنده ماند دیگر مگوی هان که صفایی صبور نیست
این مجموعه نمایشی به سفارش گروه کودک و نوجوان ساخته شد و تنها، قصه‌های «نارنج و ترنج»، «نمکی»، «سنگ صبور»، «گل خندان»، «ملک محمد» و «پادشاه و دختر چوپان» از کانال ۲ تلویزیون ملی ایران پخش شدند و به علت آغاز وقایع انقلاب ۱۳۵۷، پروژه نیمه کاره ماند و بقیه قسمت‌ها پخش نشد.
صبور باش، که گردند کامران اخلاف به شکر کوش، که بودند کام بخش اجداد
الجدیده (به عربی: الجدیدة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه صبوره واقع شده‌است. الجدیده ۱۷۷ نفر جمعیت دارد.
دریغ از آن دل آگاه و خاطر دانا که بردرند ز غم جامه صبوری ما
بقعه سید صبور مربوط به دوره قاجار است و در دزفول، محله صحرابدر مشرقی واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۳۸۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است همچنین این امامزاده یک هیئت تبل زنی دارد که در ماه محرم فعالیت دارد.
او خاطرات خود را از تولد تا اواخر دهه ۸۰ شمسی با عنوان شصت سال صبوری و شکوری به رشته تحریر درآورد که تا کنون سه‌جلد آن توسط انتشارات کویر چاپ شده‌است.
نظریه‌های نصر حامد ابو زید باعث شد که معدودی از مفتیان مصری در سال ۱۹۹۵ او را مرتد اعلام کنند و دادگاهی در مصر دستور صادر کند که همسر آقای ابوزید باید از او جدا شود. هرچند این دادگاه بعداً حکم خود را پس گرفت لکن در پی صدور دستور ارتداد نصر حامد ابوزید از سوی کسانی چون عبدالصبور شاهین، گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن ظواهری اعلام کرد آقای ابوزید را به قتل خواهد رساند و همین مسئله باعث شد نصر حامد ابوزید در سال ۱۹۹۵ به همراه همسرش، مصر را ترک کند، و به کشور هلند مهاجرت کند.
گرچه بگداختی از آتش حسرت دل من لیک من هم به صبوری دل از آهن کردم
عقل روا می‌نداشت گفتن اسرار عشق قوت بازوی شوق بیخ صبوری بکند
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به خشم مردی صبور اشاره کرد.
از انتقاد یا عبارت تحقیرآمیز علیه کودک بپرهیزید. از تشویق و تحسین استفاده شود؛ می‌توان برخی از دستورها را نادیده گرفت. تمامی احساسات قابل پذیرش است، نه تمامی رفتارها با دادن انتخاب و احترام به آرزوها کودک را توانمند سازید. خود را بخشی از رویاهای کودک نمایید با او صادق و صبور باشید. به آنان آگاهی دهید که رفتارشان تحت تأثیر احساساتشان است. از کلمهٔ احساس بسیار استفاده کنید. به (نظرم تو احساس خشم می‌کنی) از فرزندان‌تان بخواهید در مورد احساساتش در طی روز باشما صحبت کند.
چو نزدیکم همی ترسم ز دوری چو دورم نیست بر دردم صبوری
مشنو که مرا از تو صبوری باشد یا طاقت دوستی و دوری باشد
تو نفس نفس بر این دل هوسی دگر گماری چه خوش است این صبوری چه کنم نمی‌گذاری
اتاقک گلی فیلم ایرانی به کارگردانی محمد عسگری، تهیه‌کنندگی داود صبوری و نویسندگی پدرام کریمی محصول سال ۱۴۰۱ است. این فیلم در چهل و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اکران شد. همچنین مجید مجیدی به عنوان مشاوره کارگردان در این فیلم حضور دارد.
ای دل صبور باش که آخر به یُمن عشق خواهد شدن به جانب کیوان غبار من