صباغ

معنی کلمه صباغ در لغت نامه دهخدا

صباغ. [ ص ِ ] ( ع اِ ) ج ِ صبغ. نانخورش. ( منتهی الارب ).
صباغ. [ ص ِ ] ( ع اِ ) رنگ. ( منتهی الارب ).
صباغ. [ ص َب ْ با ] ( ع ص ) صیغه ٔمبالغت از صبغ. رنگرز. رنگ ساز. || دروغ گوی که سخن را رنگ میدهد و دگرگون می سازد و فی الحدیث :اکذب الناس الصباغون قیل یحتملهما. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه صباغ در فرهنگ معین

(صَ بّ ) [ ع . ] (ص . ) رنگرز.

معنی کلمه صباغ در فرهنگ عمید

رنگرز، رنگ ساز.

معنی کلمه صباغ در فرهنگ فارسی

رنگرز، رنگ ساز ، دروغگو، دروغ پرداز
( صفت ) ۱ - رنگرز رنگ ساز جمع : صباغین . یا صباغ اثمار . ماه قمر . یا صباغ ارض . آفتاب شمس . یا صباغ تنگار . ماه قمر . یا صباغ جواهر . آفتاب شمس . یا صباغ فلک . ماه قمر .
رنگ

معنی کلمه صباغ در ویکی واژه

رنگرز.

جملاتی از کاربرد کلمه صباغ

علی بن احمد بن عبدالله مالکی (۸۵۵–۷۸۴ ه‍.ق) مشهور به ابن صباغ مالکی، یکی از بزرگان عالمان اهل سنت است که در نیمه اول قرن نهم هجری و به مذهب مالکی می‌زیسته‌است. وی متولد مکه بوده و در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخته‌است. وی به سال ۸۵۵ در مکه از دنیا رفت. وی از فقیهان مهم زمان خویش بوده‌است.
خواهی به بهار گیر خواهی به خزان کس نیست به جز چنار صباغ رزان
صبغة اللّه چیست بادهٔ لعل ساقی رند احسن الصباغ
پس به صباغ طبیعت داد و کردش رنگ رگ نفس نامی بافت زان این حلهای بی‌شمار
البزار سرخسی (؟ - ۴۹۴ هـ. ق) یکی از دانشمندان بزرگ سرخس و از جمله فقهای بزرگ مسلمان به شمار می‌رود. چنان‌که یاقوت حموی، مؤلف کتاب معجم البلدان می‌گوید: «البزار سرخسی کتابی در فقه دارد که از کتاب الشامل ابن الصباغ بزرگ‌تر است و مردم مرو آن را بر الشامل ترجیح می‌دهند.» البزار در سال ۴۹۴ هـ. ق درگذشته‌است.
رنگ، رنگ تو است و صباغم توئی اصل جرم و آفت و داغم توئی
در تصاویری که از صفحه آخر شناسنامه محمود احمدی‌نژاد منتشر شده، توضیحاتی در مورد تغییر نام خانوادگی وی دیده می‌شود. رابرت تیت، خبرنگار روزنامه گاردین نوشت که نام خانوادگی قبلی او «صبورچیان» (به معنای رنگرز) بوده است.[ب] داود احمدی‌نژاد برادر او نیز در مصاحبه خود با روزنامه شرق اعلام داشت که نام خانوادگی آن‌ها صباغیان بوده است. خود او نیز در مصاحبه‌ای در مقابل سؤال اردشیر احمدی دربارهٔ نام خانوادگی خود اظهار کرد که صبّاغیان نام فامیلی آن‌ها بوده است و نه صبورچیان. دلیل انتخاب صبّاغیان را هم بخاطر شغل پدربزرگ خود عنوان نمود.
ماه و خورشیدی که آن صباغ و این طباخ تست گر مقدر دانی ایشانرا بود عین ضلال
روز دگر‌ آمد و صباغ باز دفتر عذری ببرش کرد باز
ز بهر گلشن اول گزید صباغی کز اوست لاله و گل سرخ روی در بستان
گشته از حرق های گوناگون پشت ریشش چو کله صباغ
اندر دل من رنگرز صباغست کاندر پر هر زاغ از او صد باغ است
همچنین فعالان ملی-مذهبی مانند ابوالفضل بازرگان، محمد بسته‌نگار، حبیب‌الله پیمان، غلامعباس توسلی، رضا رئیس‌طوسی، عزت‌الله سحابی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سید جوادی، اعظم طالقانی، نظام‌الدین قهاری و علی‌اکبر معین‌فر با ابراز نگرانی از اوضاع جسمی ابراهیم یزدی، طی نامه‌ای نوشتند «به عنوان یک امر اخلاقی و صرفاً از جهت رعایت حقوق انسانی، امکان آزادی ابراهیم یزدی را با هدف ادامه درمان او فراهم کنند.» در پی صدور اجازهٔ مرخصی، وی از زندان اوین به بیمارستان برای انجام عمل قلب باز منتقل گردید.
پس از ممانعت نهادهای امنیتی از برگزاری مراسم بزرگداشت سید احمد صدر حاج‌سیدجوادی در حسینیه ارشاد و مساجد عمومی شهر تهران، این مراسم در خانه سیدجوادی و با حضور چهره‌های سیاسی برگزار شد. در این مراسم چهره‌هایی نظیر ابراهیم یزدی، حسین شاه‌حسینی، حسین انصاری‌راد، عبدالله نوری، محمد توسلی، هاشم صباغیان، غلامعباس توسلی، عباس امیرانتظام، عباس شیبانی، غلامحسین کرباسچی، محمدرضا عارف، محمدرضا خاتمی، محمد ملکی، محمد بسته‌نگار، حبیب‌الله پیمان، سید حسین موسویان، ادیب برومند، بهرام نمازی، حسین شاه‌اویسی، خسرو سیف، محمد نوری‌زاد، محمدجواد مظفر، سعید لیلاز، خانواده علی شریعتی و جمعی دیگر از روزنامه‌نگاران، کنشگران ملی-مذهبی و اعضای احزاب ملی حضور داشتند.
در کتاب فصول المهمه اثر ابن صباغ مالکی شعری در این خصوص گزارش شده‌است:[یادداشت ۷]
راست بازاری ست پنداری چمن کز رنگ و بوی شد در آن بازار هم صباغ و هم عطار گل