صافکار

معنی کلمه صافکار در فرهنگ معین

(ص . ) تعمیر کنندة بدنة خارجی اتومبیل .

معنی کلمه صافکار در فرهنگ فارسی

( صفت ) تعمیر کننده بدنه خارجی اتومبیل

معنی کلمه صافکار در ویکی واژه

تعمیر کنندة بدنة خارجی اتومبیل.

جملاتی از کاربرد کلمه صافکار

برای مثال فرض کنید، هلوها برای خریدار ۱۰۰۰ دلار ارزش داشته باشد و برای فروشنده کمی کمتر. همچنین ماشین‌های خراب، لیموها، برای خریدار ۵۰۰ دلار ارزش داشته باشند (و به همین صورت برای فروشنده کمی کمتر). اگر خریدار می‌توانست تفاوت بین لیمو و هلو را تشخیص دهد، بازار خرید و فروش هر دو رونق می‌گرفت. اما در واقعیت خریدار به سختی می‌تواند این تفاوت را تشخیص دهد: خرابی موتوری که قید نشده، کیلومترشماری که دستکاری شده، ماشین تصادفی‌ای که صافکاری شده.