شیشه باز. [ شی ش َ / ش ِ ] ( نف مرکب ) محیل و حیله گر و دغل باز و شعبده باز. ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) ( از غیاث ) ( از برهان ) ( از آنندراج ) : از سنگلاخ رز دل این شیشه باز من خندان چو کبک مست ز کوه و کمر گذشت.صائب ( از آنندراج ).|| فرقه بازیگران رقاص که شیشه بر سر گرفته رقص کنند. ( غیاث ). || ( اِ مرکب ) آفتاب. ( ناظم الاطباء ). کنایه از آفتاب است. ( از برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ).
معنی کلمه شیشه باز در فرهنگ معین
( ~ . ) (ص فا. ) = شیشه بازنده : ۱ - (کن . ) محیل ، حیله گر، دغاباز. ۲ - آن که با گوی و ساغر شعبده بازی کند. ۳ - آفتاب .
معنی کلمه شیشه باز در فرهنگ عمید
حیله گر، مکار، حقه باز، شعبده باز.
معنی کلمه شیشه باز در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - محیل حیله گر دغا باز . ۲ - آنکه با گوی و ساغر شعبده بازی کند . ۳ - آفتاب .
معنی کلمه شیشه باز در ویکی واژه
شیشه بازنده: محیل، حیله گر، دغاباز. آن که با گوی و ساغر شعبده بازی کند. آفتاب.
جملاتی از کاربرد کلمه شیشه باز
کجا این روزگاری شیشه بازی بهشت این گنبد گردان ندارد
ملوکیت سراپا شیشه بازی است ازو ایمن نه رومی نی حجازی است
گفتم که تو شیشه باز داری جهل است ز سنگ من حذر کن
شکوه مهر خامشی میخواست گیرد از لبم ریختم در شیشه باز این بادهٔ پرزور را
هین شیشه باز هجر رسیدی به سنگلاخ کاین شیشهام تنک شد هشدار بشکنی
ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم کز چرخ شیشه باز جگر خون چو ساغریم
چو خور تیره گرد چو گل هرزهخند چو مه شیشه باز و چو شب چشمبند
شکوه مُهرِ خاموشی میخواست گیرد از لبم ریختم در شیشه باز این بادهٔ پر زور را
میان صفای می و شیشه باز مرا از تو جنگ و عتاب آرزوست
در این که ترک ادب کردم اشتباهی نیست ولی درست شود شیشه باز چون بشکست