شیراز

معنی کلمه شیراز در لغت نامه دهخدا

شیراز. ( اِ ) نانخورشی که شبت را ریز کرده با ماست در مشکی بیامیزند و قدری شیر بر آن ریزند و چند روزبگذارند بماند تا ترش گردد سپس با نان خورند. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). دوغی که شبت در آن کنند و در مشکی یا کیسه ای آویزند، ماستینه گویند و آن چیزی است که از شیر ساخته باشند لیکن در عربی نیز استعمال کرده اند و شواریز جمع بر آن بسته اند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). لور. ماست پالوده. ماست که آب از آن برآورده باشند. ماست کیسه ای. ( یادداشت مؤلف ). شیر پالوده. ( زمخشری ). در تداول گناباد خراسان بر ماست خیکی اطلاق شود. ( یادداشت محمدِ پروین گنابادی ) : الماست و الرائب و الشیراز کلها تبرد و تطفی و تنفخ. ( امام محمد زکریای رازی ). اما شیخنا ابوالفتح محمدبن عبداﷲ الشیرازی من اهل هرات یقال له الشیرازی لمحبته بشیراز و هو شی متخذ من اللبن. ( از انساب سمعانی ).
بینیت همی بینم چون خانه کردان
آراسته همواره به شیراز و به رخبین.عماره.ز شیراز و از ترف سیصدهزار
شتروار بد اندر آن کوهسار.فردوسی.به طاعت ار ننهد بنده ای ترا گردن
به گور بیند کرمان به روی نان شیراز. سوزنی ( از انجمن آرا ).در دیه کهناب [ در بیهق ] شیراز و ترف بود نیکوتر از ناحیت استوا. ( تاریخ بیهق ).
|| سرشیر. ( دهار ). || مربای دوشابی که ریچال باشد نیز شیراز نامیده می شود. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). ریچار است. ( تحفه حکیم مؤمن ). به پارسی ریچال خوانند. ( ذخیره خوارزمشاهی ) : مأکولات زمستانی و مخللات و سردخانه ها از شیرینی های گوناگون و شیرازهای نظیف و ریچارهای لطیف. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 64 ). || قسمی پنیر. ( از ناظم الاطباء ). || ( معرب ، اِ ) شیر خفته آب برآورده. ج ، شَواریز، شَراریز، شاریز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شیر بریده. ج ، شواریز، شراریز. ( از فرهنگ فارسی معین ).
شیراز. ( اِخ ) نام شهری دلگشا در فارس که اکنون حاکم نشین این مملکت است و شراب آنجا در خوبی معروف همه عالم و موطن شیخ سعدی و خواجه حافظ و مقبره آنها در این شهر مزار عامه. ( ناظم الاطباء ). نام شیراز ظاهراً در الواح عیلامی مکشوف در تخت جمشید به صورتهای :,ish-si-ra-Ti ,is-si-Shir ,ish-si-is-ra-Tiish-si-is-ra-Shiآمده و تدسکو درمجله انجمن شرقی امریکایی حدسی زده است و نام این شهر را از دو کلمه شر ( بمعنی خوب ) + راز ( همریشه ٔرز [ مو ] ) گرفته ولی استاد بنونیست و استاد هنینگ این وجه اشتقاق را نپسندیده و آنرا رد کرده اند و گفته اند که «شر» به معنی خوب در لهجه های شرق ایران و همچنین در یک لغت پارتی ( ضمن ترکیب ) آمده و در لهجه های جنوبی و غربی سابقه ندارد. ( از حاشیه برهان چ معین ). شیراز در عرض شمالی َ38 و ْ29 و طول شرقی تا َ40و ْ52 بنا شده ، فاصله آن از تهران 933 هزار گز و از بوشهر 280 هزار گز و ارتفاع آن از سطح دریا 1585 گز است و در جلگه بنا شده و کوههایی به آن مشرف است ، مثلاً در شمال آن کوهها واقع شده که شیراز را از مرودشت که خرابه های استخر در آن واقع است جدا می کند و درجنوب آن کوههای مرتفعی است که ارتفاع گردنه های آنهابه 2500 گز می رسد. شهر شیراز در سابق بکلی دایره نامنظمی بود که اطراف آنرا حصار و برجهایی فراگرفته ومحیط حصاری قدری بیش از یک فرسخ و دارای شش دروازه بود و قسمت داخلی آن به یازده محله تقسیم می شد. در سال 430 هَ. ق. امیر ابوکالیجار شهر استخر را خراب کرد و جمعیت آنرا به شهر جدید شیراز سوق داد و بزودی این شهر رونق یافته آباد گردید ولی پس از زلزله های متعدد و هجوم طوایف مختلف آنرا مکرر خراب کرد. در 795هَ. ق. امیر تیمور آنرا مسخر نمود و در سال 1180 هَ. ق. کریمخان زند پایتخت خود قرار داده حصاری بر آن کشید و کوچه های آنرا سنگ فرش کرده بازار وکیل را ساخت. در 1813 و 1824 م. زلزله آنرا خراب کرد. آب شهر از نهری است موسوم به نهر رکنی که رکن الدوله دیلمی آنرا ساخته ، بناهای قدیمی آن عبارتند از: مسجد جامع عتیق از بناهای عمرولیث ، مسجد نو که اتابکان سلغری ساخته اند، بازار و مسجد جامع وکیل ، آرامگاه سعدی در خارج شهر نزدیک باغ دلگشا و قبر حافظ در قبرستان نزدیک شهر. در شمال شهر خانقاهی موسوم به باباکوهی است که عزلتگاه عرفا بوده است. شیراز مرکز راههای عمده جنوب ایران است. از طرف شمال به اصفهان و از مشرق به یزد و کرمان و از جنوب غربی به بوشهر مربوط می شود. در شهر شیراز در زمان عضدالدوله کتابخانه بسیار مهمی بوده که مانند کتابخانه های فعلی کشورهای بزرگ جهان دارای قفسه های متعدد و هر یک از آنها شامل کتب راجع به یکی از شعب علوم بود. ( از جغرافیای سیاسی کیهان صص 218 - 222 ).شیراز در کنار شوسه تهران - بوشهر واقع گردیده و فاصله آن با شهرهای مجاور عبارتست از: تا آباده 280 و کازرون 123 و بوشهر 295 و جهرم 200 و فسا 164 و فیروزآباد 116 هزار گز. مختصات جغرافیایی آن به قرار زیر است : طول 52 درجه و 23 دقیقه از گرینویچ و عرض 29 درجه و 36 دقیقه. ناحیه جنوب خاوری دارای کوچه ها و خیابانهای سبک قدیم و ناحیه شمال باختری شامل خیابانها و ساختمانهای جدید بوده و مهمترین قسمت شهر را تشکیل می دهد. از وسط شهرخیابان وسیع و زیبای کریمخان زند از نزدیک سرآسیاب مرکز شهرستان تا دروازه سعدی از خاور به باختر کشیده شده و ساختمانها و مغازه های زیبا در اطراف آن بنا گردیده است. از خیابانهای دیگر شهر خیابانهای فردوسی و لطفعلی خان زند و فرح و پهلوی و منوچهری و مشیری وشاهپور و حافظ و سعدی و داریوش و قاآنی و انوری و خیام و وصال و نادری را می توان نام برد. از بناهای قدیمی تاریخی آن شهر است : امامزاده شاه چراغ و سیدمیراحمد، موزه پارس ، مسجد مشیر، ارگ ، مدرسه خان ، مسجد نو از اتابکان فارس ، خرابه های آبش خاتون و قصر ابونصر در حوالی شهر و باغ دلگشا. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).شیراز مرکز استان فارس است که در دشتی شبیه به طشت که 1600 گز از سطح دریا ارتفاع دارد واقعاست. نام «شیراز» در الواح عیلامی مکشوف در تخت جمشیدآمده است. در دوره خلفای نخستین اسلام این شهر معروف بود. در طی تاریخ ایران چند بار پایتخت گردید. در زمان اتابکان فارس مخصوصاً دوره سعدبن زنگی و پسرش ابوبکر شیراز اعتبار کلی داشت. آخرین بار در زمان زندیه - مخصوصاً حکومت کریمخان - شیراز به اوج اعتبار خود رسید. ابنیه مهم از آن دوره تاکنون به یادگار مانده که به بناهای وکیل معروف است. خود شهر کوچک است ولی باغهای اطراف آن از باصفاترین نواحی ایران بشمار می رود. مقبره خواجو در مدخل شهر جای دارد. از لحاظ اعتدال و سلامت هوا کم نظیر است. صنایع خاتم سازی و منبت کاری آن معروف است. کارخانه های ریسندگی و بافندگی و سیمان ، و مجهزترین بیمارستانهای ایران بنام «بیمارستان نمازی » در این شهر است. جمعیت شهر 170569 تن می باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).گویند که بانی آن شهر محمدبن قاسم بن عقیل پسرعم حجاج بن یوسف است. یکی از محصولات مخصوص و عجیب شیراز سیب آن است که یک روی آن بغایت شیرین و روی دیگر آن سخت ترش است. ( از معجم البلدان ). شیراز از اقلیم سیم است و به روایتی شیرازبن طهمورث آنرا ساخته بود و خراب شد و به قولی در زمان سابق بر آن زمین شهر فارس نام بوده است و به فارس بن ماسوربن سام بن نوح منسوب است ، اصح آنکه به زمان اسلام محمدبن یوسف ثقفی برادر حجاج بن یوسف ساخت و تجدید عمارتش کرد و به روایتی محمدبن قاسم بن ابی عقیل تجدید کرد، تاریخ عمارتش سنه 470 هَ. ق. است. در عهد عضدالدوله دیلمی چنان معمور شد که در او جای لشکرش نماند... هرگز آن شهراز اولیاء خالی نبوده است و بدین سبب او را برج اولیا گفته اند. مساجد و خوانق و مدارس که شاهان و بزرگان در او ساخته اند از پانصد بقعه درگذرد و بدان موقوفات بیشمار، اما از آن کم به منصب استحقاق می رسد و اغلب در دست مستأکله است و در آنجا مزارات متبرکه فراوان است. ( از نزهة القلوب ج 3 صص 114 - 116 بنقل جغرافیای سیاسی کیهان ذیل صص 218 - 220 ). شیراز در زمان معموری دوازده دروازه و نوزده محله داشته است ، ولی نُوّاب کریمخان زند آنرا در شش دروازه و یازده محله قسمت نمودند بدین ترتیب : اول دروازه باغ شاه. دوم دروازه اصفهان. سوم دروازه سعدی. چهارم دروازه قصابخانه. پنجم دروازه شاه داعی. ششم دروازه کازرون. و از یازده محله پنج محله آنرا حیدری خانه گویند، مانند: محله اسحاق بیگ و بازار مرغ و بالاکفت و درب شاهزاده و میدان شاه ، و پنج محله آنرا نعمتی خانه گویند، مانند محله درب مسجد و سرباغ و سردزک و سنگ سیاه و لب آب ، و محله یهودان از این هر دو عنوان خارج است. ( از فارسنامه ناصری ج 2 صص 19 - 22 ). تاریخ نویسان گفته اند که آنرا محمد برادر یا پسرعم حجاج در سال 64 هَ. ق. بنیان نهاد و نخستین کسی که باروی شیراز را ساخت و آنرا مستحکم کرد صمصام الدوله پسر عضدالدوله یا سلطان الدوله پسرزاده عضدالدوله بود. در نیمه قرن هشتم هجری که آن بارو خراب شد محمودشاه انجو رقیب سلطان آل مظفر آنرا مرمت کرد و برجهای آجری بر آن افزود. شیراز زمانی که حمداﷲ مستوفی آنرا دیده است هفده محله و نه دروازه داشت و این دروازه ها عبارت بودند از: دارک ( یا داراک موسی )، بیضاء، کازرون ، سلم ، قباد ( یا فنا= قنا )، دروازه نو، دولت سعادت. ( از سرزمینهای خلافت شرقی لسترنج ترجمه عرفان صص 268 - 270 ) : ورا بود شیراز با اصفهان که داننده خوانَدْش مرز مهان.

معنی کلمه شیراز در فرهنگ عمید

ماست چکیده، دوراغ، شیر بریده که آبش را گرفته باشند.

معنی کلمه شیراز در فرهنگ فارسی

۱- شهرستانی است در فارس و آن از شمال بشهرستان آباده از جنوب بشهرستان فیروز آباد از مشرق بشهرستان فسا و از مغرب بشهرستانکازرون و قسمتی از شهرستان بهبهان محدود است .هوای آن بطور کلی معتدل و درجه حرارت نسبت به پستی و بلندی زمین متغیر است. آب زراعتی و شمروب شهرستان از رودها و چشمه سارها و قنوات و احیانا چاهها تامین میگردد.رودها ی آن عبارتند از : رود کر رود سیوند رود قره آغاج رود شش پیر رود قره باغ.این شهرستان از ۴ بخش (مرکزی اردکان زرقان و سروستان ) تشکیل شده . مجموع قری و قصبات آن ۷۲۱ و جمعیت آن بالغ بر ۶۴٠۴۹۵ تن است . محصولات عمده شهرستان غلات برنج حبوبات چغندر قند تنباکو پنبه صیفی و انواع سبزی و میوه است . ۲-بخش مرکزی شهرستان شیراز و دهستان حومه که از شمال ببخش زرقان از مغرب ببخش کوهمره نودان ( شهرستان کازرون ) از جنوب ببخش مرکزی فیروز آباد واز مشرق ببخش سروستان محدود است . هوای بخش معتدل و در نواحی کوهستانی غربی نسبه سرد است . آب مشروب و زراعتی از رودخانه قره آغاج و قره باغ و چشمه سارها و قنوات تامین میشود. محصولات عبارتند از : غلات چغندر قند میوه برنج حبوبات شغل اهالی زراعت و باغبانی و کسب صنایع دستی قالی و گلیم و پارچه بافی است . این بخش از ۵ دهستان تشکیل شده . مجموع قری و قصبات شهر شیراز در حدود ۵٠٠٠٠ تن است . ۳ - مرکز شهرستان شهر شیراز است که در دشتی شبیه به طشت که ۱۶٠٠ متراز سطح دریا ارتفاع دارد واقع است. نام [ شیراز ] در الواح عیلامی مکشوف در تخت جمشید آمده . در دوره خلفای نخستین اسلام این شهر معروف بود . در طی تاریخ ایران چند بار پایتخت گردیده و آثار و ابنیه بسیار از ادوار تاریخی در آن بجا مانده از جمله آنهاست جامع عتیق از بناهای عمرولیث صفاری . در زمان اتابکان فارس مخصوصا دوره سعد بن زنگی و پسرش ابو- بکر شیراز اعتبار کلی داشت . آخرین بار در زمان زندیه - مخصوصا حکومت کریم خان زند- شیراز باوج اعتبار خود رسید و ابنیه مهم از آن دوره تاکنون بیادگار مانده که ببنا های وکیل معروف است مانند : مسجد وکیل بازار وکیل حمام وکیل و غیره . خود شهر کوچک است ولی باغهای اطراف آن از باصفا ترین نواحی ایران بشمار میرود. آرامگاه دو شاعر بزرگ سعدی و حافظ درین شهر است ( مقبره خواجو نیز در مدخل شهر جای دارد ). از لحاظ اعتدال و سلامت هوا کم نظیر است . صنایع خاتم سازی و منبت کاری آن معروف است . کارخانه های ریسندگی و بافندگی و سیمان و مجهزترین بیمارستانهای ایران بنام [ بیما رستان نمازی ] در این شهر است . جمعیت شهر شیراز ۴۲۵۸۱۳ تن میباشد . شهر مزبور مرکز استانداری فارس است .
( اسم ) ۱ - خوراکی است که از ماست تهیه کنند . طرز تهیه آن چنین است که شبت را ریزه کنند و با ماست بیامیزند و قدری شیر بر آن ریزند و در مشکی یا ظرفی کنند و چند روز نگهدارند تا ترش گردد و سپس با نان خورند شیر ماست شده آب چکیده . ۲ - شیر بریده جمع : شواریز شراریز .

معنی کلمه شیراز در فرهنگ اسم ها

اسم: شیراز (دختر) (فارسی) (تلفظ: širāz) (فارسی: شیراز) (انگلیسی: shiraz)
معنی: نام شهرستانی در استان فارس، بقعه ی شاهچراغ، آرامگاه های سعدی و حافظ در آنجا و بسیاری از بناهای تاریخی، از جمله تخت جمشید در نزدیکی آن است

معنی کلمه شیراز در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] شیراز از شهرهای کشور ایران است و به دلیل وجود مرقد احمد بن موسی(ع) معروف به شاهچراغ، برادر امام رضا(ع) در این شهر، نزد شیعیان ایران اهمیت دارد. شیراز محل حکومت سلسله زندیه بوده و آثار تاریخی فراوانی را از آن دوران در خود به یادگار دارد. مقبره سعدی و حافظ دو شاعر برجسته فارسی زبان در این شهر واقع است.
استان فارس در جنوب منطقه مرکزی ایران بین مدارهای ۲۷ درجه و دو دقیقه و ۳۱ درجه و ۴۲ دقیقهٔ عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۴۲ دقیقه و ۵۵ درجه و ۳۸ دقیقهٔ طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. این استان از شمال با استان اصفهان و یزد، از مغرب با استان های کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر، از جنوب با استان هرمزگان و از شرق با استان کرمان همسایه است. شهر شیراز، مرکز استان فارس به طول ۴۰ کیلومتر و عرضی متفاوت بین ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر با مساحت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع به شکل مستطیل و از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی ایران و در بخش مرکزی فارس قرار دارد.اطراف شیراز را رشته کوههای نسبتاً مرتفعی به شکل حصاری استوار، احاطه کرده اند که از لحاظ سوق الجیشی و حفظ شهر اهمیت ویژه ای دارند. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوه های بمو، سبزپوشان، چهل مقام و باباکوهی (از رشته کوه های زاگرس) محدود شده است. مختصات جغرافیایی شیراز عبارتست از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانهٔ خشک شیراز رودخانهٔ فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضهٔ خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو می ریزد.
شهرشیراز نام شیراز در کتیبه های هخامنشی تخت جمشید خوانده شده است، اشیاء وظروف تاریخی و مسکوکاتی که هم اکنون درموزه متروپولیتن نیویورک موجود است ازعظمت شیراز در عهد سلوکی ها , اشکانیان وساسانیان گواهی میدهد. طبق روایات اساطیری شیراز در زمان فرزند تهمورث دومین پادشاه پیشدادی ساخته شده است. پس از حمله اعراب صفاریان و دیلمیان بر آبادانی شیراز افزودند. در سال ۱۰۷۹ هجری قمری شیراز براثر جاری شدن سیل سهمگین ویران شد و بسیاری از آثار تاریخی آن ازمیان رفت. همچنین این شهر درزمان حمله افغان ها خرابی هار بیشماری را متحمل شد. شیراز طی چند دهه اخیر توسعه وگسترش جالب توجهی یافته است وبه یکی از شهرهای مهم وزیبای ایران تبدیل شده است.محیط مساعد شیراز در ادوار گوناگون, دانشمندان , سخنوران و نویسندگانی بزرک را در دامان خود پرورانده است که آثار جاویدان آنها میراث علمی وادبی ایران را زنده و جاوید نگاه خواهد داشت.
[ویکی اهل البیت] شیراز مرکز استان فارس در جنوب غربی ایران است. شیراز با جمعیت ١.279.140 نفر (برآورد سال 2006م)، پنجمین شهر پر جمعیت ایران است . موقعیت جغرافیایی این شهر در ارتفاع ۱۴۸۶ متری از سطح دریا در دامنه های رشته کوه زاگرس است.. شیراز پر افتخار جلوه گاه با شکوه خداوندی و مرکز تلالو انوار الهی فرزندان موسی بن جعفر (ع) است
یکی از ویژگی های مهم شیراز وجود بقعات متبرکه است .حرم های مطهر فرزندان گرامی حضرت موسی بن جعفر و دیگر امازادگان همچون ستارگانی درخشان فضای ملکوتی این شهر را منور نموده اند. آستان مبارک این اماکن مقدسه روشنی بخش قلوب مومنان و تسلی دلهای حاجتمندان است و علاوه بر مکان های زیارتی ، محل آرایه معماری ، شعر و ادب ، نقاشی ، حجاری و کاشی کاری هنرمندان شیرازی می باشد. اهالی متدین شیراز در نهایت احترام از این میراث های معنوی و فرهنگی حفظ و نگهداری نموده و در عمران و آبادی زیارت گاه ها کوشش فراوان بخرج می دهند .برخی از امامزادگان و آرامگاه های شیراز عبارتند از:

معنی کلمه شیراز در ویکی واژه

(جغرافی): نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعه‌ای در اطراف شیراز کنونی در محل قصر ابونصر است. آن گونه که پیدا است در هنگام ساخت شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شده‌است. در کاوش‌های باستان‌شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت نوشته‌هایی ایلامی انجامید که بر روی چند تای از آن‌ها به قلعه‌ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده‌است. همچنین مهرهایی مربوط به پایان روزگار ساسانی و آغاز اسلام، در کاخ ابونصر یافت شده‌است که حاوی نام «شیراز» می‌باشد.
ابن حَوقَل، جغرافی‌دان مسلمان سده چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را همانندیِ این سرزمین به اندرون شیر می‌داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار جاهای دیگر بدان‌جا برده می‌شد و از آن‌جا چیزی به جایی نمی‌بردند.
براساس پژوهش تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. در افسانه‌ها آمده‌است که شیراز فرزند تهمورث (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را بنیان نهاد و نام خود را بدان بخشید. به روایتی دیگر، نام این دیار، «شهرراز» بوده که به اختصار «شهراز و شیراز» گفته شده‌است.
در وجه‌تسمیه شیراز باید افزود که این اصطلاح از دو کلمه شیر - آز تشکیل شده و شیر همان استعاره از شیر جنگل است ولی آز به معنی کم، اندک، قلیل است که با ترکیب شیر، شیراز یعنی جای خالی یا تهی شیران است.

جملاتی از کاربرد کلمه شیراز

رشته عمری که دام مطلب حق می‌شود صرف در شیرازه اوراق باطل می‌کنی
گشت از نظام سلطنه شیراز منقلب مانند خاک بغداد از ابن علقمی
می رود صد جا دل از آشفتگی، زلفی کجاست تا کند شیرازه اوراق پریشان مرا؟
تا به شیراز نگارم ز سفر باز آمد راحت روح من خسته جگر باز آمد
بزگوار امیرا همه محب تواند دل محب تو افزون چو من بشیرازند
باشد نصیب بی ثمران حسن عاقبت شیرازه نبات به جز چوب بید نیست
گرچه اوراق دل من قابل شیرازه نیست می کنم شیرازه اش از تار گیسوی دگر
بی‌خود و بی‌دل و بی‌یار برون از شیراز «میروم وز سر حسرت به قفا مینگرم»
اردو بازار مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، حد فاصل سرای مشیر و بازار سه‌راهی روح‌الله واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۲۳۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است.
شیراز در نبسته‌ست از کاروان ولیکن ما را نمی‌گشایند از قید مهربانی
کنون ای شیخ پیر و صاحب راز بخواهم رفت اکنون سوی شیراز