شیرآور

شیرآور

معنی کلمه شیرآور در لغت نامه دهخدا

( شیرآور ) شیرآور. [ وَ ] ( نف مرکب ) شیراور. حیوانی که شیر دهد. ( آنندراج ). شیرده و شیردار. ( ناظم الاطباء ). || شیرافزا. گیاه یا هرچه شیر انسان یا حیوان را افزون سازد. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه شیرآور در فرهنگ فارسی

( شیر آور ) شیراور حیوانی که شیر دهد یا شیرافزا

معنی کلمه شیرآور در فرهنگستان زبان و ادب

شیرآور
{Polygala} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از شیرآوریان علفی چندساله یا درختی کوتاه یا درختچه ای با حدود 500 گونه که دارای پراکنش تقریباً جهانی هستند و کرمینۀ (larva ) برخی از پروانه سانان از گونه های این سرده تغذیه می کنند

معنی کلمه شیرآور در دانشنامه عمومی

شیرآور. شیرآور شیرافزا ( نام علمی: Polygala ) نام یک سرده از تیره شیرآوریان است. علفی چندساله یا درختی کوتاه یا درختچه ای با حدود ۵۰۰ گونه که دارای پراکنش تقریباً جهانی هستند و کرمینهٔ برخی از پروانه سانان از گونه های این سرده تغذیه می کنند.

معنی کلمه شیرآور در ویکی واژه

سرده‌ای از شیرآوریان علفی چندساله یا درختی کوتاه یا درختچه‌ای با حدود ۵00 گونه که دارای پراکنش تقریباً جهانی هستند و کرمینۀ (larva) برخی از پروانه‌سانان از گونه‌های این سرده تغذیه می‌کنند.

جملاتی از کاربرد کلمه شیرآور

زمان تا زمان رای شیرآورد یلان را ز باره به زیر آورد
کش ازباره کین بزیر آورد تنش را به چنگال شیرآورد