شگرف. [ ش َ / ش ِ گ َ ] ( ص ) نادر. کمیاب.( ناظم الاطباء ). طرفه. ( یادداشت مؤلف ) : چون برآیند از تک دریای ژرف کشف گردد صاحب در شگرف.مولوی. || عجیب. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شگفت انگیز. عجیب و غریب. ( یادداشت مؤلف ) : همه کارهای شگرف آورد چو خشم آورد باد برف آورد.فردوسی.این چه دعوی شگرف است بگوی ای خر پیر که منم شاعر لشکرشکن کشورگیر.سوزنی.از همه آن شگرف تر که به من نظرش بی حجاب دیدستند.خاقانی.نوبر صبح یکدم است اینت شگرف اگر دهی داد دمی که میدهد صبح دمت به نوبری.خاقانی.شه از بازی آن طلسم شگرف گراینده شد سوی دریای ژرف.نظامی.شب شده روز اینت نهاری شگرف گل شده سرد اینت بهاری شگرف.نظامی.پرده شناسان به نوادر شگرف پرده نشینان به وفا در شگرف.نظامی.میل خاطر با او بسیار شد و احوالی شگرف در صحبت او مشاهده می افتاد. ( انیس الطالبین ص 15 ). در گریه شدند و احوالی شگرف ظاهر شد. ( انیس الطالبین ص 20 ). - شگرف کاری ؛ عمل شگرف کار. کارهای مهم و عجیب : در لافگه شگرف کاری بنمای بضاعتی که داری.نظامی. || شگفت. ( برهان ). تعجب. شگفت. ( از ناظم الاطباء ). || ستبر. ( از فرهنگ خطی ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ جهانگیری ). هنگفت. ( ناظم الاطباء ). غلیظ. ضخم. ضخیم. ( یادداشت مؤلف ). تنومند. بزرگ هیکل. ( ناظم الاطباء ). سطبر. ( برهان ) ( فرهنگ اوبهی ). || قوی. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ اوبهی ). بنیرو. توانا. ( ناظم الاطباء ) : چرا چون نام هر یک پنج حرف است به بردن پنجه خسرو شگرف است.نظامی.نیم چندان شگرف اندر سواری که آرم پای با شیر شکاری.نظامی.شگرفی چابکی چستی دلیری به مهر آهو، به کینه تندشیری.نظامی.بس بلند و بس شگرف و بس بسیط آب حیوانی ز دریای محیط.مولوی. || سخت. ( یادداشت مؤلف ) : به بالای یک نیزه برف آیدت به رخ روزگار شگرف آیدت.فردوسی.ببارید از آن ابر تاریک برف زمین شد پر از برف و بادی شگرف.
معنی کلمه شگرف در فرهنگ معین
(ش گَ ) (ص . )۱ - نیکو، زیبا. ۲ - بی - نظیر در خوبی و زیبایی . ۳ - عجیب ، طُرفه .
معنی کلمه شگرف در فرهنگ عمید
۱. عجیب، طرفه. ۲. نیکو و خوش آیند. ۳. کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی: چو دیدند آن شگرفان روی شیرین / گزیدند از حسد لب های زیرین (نظامی۲: ۱۵۲ ).
معنی کلمه شگرف در فرهنگ فارسی
عجیب، طرفه، نیکوو وش آیند، کمیاب وبی نظیر ( صفت ) ۱ - نیکو زیبا . ۲ - محتشم بزرگ صاحب حشمت . ۳ - قوی نیرومند . ۴ - عجیب شگفت آور . ۵ - نادر کمیاب .
نیکو، زیبا. بی - نظیر در خوبی و زیبایی. عجیب، طُرفه.
جملاتی از کاربرد کلمه شگرف
اگر چه لاوکرافت یکی از نویسندگان قرن نوزدهم بود که کار خود را با عنوان «ادبیات شگرف» توصیف کرد، این اصطلاح از تجسم معاصر در داستان شگرف نو برخوردار است. به عنوان مثال، چاینا میه ویل اغلب به کار خود به عنوان ادبیات شگرف اشاره میکند.
او در اوایل دهه ۶۰ در رشته جامعهشناسی از دانشگاه روزولت شیکاگو فارغالتحصیل شد، جایی که او تأثیر شگرفی از پروفسور هلن لوپاتا پذیرفت.
رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا چشم و چراغ مرا جائی شگرف و چه جا
تو خود همان شگرف بهاری که خون خشک در داغ لاله از نم خلقت شود گلاب
کار در رادیو، تأثیر شگرفی در نگاه او به آهنگسازی داشت. پرت در مصاحبهای که در سال (۱۹۹۸) تکنیبا روزنامه پُستایمیز چاپ استونی انجام داد به این نکته اشاره کرد که کار با دستگاههای گرانقیمت و پیچیده ضبط صدا در رادیو مرا به سمت مخالف سوق داد. گوهر موسیقی تعامل بین دو، سه یا چهار نت است. اولین قدم از تغییرات بین این نتها آغاز میشود. برای رسیدن به این منظور شما نیازی به تکنیکهای صوتی خاص یا یک پیانوی استاینوی ندارید. این از صدای انسان و ابتداییترین ابزار آغاز میشود. من مخالف پیشرفت تکنیکهای صوتی نیستم ولی نیازی هم به خیلی مهم جلوه دادن آنها نیست.
خونریز شگرف است لبت، سهل نگیرم مهمان عزیز است غمت، خوار ندارم
۱۹۲۵ الی ۱۹۴۱: رضاشاه شروع کرد به انجام یک سری تغییرات شگرف بر جامعه ایرانیان، با نیت مشخص غربی سازی و حذف دین از حوزه عمومی. وی مدارس دینی را به مدارس سکولار تغییر داد، اولین دانشگاه سکولار ایران را ساخت و حجاب در حوزه عمومی را قدغن کرد. معهذا، با حذف قدرت مجلس (اولین پارلمان در ۱۹۰۶ میلادی) و سخت گیری و تعقیب در آزادی بیان، رژیم مستبدانه و کاملاً غیر دموکراتیک شد.
پس از آن داریوش فرمان مناسب را برای اجرای این برنامه که در آن روزگاران واقعاً غولآسا بود، صادر کرد. داریوش با این کار تنها به اثرات اقتصادی مسرتبخش راهی آبی از دریای مدیترانه به دریای عمان، خلیج فارس و اقیانوس هند فکر نمیکردهاست، بلکه پایان فرخندهٔ این کار اثر شگرفی بر مردم او میگذاشت و خاطرهٔ لشکرکشی ناموفق علیه سکاها به جنوب روسیه را کمرنگ میکرد.
در سال ۱۹۹۹ فاینال فانتزی ۸ نیز برای پلی استیشن عرضه شد. گرافیک این بازی نسبت به فاینال فانتزی ۷ پیشرفت شگرف تری داشت.
در قرن هیجدهم، ریاضیدانان شروع به ساخت ابزارهای ریاضی برای توضیح مکانیک نمودند. این اقبال گسترده به فیزیک به دلیل جوایزی که حاکمان برای حل سوالات پیچیده میگذاشتند هم بود. برنولی، اویلر و لاگرانژ از جمله ریاضیدانانی بودند که به حل مسائل مکانیکی روی آوردند و به ایدههای شگرفی نیز رسیدند. رفتار صدا در لولهها و تیوبها از جمله موضوعات جالب توجه آن دوره بوده که دانشمندان مذکور بر روی آن نیز تحقیق میکردند. در سال ۱۷۶۶ اویلر رسالهای جامع در مورد مکانیک شارهها ارائه نمود که یک فصل آن کاملاً به صدا در تیوب پرداخته بود.
زمین موج میزد ز لشکر شگرف چنان چونکه از باد دریای ژرف
عالمی بین شگرف پهناور جلوه گر از مجردات صور
کوه برفی میزند بر کوه برف دم به دم ز انبار بیحد و شگرف
ادبیات شگرف عمدتاً به عنوان یک توصیف تاریخی برای آثار از دهه ۱۹۳۰ مورد استفاده قرار گرفتهاست، این اصطلاح نیز از دهه ۱۹۸۰ گاهی برای توصیف داستانهای عامیانه که ترکیبی از ترسناک، فانتزی و علمی تخیلی است، بهطور فزایندهای استفاده شدهاست.
هر جا که شگرف پرده بازی است در پردهٔ زلف توست جانباز
زهی شگرفی نامی که عقل نپسندد که تکیهگاه کند خاتم سلیمان را
نخستین ورزشگاههایی که در دوران مدرن ساخته شدند، با هدف جای دادن هرچه بیشتر تماشاگران طراحی شدهاند. با رشد شگرف شمار هواداران ورزش سازمان یافته، در اواخر دوره ویکتوریا، به ویژه فوتبال در انگلیس و بیس بال در ایالات متحده، نخستین سری سازههای این دسته، پدیدار شدند. با گذشت دههها، کمکم، اهداف دیگری به طراحی ورزشگاهها افزوده شد که رفاه بیشتری برای تماشاگران و استفادههای رسانهای را در پی داشت. همچنین انواع معماری با گذر زمان، در ورزشگاههای سراسر جهان، به کار گرفته شد.
پریچهره «قطرالندی » نام داشت به لب شکر افشان به بالا شگرف
شگرف واقعه ای دیدم آنزمان که هنوز مرا بود ز غم گاودار دیده پر آب