شکنی. [ ش ِ ک َ ] ( حامص ) شکستگی. ( ناظم الاطباء ). حاصل مصدر از ریشه شکستن ( شکن ) اما همیشه به صورت ترکیب آید: دل شکنی ، بت شکنی ، کارشکنی ، حق شکنی و غیره. ( از یادداشت مؤلف ). - حق شکنی ؛ حق کسی را پایمال کردن. ( یادداشت مؤلف ). - کارشکنی کردن کسی را ؛ ایجاد اشکالات و موانع در سر راه کار و پیشرفت او. || هزیمت. فرار. شکست. ( ناظم الاطباء ). شکنی. [ ش ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به شکن. ( فرهنگ لغات ولف ) : شمیران شکنی سرافراز دهر پراکنده بر نیزه و تیغ زهر.فردوسی. شکنی. [ ش ِ ک ِ ] ( ص نسبی ) منسوب و متعلق به ولایت شکن. ( ناظم الاطباء ). شکنی.[ ] ( اِخ ) نام یکی از پهلوانان توران : سپه دید [ رستم ] چندان که دریای روم از ایشان نمودی چو یک مهره موم کشانی و شکنی و دری سپاه دگرگونه جوشن دگرگون کلاه.فردوسی.
زاهد چرا؟ همی شکنی ساغر مرا ساغر مرا به کف نه و بشکن سر مرا
اگر بستهای را گهی بشکنی شکسته بسی نیز هم بستهای
لبریز شیشه ایست دل از مهر تو ولی اصرار میکنی تو که این شیشه بشکنی
این که رئیسجمهوری برای صحبت بیاید و عده ای با اسلحه سرد و گرم برای اخلال بیایند، این جمهوری، جمهوری نیست که بتواند دوام بیاورد. مگر این که شما مردم همان طوری عمل بکنید که کردند، از این پس هم باید به این چماقدارها که معلوم است چه کسانی هستند بگویم که: بدانید و چماقهایتان را هم بشکنید. مگر از کار مغز چه زیانی دیدید که آن را با چماق عوض کردید؟ به جای چماقهایتان مغزهایتان را به کار بیاندازید. آن وقت خواهید دید که جو اجتماعی ما تا کجا سالم، پاک و منزه خواهد شد…
استخراج به روش پیرومتالورژی شامل مراحلی اعم از سنگ شکنی و آسیاب کردن، تغلیظ، استحصال مس به وسیله ذوب و تصفیه به صورت حرارتی و الکتریکی می باشد.
بنا بر گواهی افسانهای، قریهای که اکنون به «کوسان» (به پارسی: کوهستان) مشهور است زمانی «طوسان» نام داشت که به دست توس پسر نوذر که از خاندان کیانیان بوده بنیاد شدهاست و سبب بنایش را آن دانند که توس پسر نوذر فرمانده لشکر کیخسرو بود که در امور پادشاهی همواره کار شکنی مینموده و با فریبرز پسر کیکاووس هم آهنگی نشان میداد، از این رو هنگامی که کیخسرو بر حریفان خود غالب شد با جمعی از خاندان نوذر به جانب تپورستان روانه شد و مدتی را در بیشه «ناروَن»، که یکی از نواحی تپورستان بود، پناه گرفت و چندی بعد قصبهای در «پنجاه هزاره» (بهشهر کنونی) در مکانی که مشهور به کوسان بود، ساخت و آن را «طوسان» نامید.
گلناره کریموا که یکی از دو دختر رئیسجمهور ازبکستان است تا مدتها به عنوان جانشین احتمالی پدرش شناخته میشد. او مدتی سفیر ازبکستان در سازمان ملل متحد و مدتی نیز سفیر این کشور در اسپانیا بود. اما از اواخر سال ۲۰۱۳ به سبب قانونشکنیهای نامحتاطانه او و اطرافیانش در کارهای بینالمللی بازرگانی مانند چندین رسوایی مالی، از طرف پدرش دستور حبس خانگی او صادر شد که بر این اساس دیگر احتمالی برای جانشینی وی نیست.
دل ربایی عالم جان را طرهٔ مشک بر سمن شکنی
پشت مشک و بنفشه بشکتی آخر این زلف برکه می شکنی؟
این راکتور هسته ای قبلاً در کشتیهای یخشکنی مثل یخشکن اتمی کلاس تایمیر و سیمورپوت نصب شدهاست و توسط شرکت آفرینکاتوف که زیرمجموعه روساتم طراحی و توسعه داده شدهاست.
منم که عهد تو ای دوست نشکنم هرگز توئی که خاطر من لحظه لحظه می شکنی
چنانی در نظر نظارگان را که رونق بشکنی مه پارگان را
در مورد قانونشکنی به نام آیزاک لمی (با بازی ورثینگتون) است که متوجه میشود توسط یک پیشگو نفرین شده و به زودی توسط یکی از فرزندانش کشته خواهد شد. حال او برای جلوگیری از این امر به دنبال فرزندان خود از جمله کال که مدتهاست او را ندیده، میرود. اما در حالی که یک شکارچی جایزه بگیر و کلانتر سولومون نیز در تعقیب او هستند، آیزاک باید هر چه سریعتر راهی برای متوقف کردن فرزندانش و پایان دادن به نفرین پیدا کند و…
مظلوم کشی طریقه محتشم است قانون شکنی پیشه اهل ستم است
به معنی ردیف و صف به صف ایستادن است و نام شصت و یکمین سوره قرآن میباشد. نام این سوره از آیه چهارم آن گرفته شدهاست. بعضی از موضوعات این سوره عبارتند از: دعوت به هماهنگی میان گفتار و کردار پرهیز از سخن گفتن بدون عمل دعوت به جهاد اشاره به پیمانشکنی قوم بنی اسرائیل موضوع بشارت دادن عیسی به آمدن پیامبر اسلام تضمین پیروزی اسلام بر همه ادیان اشاره به حوارّیون عیسی میباشد.
چون تو بدیع صورتی بی سبب کدورتی عهد وفای دوستان حیف بود که بشکنی
بیشتر شهرت وی به خاطر بازی در فیلم صامت جعبهٔ پاندورا است؛ فیلمی که به خاطر پرداختن به موضوع همجنسگرایی در ذهنها باقی ماند. از دیگر فیلمهای وی میتوان به فیلم پیمانشکنی اشاره کرد.