شکمو
معنی کلمه شکمو در فرهنگ معین
معنی کلمه شکمو در فرهنگ عمید
معنی کلمه شکمو در فرهنگ فارسی
معنی کلمه شکمو در ویکی واژه
پرخور.
جملاتی از کاربرد کلمه شکمو
دلارام و دوشیزه و خوبروی گل اندام و سیمینبر و مشکموی
سر من گوی کن ای مشکمویم که مویت بس بود چوگان گویم
ده و دو هزار از بت ماهروی چه ترک و چه هندو همه مشکموی
ده و دوهزار از بت ماهروی چه ترک و چه هندو همه مشکموی
الا ای مشکموی افتادهام من چو موی تو به روی افتادهام من
مشکمویان پادشاهی ماهرویان دولتی می فروشان اندرونی باده نوشان خلوتی
خوابیده در تو سبز خطان جمله مشکموی کاینسان عبیر بویی و بهتر ز عنبری
قدم گذار به مشگوی من - که خواهدگفت به شوهر تو که آن سرو مشکمو اینجاست؟!
هر که را زینگونه باشد ماهرویی مشکموی نیست معذور، ار بیاساید زمانی از طرب
همه ماهرویان پروین عذار همه مشکمویان آهو شکار