شویه. [ ی َ / ی ِ ] ( نف مرخم ) مخفف شوینده. غسول. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) شوی. شستن. رجوع به شستن شود. - پاشویه ؛ شستن پای بیمار تبداربا آب برای کاستن از حرارت بدن. ( یادداشت مؤلف ). شستشوی پاها. ( ناظم الاطباء ). - || هر چیز که بدان پایها را شویند. ( ناظم الاطباء ). - دست شویه ؛ شستن دست. - || هر چیز که بدان دستها را شویند. -دهن شویه ؛ شستن دهان. ( یادداشت مؤلف ). - || هر چیز که بدان دهان را شویند. - روی شویه ؛ شستن روی. ( از ناظم الاطباء ). - || هر چیز که بدان روی را شویند. ( از ناظم الاطباء ).
معنی کلمه شویه در فرهنگ فارسی
تانیث شوی
جملاتی از کاربرد کلمه شویه
نَطول: هر چه را جوشانیده و آب او را بر اعضاء ریزند و پاشویه قسمی از او است.
آزمون تشخیص الکل صد در صد قابل اطمینان نیست چون به آسانی میتواند نتایج مثبت نادرست بدست دهد برای نمونه اگر فرد در اثر عاملی غیر از نوشیدن در معرض الکل قرار گیرد همچنان آزمون مثبت نشان میدهد مانند موارد استفاده از دهانشویههای دارای الکل.
که دو سه سال دیگ شویه خویش که به میل دل دو رویه خویش
اش شویهاه یک منطقهٔ مسکونی در عمان است که در استان بریمی واقع شدهاست.
نسب کامل او «بهاء الدین ابوالفتح محمد بن احمدِ خطیب بن منصور بن احمد ابن عیسی مَحلّی اِبشیهی» ذکر شدهاست. در سال ۱۳۸۹/ ۷۹۰ در روستایی بهنام اِبشویه در استان غربیه نزدیک فیوم بهدنیا آمد. بیشتر زندگیاش در محله الکبری گذشت؛ در آنجا قرآن آموخت و کمی فقه و نحو درس خواند. بارها به قاهره رفت و نیز حج گذارد (۸۱۴ق/۱۴۱۲م). سپس مدتی در قاهره ماند و نزد جلالالدین بلقینی سماع حدیث داشت؛ گویا از برهان بقاعی نیز درس آموخته. هنگامی که پدرش درگذشت، او خطیبی را برگرفت. در این اثنا، به ادبیات نیز توجه داشت. بهاءالدین ابشیهی در سال ۱۴۴۸/ ۸۵۲ درگذشت.
بسی اعجوبه در پاشویه ها دید که الحق واجب الواگویه ها دید
الکل در کاربرد پزشکی به عنوان ضدعفونیکننده، گندزدا و پادزهر کاربرد دارد. پیش از ورود سوزن به بدن و جراحی مقداری الکل بر روی پوست مالیده میشود تا آن ناحیه از پوست گندزدایی شود. همچنین پرستار و پزشک نیز از الکل برای گندزدایی دستان خود استفاده میکنند. از الکل برای ضدعفونی کردن دیگر سطح ها و در دهانشویهها هم استفاده میشود. در موارد مسمومیت با متانول و اتیلن گلیکُل، در صورت نبود فومپیزول از اتانول به عنوان دارو استفاده میشود.
سر در و راه پله پاشیر (پاشویه) آبانبار مذکور در ضلع شمال شرقی بنا تعبیه شده و در حد وسط هر یک از اضلاع غرب و شرق نیز یک بادگیر بنا گردیده است به جهت جلوگیری از ورود حیوانات و افراد متفرقه به محوطه آبانبار در سه سمت بام بنای فوق دیوارهای خشتی و گلی بنا کردهاند، دوازده ستون، ۱۸ جرز و بیست گنبد و همچنین دو کانال ویژه تهویه هوا، اسکلت و فضای اصلی مخزن آبانبار را تشکیل میدهند.