شوند

شوند

معنی کلمه شوند در لغت نامه دهخدا

شوند. [ ش َ وَ ] ( اِ ) باعث و سبب و ماده هر چیز. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ج ، شَوَنْدان. ( از برهان ). رجوع به شَوه شود.

معنی کلمه شوند در فرهنگ فارسی

باعث و سبب و ماده هر چیز

معنی کلمه شوند در دانشنامه عمومی

شوند، روستایی در دهستان درگزین علیا بخش شاهنجرین شهرستان درگزین در استان همدان ایران است. این روستا، مرکز دهستان درگزین علیا است.
نام این روستا آنگونه که حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب ثبت کرده است، در قدیم اشوند بوده است. اشوند ریشه ای پارسی دارد. به لحاظ زبان شناختی، این نام از دو جزء اَشا+وند تشکیل شده است. آشا به معنای درستی و تقدس و از پرکارترین واژگان پارسی باستان در پیوند با دین زرتشتی است و وند نیز پسوند پیوند است. با توجه به قدمت بالای این روستا بر اساس شواهد باستان شناختی، و همچنین با توجه به نام اصیل پارسی روستا که در پیوند با دین زرتشتی است ( واژه آشا در اوستا بارها به کار رفته است. این واژه تلطیف شده واژه آرتا در سانسکریت است ) ، بی گمان روستای شوند یکی از اصیل ترین و دست نخورده ترین روستاهای ایران است که قدمت آن دست کم به دوران پیش از ساسانیان باز می گردد.
بهمن انصاری مورخ و پژوهشگر تاریخ، اصالتا از روستای شوند است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۹۲۴ نفر ( ۲۸۲ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه شوند

راستگاران بلندنام شوند کج‌روان نیم پخته خام شوند
به جان تو که گرم دوستی تو باکی نیست شوند دشمن اگر جمله ی جهان با من
بایستند بزرگان چو پیش او برسند چو در شوند بدریا بایستند انهار
پای تا سر همگی گوش شوند با غمت دست در آغوش شوند
مگو یاسین بود، در گوش این خلق خر، آوازم که گر آدم شوند، از اصل این یاسین نمی‌ماند