شهادت دادن

معنی کلمه شهادت دادن در لغت نامه دهخدا

شهادت دادن. [ ش َ دَ دَ ] ( مص مرکب ) گواهی دادن. رجوع به شهادت شود.

معنی کلمه شهادت دادن در فرهنگ فارسی

گواهی دادن

معنی کلمه شهادت دادن در ویکی واژه

deporre
testimoniare

جملاتی از کاربرد کلمه شهادت دادن

دهم: شهادت دادن در موضعی که باید شهادت داد، چه در حقوق الناس یا حقوق الله.
منت خشک ز سرچشمه کوثر نکشد هرکه را آب ز شمشیر شهادت دادند
همان مرغ از دام نرسته و صید از قید نجسته، دسته دسته بل رسته رسته خسته عسکر و شکسته لشکر داوری را به خرگاه والا و فرگاه علیا رسید و علالای لله و لالا زیر و بالای خاک سفله و چرخ اعلا فرو گرفت، آن در طی تظلم اخذ و جلب آن آواره را شکایت ها گفت و حکایت ها کرد وا ین برکیش یاوری نفی و سلب این بیچاره را روایت ها ساخت و سعایت ها فرمود، چندان اعادت کردند و شهادت دادند که خشم والا زیادت شد و بر احضارم ارادت بست، شعر:
محمد از وی به عنوان یکی از زنان اهل بهشت یاد کرده‌است. او به همراه علی ابن ابی طالب تنها کسانی بودند که در قضیه فدک شهادت دادند که محمد فدک را به فاطمه زهرا بخشیده‌است.
مردن و جان به تمنای شهادت دادن هم ز اندیشه آزردن بازوی تو بود
سخت به شگفت آمدم و خواستم بر مدعای خویش شاهدی آورد. جمعی بسیار شهادت دادند که وی پسر اوست. من نیز دینارها به وی دادم و گفتم از آن تست.
با وجود شواهدی که از باخبر بودن رونالد ریگان از این عملیات وجود داشت، در نهایت بازیگران اصلی ایران-کنترا در آمریکا به چند نفر از جمله رابرت مک فارلین، سرهنگ الیور نورث و بعداً جان پویندکستر تقلیل داده شدند. الیور نورث در ۱۹۸۹ در ارتباط با سه مورد اتهام تخصیص غیرقانونی بودجه دولت آمریکا مجرم شناخته شد اما سال بعد به سبب شهادت دادن در برابر کنگره، این حکم در فرجام خواهی لغو شد.