شنوایی
معنی کلمه شنوایی در فرهنگ معین
معنی کلمه شنوایی در فرهنگ عمید
معنی کلمه شنوایی در فرهنگ فارسی
۱ - عمل شنیدن . ۲ - ( اسم ) یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات است و آلت آن گوش است سامعه .
معنی کلمه شنوایی در دانشنامه عمومی
در انسان و سایر مهره داران، شنیدن توسط سیستم شنوایی انجام می شود. ارتعاشات توسط گوش تشخیص داده می شود و با رشته های عصبی به مغز منتقل می شود. مانند حس لامسه حس شنوایی نیز نیازمند حرکت ملکول ها در بیرون از ارگانیسم می باشد. تعریف آستانهٔ شنوایی: حداقل شدّت صوت قابل شنیدن برای یک فرکانس را شدّت صوت آستانهٔ شنوایی گویند. تعریف تراز نسبی احساس صوت: نسبت شدّت یک صوت به شدّت صوت آستانهٔ شنوایی را تراز یا شدّت نسبی احساس آن صوت گویند. نکته:برای سهولت در محاسبات، مقدار لگاریتمی آن را در نظر می گیرند.
معنی کلمه شنوایی در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: سامِعِه) توانایی دریافت و درک امواج صوتی منتقل شده از راه هوا. برای شنیدن یک صدا وجود سه عامل الزامی است: منبع، محیط انتقال دهنده، و عضو گیرندۀ صوت. در مهره داران، گوش عضو گیرنده امواج صوتی است. انسان توانایی شنیدن صداهایی با بسامد ۲۰ تا ۲۰هزار هرتز را دارد. گوش انسان از سه بخش خارجی، میانی، و داخلی تشکیل شده است. گوش خارجی، شامل لالۀ گوش و مجرای گوش، وظیفه دریافت امواج صوتی و انتقال آن ها به گوش میانی را برعهده دارد. امواج صوتی پس از عبور از مجرای گوش خارجی به پردۀ صماخ برخورد می کنند و باعث لرزش آن می شوند. این پرده مجرای گوش خارجی را از گوش میانی جدا می کند. در گوش میانی، سه استخوانچه وجود دارند که لرزش های پردۀ صماخ را به گوش داخلی منتقل می کنند. این استخوانچه ها چکشی، سندانی، و رکابی نام دارند و به صورت زنجیره ای از پردۀ صماخ تا دریچۀ بیضی گوش داخلی قرار گرفته اند. دستۀ استخوان چکشی روی پرده صماخ قراردارد و سر آن با استخوان سندانی مفصل می شود و آن نیز روی دریچۀ بیضی قرار دارد. این زنجیرۀ استخوانی و پردۀ صماخ علاوه بر انتقال امواج به بخش حلزونی گوش داخلی آن ها را تقویت هم می کنند. لرزش های منتقل شده به گوش داخلی باعث پیدایش امواجی در مایع درون بخش حلزونی گوش داخلی می شوند. این امواج باعث تحریک یاخته های حساس موجود در اندام کورتی بخش حلزونی گوش داخلی می شوند. یاخته های حساس پس از تحریک تکانه هایی عصبی تولید می کنند که عصب شنوایی آن ها را به مراکزی در مغز منتقل می کند. پس از تجزیه و تحلیل این پیام ها در مرکز شنوایی مغز، واقع در لوب گیجگاهی، فرد صداها را می شنود.
معنی کلمه شنوایی در دانشنامه اسلامی
احکام شنوایی در باب طهارت
از اسباب بطلان وضو، خواب غالب بر حس بینایی و شنوایی است؛ به گونه ای که نبیند و نشنود.
شرط سلامت شنوایی قاضی در قضاوت
به قول برخی از شرایط قاضی، سلامت حس شنوایی او است.
عدم تفاوت گوش سالم و معیوب در باب قصاص
...
معنی کلمه شنوایی در ویکی واژه
یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات
جملاتی از کاربرد کلمه شنوایی
روشنایی یابد ازدیدار او دو چشم کور اشنوایی یابد از آواز او دو گوش کر
از سال ۱۹۱۳ رفته رفته قدرت شنیداریاش کاهش یافت و پیش از آنکه ناشنوایی فعالیت موسیقیاش را به پایان رساند، توانست چهار کار بزرگ دیگر را کامل کند. پس از آن وقت خود را صرف ادبیات کرد و در میان سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۴۰ ده کتاب موفق را منتشر ساخت که بیشتر در سبک خودزندگینامهای بودند.
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ بیافریدیم ما این مردم را مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ از نطفهای آمیخته نَبْتَلِیهِ ما میآزمائیم او را فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً (۲) او را شنوایی بینا کردیم.
این شامل: بینایی کامپیوتر، شنوایی دستگاه و لمس دستگاه است.
آن گه مثل زد مؤمنان و کافران را: مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ فریق المسلمین و فریق الکافرین، همانست که جایی دیگر گفت: فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ میگوید: سان و صفت کافران و مؤمنان همچون دو فریق است یک فریق نابینا و کر، و دیگر فریق بینا و شنوا، کافر در نابینایی و کریّ دل، راست چون کسی است بچشم نابینا و بگوش کر، و مسلمان در بینایی و شنوایی دل، راست چون کسی است بچشم سر بینا و گوش سر شنوا، آن گه گفت: هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلًا ای هل یتشابهان فی المثل؟ و هو نصب علی التّمییز، در صفت هرگز کی یکسان باشند و چون هم؟ ثمّ قال: أَ فَلا تَذَکَّرُونَ أ فلا تتّعظون؟ یا اهل مکه فتنتفعوا بضرب المثل.
وچندانک آن عمل ظلمانی بر صورت قالب زیادت رود اثر ظلمت بروح زیادت رسد و حجاب او بیشتر شود و بقدر حجاب بینایی و شنوایی و گویایی و دانایی روح کم شود تا اگر معالجه بر قانون شریعت بدو نرسد عیاذا بالله خوف آن باشد که «ختم الله علی قلوبهم» بدو پیوندد و بصفت «صم بکم عمی فهم لایعقلون» موصوف گردد.
اقبال در سال ۱۹۲۴ دچار بیماری کلیه شد، اما طبیب مشهور هندی حکیم «عبدالوهاب انصاری» اقبال را معالجه کرد و حدود ۱۰ سال دیگر اقبال از سلامتی برخوردار بود؛ ولی از سال ۱۹۳۴ میلادی، به بیماریهای مختلفی مثل کمشنوایی و کمبینی چشم دچار شد و به تدریج دچار کسالت ممتدی شد و سرانجام در ۲۱ آوریل ۱۹۳۸ در ۶۶ سالگی از دنیا رفت و پیکرش در جوار «مسجد پادشاهی لاهور» به خاک سپرده شد.
لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قالُوا کریما! خدایی که شنواست، و در شنوایی بیهمتا، شنونده آوازها، و رسنده بشنوایی خود برازها، و پاسخ کننده نیازها. با موسی و هارون (ع) گفت: لا تَخافا إِنَّنِی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَری، میگوید: بر فرعون شوید و از وی مترسید، که من بیاری و نگهداشت با شماام، میشنوم و میبینم! و عایشه صدّیقه در قصه مجادلة گفت: الحمد للَّه الّذی وسع سمعه الاصوات.
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ گوی چه بینید إِنْ أَخَذَ اللَّهُ اگر بستاند اللَّه سَمْعَکُمْ وَ أَبْصارَکُمْ شنوایی شما و بینایی شما وَ خَتَمَ عَلی قُلُوبِکُمْ و مهر نهد بر دلهای شما تا از دانش و آگاهی تهی ماند مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ آن کیست آن خدای جز از اللَّه یَأْتِیکُمْ بِهِ که شما را آن شنوایی و بینایی و دانایی باز آرد؟ انْظُرْ در نگر کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ چون میگردانیم سخنان ایشان را ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ (۴۶) آن گه پس ایشان باز بر میگردند از نیوشیدن و پذیرفتن.
این جمله بد بدایت کو باقی حکایت واپرس از او که دادت در گوش اشنوایی
او زسودایریاستچو صدفتن همه گوش گوش چون موج به رقص آمده از شنوایی
گوششناسی زمینهای متفاوت از شنوایی شناسی است.
ترا چه بانک بلند چه راز باریک، چه روز روشن چه شب تاریک، ای شنوایی که همه آوازها شنوی، ای دانایی که بهمه رازها رسی، ای بینایی که همه دورها بینی.