معنی کلمه شلیاق در لغت نامه دهخدا
شلیاق. [ ش َ ] ( اِخ ) مجموعه صورت کواکب چنگ رومی. ( ناظم الاطباء ). دیگ پایه. سلحفاة. اثافی. یکی از صور فلکیه میان الدجاجة والجاثی علی رکبتیه است و روشن ترین صورت آن نسر واقعاست و به صورت لورا [ چنگ رومی ] یا کرکسی بالها فراهم آورده توهم شده است ، و آن مرکب از بیست و یک ستاره است یکی از قدر اول موسوم به نسر واقع که صورت رانیز به نام او خوانند و آنرا یک پایه نامند و عوام سه پایه گویند معرب آن اثافی نیز نامند و اظفار نیز در این صورت است. ( از جهان دانش ) ( یادداشت مؤلف ).