شلح

معنی کلمه شلح در لغت نامه دهخدا

شلح. [ ش ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ شلحاء. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). ج ِ شلحا. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به شلحا و شلحاء شود.

جملاتی از کاربرد کلمه شلح

اصطلاح آمازیغ در طول تاریخ توسط بسیاری از مردم آمازیغ برای اشاره به زبان‌هایی که به آن‌ها صحبت می‌کردند، استفاده می‌شد. با این حال، اصطلاحات دیگری توسط گروه‌های دیگر استفاده شد. به عنوان مثال، برخی از مردم آمازیغ در الجزایر زبان خود را تزنتیت (زناته) یا شلحه می‌نامیدند، در حالی که قبایلی‌ها زبان خود را تاقبیلیت و ساکنان واحه سیوا زبان خود را سیوی می‌نامند. در تونس، زبان محلی آمازیغ معمولاً شلحه نامیده می‌شود، اصطلاحی که در مراکش نیز مشاهده شده‌است.
«آمازیغ» و «بربری» اغلب به جای هم استفاده می‌شوند. با این حال، «آمازیغ» گاهی اوقات برای اشاره به زیرمجموعه خاصی از زبان‌های بربری، مانند تشلحیت مرکزی، استفاده می‌شود. «آمازیغ» همچنین می‌تواند برای اشاره به آمازیغ معیار مراکشی یا آمازیغ معیار الجزایری استفاده شود، همانگونه که در قانون اساسی این کشورها وجود دارد. در مراکش «آمازیغ» افزون بر ارجاع به تمام زبان‌های بربری یا آمازیغ معیار مراکشی، اغلب در تضاد با تشلحیت و تریفیت برای اشاره به آمازیغ اطلس میانه نیز استفاده می‌شود.