شفترنگ. [ ش َ رَ ] ( اِ مرکب ) میوه سرخ و سپید و زردی مایل مابین شفتالو و زردآلو. ( ناظم الاطباء ). چیزی است مانند شفتالو بیشتر سرخ و سفید. ( از فرهنگ اوبهی ) ( لغت فرس اسدی ). نوعی از شفتالو. شلیل. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). تالانک. رنگینان. زلیق. شلیر. شلیل. شبته رنگ. میوه ای چون شفتالو بود سرخ و سپید و گاهی سرخ و گاهی سپید. ( یادداشت مؤلف ). تالانه. فِرْسَک زلیق. ( السامی فی الاسامی ). میوه ای است سرخ و سفید به زردی مایل و شبیه به شفتالو. گویند درخت شفتالو و زردآلو را چون با هم پیوند کنند این میوه حاصل شود. ( برهان ) : با سماع چنگ باش از چاشتگه تا آن زمانْک برفلک پیدا شود پروین چو سیمین شفترنگ.عسجدی ( از فرهنگ اسدی ).و رجوع به شلیل و شلیر و مترادفات دیگر شود.
معنی کلمه شفترنگ در فرهنگ معین
(شَ رَ ) (اِمر. ) نوعی شلیل قرمز.
معنی کلمه شفترنگ در فرهنگ عمید
= شلیل: با سماع و چنگ باش از چاشتگه تا آن زمان / کز فلک پروین پدید آید چو سیمین شفترنگ (عسجدی: مجمع الفرس: شفترنگ ).
معنی کلمه شفترنگ در فرهنگ فارسی
شلیل، شلیر، شفرنگ، شفلنگ وشیفته رنگ هم گویند نوعی شلیل قرمز .
معنی کلمه شفترنگ در ویکی واژه
نوعی شلیل قرمز.
جملاتی از کاربرد کلمه شفترنگ
با سماع چنگ باش، از چاشتگه تا آن زمان کز فلک پروین برآید همچو سیمین شفترنگ