شفاهی

معنی کلمه شفاهی در لغت نامه دهخدا

شفاهی. [ ش ِ ] ( ص نسبی ) سخنی که از دو لب بیرون آید و روبرو گفته شود. ( ناظم الاطباء ). به کسر شین ، منسوب به شفاء است که مصدر شافه باشد ولی بعضیها به فتح تلفظ کنند. ( از نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال 1شماره 6-7 ). زبانی. حضوری. آن گفته ای که به پیغام نباشد. مقابل کتبی : امتحانات شفاهی. آزمایش حضوری. پرسش و پاسخ زبانی. ( یادداشت مؤلف ). || سخنی که به کسی تلقین کنند. ضد کتبی. ( ناظم الاطباء ).
شفاهی. [ ش ُ هی ی ] ( ع ص ) ستبرلب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). مرد بزرگ لب. ( مهذب الاسماء ). ستبرلب ، و آن از تغییر نسب پدید آید. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه شفاهی در فرهنگ معین

(ش ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) منسوب به شفاه ، لبی ، زبانی .

معنی کلمه شفاهی در فرهنگ عمید

سخنی که روبه رو و با زبان گفته می شود، زبانی.

معنی کلمه شفاهی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به شفاه لبی زبانی . یا امتحان شفاهی . آزمایشی که حضورا به عمل آورند مبنی بر پرسش و پاسخ زبانی است ربانی مقابل کتبی .
ستبر لب مرد بزرگ لب

معنی کلمه شفاهی در ویکی واژه

orale
verbale
منسوب به شفاه، لبی، زبانی.

جملاتی از کاربرد کلمه شفاهی

وی برخلاف دیگر تاریخ‌نگاران لاتین، هرگز به اراضی مقدس پا نگذاشت و با تکیه بر ۵۰ منبع مکتوب و گزارش‌های شفاهی صلیبیونی که به اروپا بازگشته بودند، اثر خود را نگاشت.
بنابرین، تاریخی که بر روایات و داستان‌های شفاهی متکی باشد به نام تاریخ اسطوره‌شناسی یاد می‌شود.
این روستا در دهستان میان‌طالقان واقع است که زادگاه دو شخصیت داستان عاشقانه عزیز و نگار می‌باشد که داستان آن هنوز در بین مردم به زبان تاتی نقل می‌شود. عزیز و نگار میراث گرانبهای تات‌های ایران در زمینه ادبیات شفاهی است.
سی سال پس از انقلاب مشروطه، احمد کسروی که در زمان وقوع رویدادهای مشروطه‌خواهی، نوجوان بود، به فکر نوشتن کتابی افتاد و تاریخ مشروطه را بنویسد. تاریخ مشروطه ایران به قلم کسروی، یکی از کتاب‌هایی است که به سبب استفاده از روایت‌های شفاهی و مشاهدات نویسنده شهرت یافته است. این کتاب علاوه بر این حاوی تحلیل‌های نویسنده است. نویسنده در این کتاب نگاه ویژه‌ای به رویدادهای تبریز در دوران مشروطه دارد.