شعشعانی

معنی کلمه شعشعانی در لغت نامه دهخدا

شعشعانی. [ ش َ ش َ نی ی ] ( ع ص ) مرد دراز نیکوخلقت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دراز. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به شعشعان شود. || تابنده. ( فرهنگ فارسی معین ). || لطیف. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه شعشعانی در فرهنگ معین

(شَ شَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) ۱ - تابنده . ۲ - لطیف .

معنی کلمه شعشعانی در فرهنگ فارسی

( صفت ) - تابنده . ۲ - لطیف . ۳ - نیکو خلقت .

معنی کلمه شعشعانی در ویکی واژه

تابنده.
لطیف.

جملاتی از کاربرد کلمه شعشعانی

برآور از گریبان سر، ببین کز پرتو رویش دو عالم شعشعانی شد، چرا سر در گریبانی؟
نماندش هیچ جز سبع المثانی ز عشق آن جمال شعشعانی