شعث

شعث

معنی کلمه شعث در لغت نامه دهخدا

شعث. [ ش ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ اَشعَث ، شَعثاء.( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ اشعث به معنی مردژولیده موی. ( آنندراج ). رجوع به اشعث و شعثاء شود.
شعث. [ ش َ ع َ ] ( ع اِمص ) پراکندگی کار و هرج و مرج آن. دعا: اللهم اللمم به شعثنا؛ خداوندا فراهم آور پراکندگی کارهای ما را. ( ناظم الاطباء ). پراکندگی کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پراکندگی. ( دهار ).
شعث. [ ش َ ع َ ] ( ع مص ) ژولیده موی شدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).درهم گردیدن موی و مانند نمد شدن از جهت روغن نمالیدن و پاکیزه نکردن آن. ( ناظم الاطباء ). پراکنده موی شدن. ( یادداشت مؤلف ). || چرک گردیدن سر و بدن. || غبارآلوده شدن سر و لاشه کسی و چرک گردیدن آن. || ریش گردیدن. و قولهم : من قلم اظفاره لم تشعث انامله ؛ هرکس بچیند ناخنهای خود را ریش نمی گردد انگشتهای او. ( از ناظم الاطباء ). || انتشار یافتن امر کسی. ( از اقرب الموارد ).
شعث. [ ش َ ع ِ ] ( ع ص ) شعر شعث ؛ موی ژولیده. ( ناظم الاطباء ). کالیده موی پریشان. ( دهار ). ژولیده موی. پراکنده موی. اشعث. ( یادداشت مؤلف ). ژولیده موی. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || مرد چرکین. ( ناظم الاطباء ). || رجل شعث الرأس ؛ مرد ژولیده موی سر. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه شعث در فرهنگ معین

(شَ عِ ) [ ع . ] (ص . ) ژولیده موی .

معنی کلمه شعث در فرهنگ عمید

پراکندگی کار و خلل در آن.

معنی کلمه شعث در دانشنامه عمومی

شعث (لبنان). شعث ( به عربی: شعث ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در Baalbek - Hermel Governorate واقع شده است. شعث ۱٬۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه شعث در ویکی واژه

ژولیده موی.

جملاتی از کاربرد کلمه شعث

ابا پور اشعث پس انگاه گفت که این راز بر تو نشاید نهفت
الشعثه (به عربی: الشعثة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه صوران واقع شده‌است. الشعثه ۱۰۳ نفر جمعیت دارد.
چو زو پور اشعث شنید آن پیام بگفتا: که یاران جهان شد به کام
به وصف شاهد ژولیده موی گرد آلود اشارتیست عجب «رب اغبر اشعث »
در زمان خلافت علی، ولایت آذربایجان نخست با سعید بن ساریه خزاعی و سپس با اشعث بود. در زمان ولایت اشعث، اکثر مردم آذربایجان اسلام آورده بودند و قرآن می‌خواندند. او گروهی از اعراب اهل عطا و کسانی که از بیت‌المال حقوق سالانه می‌گرفتند را در اردبیل سکونت داد و به آنان دستور داد که مردم این سامان را به اسلام دعوت کنند. اشعث، اردبیل را پایتخت خود ساخت و در مدت حکومت او اردبیل آباد شد. به دستور وی مسجدی در اردبیل بنا کردند و این مسجد بعدها توسعه یافت.
اشعث طماع عهد خود جمال قصه خوان آن که چون او طامعی در بحر و بر صورت نبست
اشعث در غزای شام حضور داشت و بینایی یکی از چشمانش را در جنگ یرموک از دست داد. پس از ابوعُبَیْدة، اشعث و قبیله اش را به نزد سَعْد بن ابی وَقّاص در قادسیه فرستاد و اشعث در آن جا فرمانده سپاهی بود که شمال عراق را تصرف کرد.
احمد بن محمد بن محمد بن ابی الاشعث‎‎ (وفات ۹۵۷ میلادی) پزشک ایرانی سدهٔ ۱۰ میلادی بود. او در تفسیر جالینوس آثاری را نگاشته است. وی در موصل وفات یافت. وی از مترجمین نهضت ترجمه و از دانشمندان دارالحکمه بوده است که آثاری از جالینوس را ترجمه تصحیح و تفسیر نموده است.
حافظ ابوداود با نام کامل ابو داوود سلیمان بن الأشعث بن اسحاق بن بشیر بن شّداد بن عمران الأزدی السجستانی (۲۰۲ _ ۲۷۵ ه‍.ق) معروف به امام حافظ ابوداود ، نویسندهٔ کتاب سنن ابوداود است که یکی از صحاح سته است. وی در سیستان از استان‌های ایران بزرگ متولد شد، مدتی را در مسافرت گذرانید و نهایتاً در سال ۲۷۵ هجری قمری در بصره درگذشت.
بعد از درگذشت محمد، اشعث به همراه قبیله‌اش شورش کرده و مسلمانان آنان را در قلعه نَجیر، محاصره نمودند. نقل است که اشعث شرط تسلیم قلعه را به در امان بودن خود و ۹ نفر دیگر گذاشت، اما از نوشتن نامش در عهدنامه تسلیم سرباز زده و به این ترتیب از اعدام رهایی یافت و به مدینه فرستاده شد و ابوبکر نه تنها وی را بخشید بلکه خواهرش اُمِّ فَروَه (قریبه) را به ازدواج اشعث درآورد. اما برخی روایات حاکی از آنند که این ازدواج باید در زمان نمایندگی اشعث از سوی محمد صورت گرفته باشد.
عالی محمدبن علی اشعث آنک بخت بنمودش از دریچه تمکین شاه روی
اشعث در سال ۴۰ هجری/۶۶۱ میلادی در زمان خلافت حسن بن علی در کوفه درگذشت.
ازو پور اشعث چو دید این نبرد شگفتی یکی حیله آغاز کرد
در زمان خلافت علی بن ابیطالب، ولایت آذربایجان نخست با سعید بن ساریه خزاعی و سپس با اشعث بود. در زمان ولایت اشعث، اکثر مردم آذربایجان اسلام آورده بودند و قرآن می‌خواندند. او گروهی از اعراب اهل عطا و کسانی که از بیت‌المال حقوق سالانه می‌گرفتند را در اردبیل سکونت داد و به آنان دستور داد که مردم این سامان را به اسلام دعوت کنند. اشعث، اردبیل را پایتخت خود ساخت و در مدّت حکومت او اردبیل آباد شد. به دستور وی مسجدی در اردبیل بنا کردند و این مسجد بعدها توسعه یافت.
هیونی دمان ابن اشعث چو باد سوی پور مرجانه ی بدنژاد
دمت یا کعبة الجمال عزیزا و بک الهائمون شعثا و غبرا