شستشو. [ ش ُ ] ( اِمص مرکب ) یا شستشوی. شست وشو و غسل. ( ناظم الاطباء ). شست وشوی. ( فرهنگ فارسی معین ). - شستشو کردن ؛ غسل کردن. شستن تن : شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده.حافظ.|| پاکیزگی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شست وشوشود.
جملاتی از کاربرد کلمه شستشو
دریا شهید عشق ترا شستشو نداد شبنم چه داد لاله خونین کفن دهد
در قسمت اول فصل ۱۰، دیگر پیروان این مکتب را افرادی بیلیاقت توصیف میکند که کاری جز تجاوز به کودکان و شستشوی ذهنی مردم، ندارند.
می برد در شستشوی دل ید بیضا به کار جمع گردد چون فروغ ماه با نور شراب
گریدهای آلومینای کلسینه شده عمدتاً براساس میزان اکسید سدیم به سه گروه: دارای اکسید سدیم معمولی، دارای اکسید سدیم متوسط و دارای اکسید سدیم کم تقسیمبندی میشوند. در بسیاری از کاربردها مخصوصاً کاربردهای الکتریکی و الکترونیکی نیاز است تا میزان اکسید سدیم موجود در آلومینا بسیار کم باشد. یک آلومینای با اکسید سدیم کم عموماً آلومینایی است که درصد اکسید سدیم آن زیر ۱/۰٪ وزنی باشد. این نوع آلومینا را میتوان به روشهای مختلفی مانند شستشو با اسید، افزودن کلر، افزودن بور و استفاده از ترکیبات جاذب سدیم، تولید کرد.
قدسی چه حال است که آلودهتر شوم هرچند آب دیده کند شستشو مرا
شراب سلسبیلم در گلو کن به آب رحمت خود شستشو کن
ز سیل اشک چنان شستشوی دیده دهم که هر نظاره فریبی بیفتد از نظرم
اردوگاههای بازآموزی سینکیانگ که از سوی دولت جمهوری خلق چین مراکز تربیت و آموزش فنی حرفه ای خوانده میشوند توقیفگاههایی هستند که از سوی دولت سینکیانگ به منظور شستشوی مغزی اویغورها به عنوان بخشی از «جنگ خلق با ترور» از سال ۲۰۱۷ اداره میشوند. این اردوگاهها در دولت شی جین پینگ دبیرکل حزب کمونیست چین ایجاد شدند.
شستشویی برخ از چشمه ی حیوان جوییم بکف آیینه بر آیین سکندر گیریم
دانیل رومانوفسکی، مورخ روسی، که در دهه ۱۹۷۰ با بازماندگان و شاهدان عینی مصاحبه کرد، گزارشی را دربارهٔ آنچه او "شستشوی مغزی نازی هاً توسط مردم آلمان بلغارستانی توسط اشغالگران آلمان در طول جنگ جهانی دوم خواند، که هم از طریق تبلیغات جمعی و هم از طریق آموزش شدید مجدد صورت گرفت. به خصوص در مدارس رومانوفسکی خاطرنشان کرد که خیلی زود اکثر مردم این دیدگاه نازیها را پذیرفتند که یهودیان نژادی فرومایه هستند و با دولت اتحاد جماهیر شوروی گره خوردهاند، دیدگاههایی که پیش از اشغال آلمان به هیچ وجه معمول نبودهاست.
نامه ام را شستشویی ده ز دریای کرم کرده چشمم حلقه گرداب دامان مرا
شستشوی و خورد و خواب و جنبش و کار دگر جمله در یک لانه! کی مستوجب انسان بود
آلوده مردنش مپسند و شهید کن کز خون به آب تیغ دهم شستشوی دل
نیست غیر از شستشوی دیده ما را مطلبی بی تو بر خورشید تابان گر نگاه افکنده ایم