معنی کلمه شتری در لغت نامه دهخدا
- پشم شتری ؛ پشم که از شتر چیده و باز کرده باشند.
- رنگ شتری ؛ رنگی مانند رنگ متمایل به زردی چون رنگ پشم شتر. رنگی مانند رنگ ارده. ( ناظم الاطباء ).
- شنگ شتری ؛ نوعی شنگ که ساقه های پیچان دارند.
- کینه شتری ؛ کینه ای که صاحب آن کینه خویش فراموش نکند. ( یادداشت مؤلف ).
- ناز شتری ؛ نازی نادلپسند. ( یادداشت مؤلف ).
|| ( اِ مرکب ) نوعی از کوس و نقاره. ( ناظم الاطباء ).