معنی کلمه شبهه در لغت نامه دهخدا
- شبهه اشتباه ؛ رجوع به شبهه فعل شود.
- شبهه عقد ؛ مانند آنکه با زنی ازدواج عقد نماید بدون شهود. در حد جاری شدن بر این شبهه اختلاف است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 790 ).
- شبهه عمد ؛ در قتل. رجوع به شبه عمد و تعریفات جرجانی شود.
- شبهه فاعل ؛ چون زنی را در فراش خود ببیند و به گمان اینکه زن خویش است با او مجامعت کند در این صورت اگر ادعای شبهه و گمان کند حدی بر او جاری نیست. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 790 ).
- شبهه فعل ؛ آن است که گمان رود به چیزی که دلیل حلیت و یا حرمت است و حال آنکه دلیل برحلیت و یا حرمت نباشد. و آن را شبهه اشتباه و شبهه مشابهة و شبهه ظن نیز گویند. ( از تعریفات جرجانی )( کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 790 ).
- شبهه ظن ؛ رجوع به شبهه فعل شود.
- شبهه مشابهة ؛ رجوع به شبهه فعل شود.
- شبهه ابن کَمّونِه ؛ شبهه ای است که بر یکی از ادله توحید وارد شده است و آن دلیل «لزوم ترکیب » است که خلاصه آن چنین است که اگر دو خدا موجود باشد هر دو در وجود مشترک خواهند بود واگر یک مابه الامتیاز آنها را جدا نسازد متحد خواهند بود. پس چون مابه الامتیاز آمد هر یک از آن دو خدا مرکب از مابه الاشتراک ( وجود ) و مابه الامتیاز خواهد شد و هر مرکب ممکن الوجود است نه واجب الوجود و شبهه معروف منسوب به ابن کمونه که گویا از مانی ابتداء شده و ابن کمونه در زمان متأخر آن را نسبت به خود داده است درتخریب دلیل توحید است و عزالدین بن کمونه گوید: چه مانع دارد فرض کنیم دو موجود که هر یک واجب الوجود و غنی بالذات و با یکدیگر به تمام ذات مختلف باشند مبداء عالم باشند و مفهوم واجب الوجود را از آن دو انتزاع نموده و بحمل شایع صناعی ( عَرَض ) بر آنها حمل کنیم خلاصه سخن او این است که ممکن است در عالم دو واجب الوجود باشد و هیچ یک با دیگری در چیزی ذاتی مشترک نباشند تا آنکه به مابه الامتیاز محتاج شوند و از ترکیب از مابه الامتیاز و مابه الاشتراک احتیاج و امکان لازم آید. و متکلمین و فلاسفه اسلامی در رد شبهه منسوب به ابن کمونه و پاسخ بدان مقالات و کتابهای بسیاری نوشته انداز جمله ملا هادی سبزواری است که در منظومه در این صدد گوید: