شبل

معنی کلمه شبل در لغت نامه دهخدا

شبل. [ ش ِ ] ( ع اِ ) شیربچه وقتی که شکارکند. ( منتهی الارب ). ج ، اشبال وشبال و شبول و اشبل. ( اقرب الموارد ) ( شرح قاموس ).
شبل. [ ش َ ] ( ع مص ) در اصطلاح دوزندگان از چند قسمت طولی شی را به یکدیگر دوختن. ( از دزی ج 1 ص 724 ).
شبل. [ ش ِ ] ( اِخ ) نام چند تن از محدثان است از جمله : شبل بن عباد مکی و شبل بن العلاء و شبل بن شریق و عبدالرحمن بن شبل و شیبان بن شبل. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه شبل در فرهنگ معین

(ش ) [ ع . ] (اِ. ) شیر بچه ای که شکار کند، بچه شیر، ج . شبال .

معنی کلمه شبل در فرهنگ عمید

بچۀ شیر که بتواند شکار کند، شیربچه.

معنی کلمه شبل در فرهنگ فارسی

شیربچه، بچه شیرکه بتواندشکارکند، اشبال جمع
( اسم ) شیر بچه ای که شکار کند بچه شیر جمع : شبال .
در اصطلاح دوزندگان از چند قسمت طولی شیئ را بیکدیگر دوختن .

معنی کلمه شبل در ویکی واژه

شیر بچه‌ای که شکار کند؛ بچه شیر؛
شبال.

جملاتی از کاربرد کلمه شبل

بقعه امامزاده محمود ملقب به «طیار» در ضلع جنوب غربی روستای درب کلات از توابع دهستان سادات محمودی بخش پاتاوه شهرستان دنا، در فاصله ۸۰ کیلومتری شهر سی سخت و در میان کوهی معتدل و مرطوب قرار گرفته است. این روستا از جنوب به چشمه روا و روستای فاج، دهگاه و طلایه، از شمال به روستای ده پایین و آبشار مونج و رودخانه خرسان، از مغرب به سلسله کوه شورم و شبلیز و از مشرق به مازه گز و کوه‌های ریک بختیاری محدود است.
جنید و شبلی معروف آمد ولی منصور از این معروف آمد
شیخ الاسلام گفت که بوعثمان نصیبی گفت: که اسد نصیبی گفت که شبلی گفت: که دست بسر با یعقوب می‌دانی فرود آوردم، درآن وقت بود که بمصر می‌شدم
اگر ره بردهٔ شبلی درین سر کجا دانی تو باطن راز ظاهر
مرد که شبلی نشود گاه کار زو سگ بازار به مقدار به ...
بنای یادبود شیخ شبلی در شهر دماوند به صورت یک برج قدیمی از دوران گذشته به جا مانده‌است.
قشیری در رسالهٔ قشیریه در شرح حال ابوالقاسم نصرآبادی آورده‌است: «و از ایشان بود ابوالقاسم ابراهیم بن محمدّالنصر آبادی، پیر خراسان بود اندر وقت خویش. صحبت شبلی و ابوعلی رودباری و مرتعش کرده بود.» جامی نیز در نفحات الانس در شرح حال ابوالقاسم نصرآبادی آورده‌است: «شبلی و واسطی را دیده بود، و با ابوعلی رودباری و مرتعش و ابوبکر طاهر ابهری، و غیر ایشان صحبت داشته.»
نقلست که یک روز در بغداد رفت فقاعی آواز می‌داد لم یبق الاواحد جز یکی باقی نماند شبلی نعره بزد ومی‌گفت: هل یبقی الا واحد و السلام.
شیخ ابوبکر دلف بن جَحدر شبلی (۹۴۶–۸۶۱ میلادی) صوفی معروف قرن سوم هجری؛ وی را ابن جعفر نیز نامیده‌اند. جامی می‌نویسد نامش جعفر بن یونس است و بر قبر وی در بغداد نیز همین نام را نوشته‌اند.
شبلی گفت: رحمة اللّه علیه: «اللهُمَّ اخبأ الجنّةَ و النّارَ وفی خَبایا غَیْبِکَ حتّی تُعْبَدَ بغیر واسطةٍ.»
مزار حضرت عباس شبل حیدر است اینجا
حقیقت آنچه من دارم از اسرار کجا دانی تو ای شبلی نگهدار
کتاب دیگری دربارهٔ زندگی و سیر و سلوک و افکار و اندیشه‌های او اثر کاظم محمّدی است با نام «شبلی مجنون عاقل» که چاپ‌های نخستین آن توسط انتشارات وزارت ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۲ و چاپ‌های بعدی توسط انتشارات نجم کبری در سال ۱۳۸۶ منتشر شده‌است.
آفگویه (به عربی: أفجوی) یک منطقهٔ مسکونی در سومالی است که در شبله سفلی واقع شده‌است. آفگویه ۷۹٬۴۰۰ نفر جمعیت دارد.
ابوعلی حسین بن عبدالله بغدادی شهرت‌یافته به ابن شبل بغدادی (۱۰۰۳- ۱۰۸۱م) فیلسوف، پزشک، اخترشناس، ادیب و شاعر عربی عراقی در در سدهٔ پنجم هجری بود.
و از شبلی می‌آید که چهار هزار دینار به یک جمله به دجله انداخت. گفتند: «چه می‌کنی؟» گفت: «سنگ به آب اولی‌تر.» گفتند: «چرا به خلق ندهی؟» گفت: «ای سبحان اللّه! من به خدای چه حجت آرم که حجاب از دل خود برگیرم و بر دل برادر مسلمان بنهم؟ شرط نباشد در دین که برادر مسلمان را از خود بتر خواهی.»
خواجه عبدالله انصاری در طبقات الصّوفیه در ذکر ابوالحسن نوری آورده‌است: «مشایخ بغداد گفته‌اند نوری را که: صاحب الوفاء، والجنید صاحب الحرمة، و رُوَیم صاحب الادب، و الرودباری صاحب الحفاظ، و الشبلی مستغرق فی وجده، و ابن عطا صاحب غیرة.»
روستای آلگزیر با روستا های عمید اباد و ارهان و سروجهان و داشبلاق و پیرسقا همسایه {هم مرز} میباشد
و همچنین در استان ایلام و منطقه موسیان نیز سکونت دارند.همچنین این قبیله با قبیله آل شبل در منطقه ندافیه هم پیمان است.
مردی پیش شبلی آمد شبلی او را گفت، تو کیستی گفت یا سیّدی من آن نقطه ام که در زیر با زده بود، شبلی گفت تو مهتر منی چون خویشتن را مقامی نمی بینی.