شب کور

معنی کلمه شب کور در لغت نامه دهخدا

شبکور. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سوسن ایذه شهرستان اهواز. دارای 330 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).، شب کور. [ ش َ ] ( ص مرکب ) آنکه به شب هیچ نبیند. أعشی. کسی که در شب چشمش نبیند. ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به شب کوری شود. || ( اِ مرکب ) خفاش. شب پره.

معنی کلمه شب کور در فرهنگ معین

( ~ . ) (اِمر. ) ۱ - کسی که شب جایی را نبیند. ۲ - خفاش .

معنی کلمه شب کور در فرهنگ عمید

۱. ویژگی آن که در شب جایی را نبیند.
۲. (اسم ) (زیست شناسی ) = خفاش

معنی کلمه شب کور در فرهنگ فارسی

۱ - کسی که شب جایی را نبیند . ۲ - خفاش .

معنی کلمه شب کور در فرهنگستان زبان و ادب

{nyctalope} [پزشکی] فرد مبتلا به شبکوری

معنی کلمه شب کور در ویکی واژه

کسی که شب جایی را نبیند.
خفاش.

جملاتی از کاربرد کلمه شب کور

کژرو و شب کور و زشت و زهرناک پیشهٔ او خستن اجسام پاک
دوش مرا بی تو شب کور بود عذر بنه واقعه دوش را
بوم شب کور و مرغ عیسی را نزد شمس الضحی فرستادم
یکی امشب مرا فرمان کن ای ویس که امشب کور گردد چشم ابلیس
می‌نبینی از آنکه شب کوری روز چون عقل ابلهان عوری
قوله وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ گفته‌اند که: اکمه شب کورست، و گفته‌اند: نابینای مادر زاد است، و ابرص پیس است. و این دو عیب از میان عیبها و علتها مخصوص کرد که مردم را بمداوات آن هیچ راه نیست، تا عیسی را معجزه باشد.
نبیند آفتاب روی جانان چشم کوته‌بین که عاجز باشد از دیدار چشم مرغ شب کورش
شباهنگ فلک در گور مانده چراغ آسمان شب کور مانده
مرا معشوق پنهانی چو خود پنهان همی‌خواهد وگر نی رغم شب کوران عیان همچون قمر باشم
شاد باش ای مهتری کز فضل تو در نیم شب کور مادرزاد خواند نقش بر انگشتری