شاگر
معنی کلمه شاگر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه شاگر
و از یکی از پیران همی آید که یکی از شاگردان او بسفر شد، گفت هر جا که اندوهگنی را بینی از من سلام کن.
در راه تو سرها به هوای رفتار رفتند به شاگردی پا دایرهوار
خرد استاد و تو شاگرد و جهان مکتب چه رسیدت که چنین کودنی و نادان
نفس افشاگر رازی است که در عالم نیست گنج پنهان نتوان کرد به ویرانه صبح
گر بگوید درس عشقم اوستاد بر ره شاگرد خواهم اوفتاد
ذکر حق کن همیشه بر لب ورد یاد استاد خود کن ای شاگرد
کرده شاگردی خرد به درست بوده سمنارش اوستاد نخست
ز شاگردان نظر کن جبرئیلت که از حضرت همین آرد دلیلت
گر نه شاگرد کف شاه جهان شد مهرگان چون کف شاه جهان پر زر چرا دارد جهان
چون قلم گیرد بدان نادر نبان آرد زبان جان بود استاد کامل عقل شاگرد رشید