شاکر

معنی کلمه شاکر در لغت نامه دهخدا

شاکر. [ ک ِ ] ( ع ص ) سپاس دارنده. سپاسگزار. شکرکننده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( برهان قاطع ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). سپاسدار. ( دهار ). مقابل کفور. ج ، شُکَّر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). نیکی شناس. آنکه در مقابل احسان دیگری ثنا گوید :
شاکر نعمت نبودم یافتی
تا زمانه زد مرا ناگاه کوست.بوشعیب ( از لغت فرس اسدی ).ایشان ایمن وشاکر بازگشتند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 248 ). ذاکر وشاکر باشد ببر رب علیم. ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389 ).
نعمت بسیار داری شکر از آن بسیارتر
نمعت افزونتر شود آن را که او شاکر بود.منوچهری.و آنگهی گویی من از شاه جهان شاکر نیم
گرنه نیک آید از این شه ، رخت رو بربند هین.منوچهری.حاجیان آمدند با تعظیم
شاکراز رحمت خدای رحیم.ناصرخسرو.شاکر انعام حق باش ای سنایی روز و شب
تا چو بی شکران نگویندت فهم لایشکرون.سنایی.زانهمه ریزه خوران یک کس نیست
شاکر جود فراوان اسد.خاقانی.شاکرم از عزلتی که فاقه و فقرست
فارغم از دولتی که نعمت و نازست.خاقانی.زنده کردم سخن ار شاکرمن شد چه عجب
که ز عازر صفت شکر مسیحا شنوند.خاقانی.شاکر نعمت به هر طریق که بودیم
داعی دولت به هر مقام که هستیم.سعدی.عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شاکر نعمت و پرورده احسان بودم.سعدی.همچنین در زمره توانگران شاکرند و کفور. ( گلستان سعدی ).
حافظ ار سیم و زرت نیست چه شد شاکر باش
چه به از دولت لطف سخن و طبع سلیم.حافظ. || شاکد. ( اقرب الموارد ). رجوع به شاکد شود. || ( اِخ ) نامی است از نامهای باری تعالی ومعنی آن پاداش دهنده بندگان بر اعمال ایشان ، یا بر عمل قلیل جزای جزیل دهنده. ( منتهی الارب ).
- شاکِرُ لِِنعمَتِه ؛ ( الَ... ) ( بمعنی سپاسدارنده نعم الهی ). یکی از القاب ولیعهد حکم المستنصرباﷲ است و در یکی از نصوص قرطبه بسال 358 هَ. ق. ثبت گردیده است. ( از الالقاب الاسلامیة ).
- || مؤلف القاب الاسلامیة گوید لقب نورالدین باشد در نصی که در مسجد اقصی «بیت المقدس » بتاریخ 564 هَ. ق. ثبت گردیده. ولی معلوم نیست که منظور مؤلف کدام نورالدین باشد و لقب مزبور بحکام و فرمانروایانی داده میشد که پرهیزگار و با تقوی بوده اند و در حقیقت اینگونه القاب چون : «العبد الفقیرالی رحمة اﷲ و الخاضع لهیبته و الشاکر لنعمته » اشاره به خشوع فرمانروا در برابر قدرت خدای تعالی باشد. ( از القاب الاسلامیه حسن پاشا ص 351 ).

معنی کلمه شاکر در فرهنگ معین

(کِ ) [ ع . ] (اِفا. ) شکرکننده ، سپاسگزار، ج . شاکرین .

معنی کلمه شاکر در فرهنگ عمید

شکرکننده، سپاس دارنده، سپاسگزار.

معنی کلمه شاکر در فرهنگ فارسی

بخاری . از شاعران قدیم است که در اوایل قرن چهارم ه. در ماورائ النهر میزیسته . توضیح بعضی او را با جلاب بخاری خلط کردهاند و صحیح نیست .
شکرکننده، سپا دارنده، سپاسگزار
( اسم ) شکر کننده سپاسگزار جمع : شاکرین .
جلاب بخاری از شاعران قدیم ایرانست که در اوایل قرن چهارم در ماورائ النهر میزیست نام او را محمود بن عمر رادویانی در ترجمان البلاغه همه جا [ شاکر ] آورده است و شمس قیس [ شاکر بخاری ] لیکن اسدی طوسی گاه [ شاکر بخاری ] و گاه [ جلاب بخاری ] و گاه [ جلاب ] ذکر کرده است .

معنی کلمه شاکر در فرهنگ اسم ها

اسم: شاکر (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: šāker) (فارسی: شاکر) (انگلیسی: shaker)
معنی: شکر کننده، سپاس گزار، ( در قدیم ) ( در حالت قیدی ) در حال شکرگزاری، شکرگزار، کسی که در حال شکرکردن است، معمولامنظور شکرگزاری در برابر خداوند است

معنی کلمه شاکر در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شَاکِرٌ: سپاسگزار - شکر گزار
ریشه کلمه:
شکر (۷۵ بار)
[ویکی اهل البیت] شاکر(اسم الله). اسم هفتادم
لفظ «شاکر» در قرآن چهار بار آمده و در دو مورد صفت خدا قرار گرفته است:
1. (...وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ). (بقره/158)
«هرکس با رغبت کار نیک انجام دهد، خدا شاکر(پاداش دهنده) و دانا است».
2. (ما یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذابِکُمْ إِنْ شَکرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ کانَ اللّهُ شاکِراً عَلِیماً).(نساء/147)
«هرگاه شما شاکر ومؤمن باشید، چرا خدا شما را عذاب کند، خدا شکر پذیر و دانا است».

معنی کلمه شاکر در ویکی واژه

(جمع): شاکرین؛ شکرکننده، سپاسگزار.
(مقیاس): واحد اندازه‌گیری وزن در دوران هخامنشیان.

جملاتی از کاربرد کلمه شاکر

پس از کشته شدن مهسا امینی و شروع اعتراضات گسترده، کشور شاهد موجی از ورود جوانان و نوجوانان به خط مقدم تظاهرات بود که یکی از اولین جان باخته‌ها، نیکا شاکرمی، دختر ۱۶ سالهٔ دانش‌آموز بود. خبر کشته شدن او به دست نیروهای حکومتی با اعتراض دختران دبیرستانی مواجه شد که مهم‌ترین تحول با ورود به هفته سوم اعتراضات سراسری بود. با تداوم اعتراضات سراسری و ملحق شدن دانشجویان، اعتراضات به مدارس سرتاسر کشور گسترش یافت و همراهی دانش آموزان با یک جنبش سیاسی، برای اولین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷ کلید خورد.
پدر خوانده مافیا و دوست صمیمی پولاد. در ابتدا قصد پولاد دوستی با شاکر بود تا از این طریق در مافیا نفوذ کرده و آن‌ها را متلاشی کنند. آن‌ها عملیات‌های زیادی انجام می‌دهند و به دوستانی صمیمی تبدیل می‌شوند.
اقبال شاکری (زاده ۱۳۳۶ در ملایر ) سیاستمدار اصولگرا ایرانی است. او دکترای مهندسی عمران دارد و هم‌اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر می‌باشد. وی توانست در یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی با کسب ۷۹۵ هزار و ۲۱۱ رأی، به عنوان نفر هشتم از حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس از استان تهران انتخاب گردد.
گفته اند شاکر همیشه بازیادت باشد زیرا که بر خویشتن دائم نعمت او می بیند قالَ اللّهُ تَعالی لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ و صابر همیشه با خدای باشد، زیرا که دائم اندر مشاهده آن بود که آن بلا ازوست قالَ اللّهُ تَعالی اِنّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرینَ.
صورت نعمت بود شاکر شود صورت مهلت بود صابر شود
یزدان ز تو راضی و خلیفه ز تو شاکر سلطان زتو دل شاد و تو را دولت او یار
شد از خدا به خلق نعمت تمام ولا تجد اکثرهُم شاکرین
احمد شاکری عضو شورای سردبیری ماهنامه ادبیات داستانی، عضو و هیئت مدیره انجمن قلم ایران و عضو هیئت علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز هست.
الناز شاکردوست در ۷ تیر ۱۳۶۳ در تهران زاده شد. او که فرزند دوم خانواده است یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر دارد. شاکردوست از سنین دبستان به بازیگری علاقه نشان داد و در تئاترهای دانش‌آموزی و دانشجویی به روی صحنه رفت. تا جاییکه در سال ۱۳۷۶ برای آن برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر جشنواره فجر دانش‌آموزی شد. =شاکردوست در کنکور هنر با رتبهٔ ۱۱ وارد رشتهٔ تئاتر از دانشکده معماری دانشگاه تهران شد.
معصومه سلیمانی، قهرمان کشتی، به یک سال زندان محکوم گردید. وی معترضی است که به تحریک به ارتکاب اعمال خشونت‌آمیز در فضای مجازی متهم شده‌است. قبلاً عکس‌های معصومه سلیمانی بر سر مزار نیکا شاکرمی نیز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود.
چون حاتم ایامی و این نادره حالی است من بنده در ایام تو ناشاکر از ایام
احسان عباس همچنین آثار کهن عربی مانند وفیات الاعیان از ابن خلکان، فوات الوفیات از ابن شاکر کتبی، نفح الطیب، معجم الأدباء، دیوان ابن حمدیس را نیز بررسی، بازنویسی و بازبینی نمود.
گه شاکر وصل آمد وگه شاکی هجران گه رخ به زمین سود و گهی سر به سما کرد
بسته ام گر چشم چون یعقوب، عذرم روشن است ماه مصری در سفر دارم تماشاکردنی
دانی که حروف عشق را معنی چیست عین عابد و شین شاکر و قافش قانع
به صد امید دل اندر تو بسته ام که از آن زبان حال من به اتمام هیچ شاکر نیست
هر که دندان ازو بود شاکر به ثنایش رود همیشه زبان
وی در ۱۹ مه ۱۹۷۲ در شهر آنکارا به‌دنیا آمد. وی کردتبار بوده و خانواده وی اهل شهر آگری در مرزهای ایران هستند. همچنین وی برادرزاده شاکرو خواننده آوازهای سنتی کردی است که به دنگ بژ شاکرو معروف بود. پنج سال بیشتر نداشت که خانواده وی به شهر کوچک آیدین کوچ کردند و او دوران نوجوانی و جوانی خود را در این شهر سپری نمود.
ابوبکر البغدادی و شاکر وهیت الفهداوی در این زندان بودند.
سپس وقتی آن‌ها به یکدیگر رسیدند و با یکدیگر هم بستر شدند، حوا پس از مدتی سنگین و شکمش بزرگ شد. آن هنگام آدم و حوا خدای خود را خواندند و در دعا و مناجات عرض کردند خدایا اگر فرزند سالمی به ما دهی هر دم از شاکران تو هستیم.