شاه باز

معنی کلمه شاه باز در لغت نامه دهخدا

شاهباز. ( اِ مرکب ) شهباز. بازی باشد سفید و بزرگ و پادشاهان با آن شکار کنند و آن را بترکی طوغان خوانند. ( برهان قاطع ). باز سفید بزرگ که پادشاهان با آن شکار میکردند. ( فرهنگ نظام ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). باز سپید. ( شرفنامه منیری ). شنغار. شنقار. ( برهان ). این پرنده برنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفیدفام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفیدرنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر غالباًبنام طرلان و قوش و باز نامند. این پرنده جزو شکاریان زردچشم است و اندامی بسیار زیبا دارد. پنجه و منقارش پرقدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است. محل زندگی شاهباز بیشتر در دشتهای سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت میکنند و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد میشوند و اواسط اسفند ماه بموطن اصلی خود مراجعت میکنند محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است. ( از فرهنگ فارسی معین ). شهباز. تیقون. توغان. طرلان. باز سفید :
چو شیری که برباید از جای گاو
و یا شاهبازی به رزم چکاو.فردوسی.شاهباز کلاه گمشده را
در زمستان قبا فرستادی.خاقانی.فرخ آن شاهباز کز پی صید
ساعد شه مقام او زیبد.خاقانی.هر که او شاهباز این سر نیست
زین طریقت جهنده چون یوز است.عطار.آن شاهباز را دل سعدی نشیمن است.سعدی.هیهات که چون تو شاهبازی
تشریف دهد بر آستانم.سعدی.نکنم رغبت دنیا که متاعیست قلیل
شاهبازان بگه صید نگیرند مگس.ابن یمین.که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است.حافظ.رجوع به باز شود. || نجیب و سخی. شاهوار. ( ناظم الاطباء ). اما این معنی در جای دیگر نیامده است. || به مجاز شخص بلندپرواز و بلندنظر و با علو همت باشد :
شاهبازم هوا گرفته بلی
کز کمین بلا گریخته ام.خاقانی.هیهات که چون تو شاهبازی
تشریف دهد بر آستانم.سعدی.نکنم رغبت دنیا که متاعیست قلیل
شاهبازان بگه صید نگیرند مگس.ابن یمین.که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین

معنی کلمه شاه باز در فرهنگ معین

(اِمر. ) = شهباز: گونه ای باز بزرگِ شکاری به رنگ های زرد و سفید.

معنی کلمه شاه باز در فرهنگ عمید

نوعی پرندۀ شکاری از تیرۀ باز با منقار و چنگال های قوی و پرهای زرد، خرمایی، یا سفید که آن را برای شکار کردن پرندگان تربیت می کنند، باز سفید و بزرگ.

معنی کلمه شاه باز در فرهنگ فارسی

گونه ای باز که به رنگهای زرد خرمایی یا خرمایی تیره و سفید فام دیده میشود ولی بیشتر نوع سفید رنگ آن را بدین نام خوانند و رنگهای دیگر را غالبا بنام طرلان و قوش و باز نامند . این پرنده جزو شکاریان زرد چشم و اندامی بسیار شکیل و زیبا دارد . پنجه و منقارش پر قدرت و قوی است و چون به آسانی اهلی میشود جزو پرندگان شکاری مورد توجه شکارچیان است . محل زندگی شاهباز بیشتر در دشت های سیبری و قسمتهای شمالی چین و ترکستان است و در اواخر شهریور ماه مهاجرت کرده و دسته هایی از آن به کشور ما نیز وارد می شوند و اواسط اسفند ماه به موطن اصلی خود باز می گردند . محل استراحت و خوابگاه این پرنده بیشتر بر روی درختان متوسط القامه و شاخه های قوی و محکم است شهباز تیقون توغان طرلان باز فید .

معنی کلمه شاه باز در فرهنگ اسم ها

اسم: شاهباز (پسر) (فارسی)
معنی: شهباز

جملاتی از کاربرد کلمه شاه باز

کز گلوی شاه باز آمد ندا کاندرآ ای سرو باغ مرتضی
آرامگاه او در شمال شرقی آرامگاه حسین بن علی در کربلا قرار دارد و شیعیان مابین آرامگاه او و حسین بن علی را بین الحرمین می‌نامند. توسعه و بازسازی حرم وی در زمان شاه طهماسب صفوی و سپس نادر شاه صورت گرفت. پس از حمله وهابیون به کربلا مجدداً توسط فتحعلی شاه بازسازی گردید.
تو شاه بازی و اَولا به دست شاهانی وصال تو نبود لایقِ عبید و خدم
چو برگشت از درگه شاه باز بدان سان که باشد همی چاره ساز
نیست جای تو جز که علیین شاه بازی در اوج خویش نشین
در هوای سر کوی تو دلم مسکینم شاه بازیست مقید که پرش بربستست
شاه بازی بود پرها کرده باز بود پران در هوای عزّ و ناز
برآمد برین سالیان دراز سزد گر فرستد بما شاه باز
شهان کلنگ دلانند و شاه باز دل است به جنگ باز نیاید به هیچ گونه کلنگ
دل من چون کبوتر می طپد زان که عشقت شاه بازی نیک داند
امید عالیشاه بازیکن تیم پرسپولیس معروف‌ترین فرد روستای آروس است. همچنین امیرمحمد عالیشاه بازیکن تیم ملی نوجوانان (فوتبال) نیز از چهر ه‌های معروف این روستاست.
روز پاداش ماه باید شاه باز بهرام وقت بادافراه